نگاه خاورمیانه

پیوند ناگسستنی کرامت انسانی با توسعه متوازن

جهان عرب امروز نیازمند شهروندانی است که خود را برای خدمت به منافع عمومی متعهد بدانند و به دور از اختلافات دینی، نژادی و سیاسی، مساوات و برابری را در رفتار خود مبنا قرار دهند. از رهگذر این امور است که می توان مشارکت آزاد و مسئولیت پذیر را درشهروندان جهت رشد و توسعه کشور فراهم آورد.

میدل ایست نیوز: «حسن بن طلال»، شاهزاده و ولی عهد سابق اردن در یادداشتی به آسیب شناسی هویت نوین عربی در سایه جنگ ها و درگیری های منطقه ای پرداخته و راهکارهایی را در این خصوص برای التیام درد و رنج انسان عربی پیشنهاد داده است. وی می نویسد:

سال نو را با سفر به اردوگاه آوارگان فلسطینی موسوم به البقعه آغاز کردم. با این اقدام خواستم سال جدید را پیامی انسانی آغاز کنم و این پرسش را مطرح کنم: این تراژدی انسانی دیرپا تا کی ادامه خواهد یافت؟ در کنار این تراتژی باید از درد و رنج برادران دیگرمان در سوریه، یمن و عراق هم غافل نباشیم.

این سخنان در حالی مطرح می شود که ما در آستانه نزدیک شدن به پایان دهه دوم قرن بیست و یک هستیم و نیازی مبرم به تفکرات نو به منظور یافتن درمانی برای دردها و زخم های عمیق خود و نزدیک شدن به رویکردی جهت صیانت از عزت انسانی هستیم. عزتی که در تلاطم اقدامات انسان ها علیه یکدیگر یا علیه طبیعت دچار تهدید و بعضا خدشه شده است.

اصلاح نفس، تربیت مردم بر مبنای فرهنگ حقوق بشر و ارزش هایی مانند گذشت، فداکاری، احترام به دیگران، عمل به ارزش های اخلاقی و همزیستی مسالمت آمیز میان فرهنگ ها، نژادها و اعتقادات مختلف همه و همه می تواند در گشودن چشم اندازهای فراخناک در فعالیت های توسعه ای و تلاش برای حاکمیت فرهنگ گفتمان در معنای دقیق و عقلانی که بر پایه آزادی بیان و احترام به طرف مقابل پی ریزی شده است، تاثیرگذار باشد.

ما امروز نیازی مبرم به نگرش و دیدگاهی تازه داریم تا ما را در مطرح ساختن پرسش هایی درباره هویت عربی و رابطه این هویت با خود و دیگران رهنمون سازد. صیانت از هویت عربی در قرن بیست و یک به معنای سنگرگیری و فرو رفتن در لاک خود نیست. گاندی در جمله ای معروف می گوید: «من نمی خواهم دیواری پیرامون خانه ام بسازم تا مانع از رسیدن نسیم فرهنگ های دیگر شوم، بلکه می خواهم پنچره خانه ام را در برابر نسیم فرهنگ های دیگر بگشایم اما با این شرط که این نسیم خانه ام را از جا نکند.»

فرهنگی که ما بدان فرا می خوانیم تنها محدود به کتاب و مقاله نیست، بلکه مقصود، نزدیک شدن به واقعیت موجود از منظر رفتاری، نگرشی است تا این چنین با بررسی ارزش ها، آداب و رسوم و سبک های زندگی به تحلیل این فرهنگ بپردازیم که انسان را محور توسعه پایدار و اهداف خود می داند.

در همین راستا، التیام بخشیدن به درد و رنج انسان عربی نیازمند فعال سازی و توانمندسازی پناهندگان و افراد مقیم در اردن و یا هر کشور دیگری در مشرق عربی است، به ویژه مکان هایی که جنگ ها و درگیری ها بدون هیچ تبعیضی آن را تار و مار کرده است، همچنین این امر نیازمند بخشش و گذشت است. درگیری های روی داده در مشرق عربی نه تنها ژئوپولوتیک منطقه را دست خوش تغییر کرد بلکه بافت اجتماعی و روانی منطقه را هم دگرگون ساخت.

ما امروزه نیازمند حمایت از تفکر شهروندی هستیم که وفاداری واقعی به وطن عربی داشته باشد و خود را برای خدمت به منافع عمومی متعهد بداند و به دور از اختلافات دینی، نژادی و سیاسی، مساوات و برابری را در رفتار با همه شهروندان مبنا قرار دهد. از رهگذر این امور است که می توان مشارکت آزاد و مسئولیت پذیر را درشهروندان جهت رشد و توسعه کشور فراهم آورد.

ما اکنون در چندراهی قرار گرفته ایم، یا باید ارزش هایی هم چون تعدد گرایی و تنوع را نهادینه کنیم یا اینکه به ساخت دیوارهایی ادامه دهیم که میان فرهنگ ها و مردم جدایی می اندازد و فرقه گرایی را تشدیدکرده و با گسترش تفرقه و چنددستگی بر انسانیت مشترک همه انسان ها تعدی می کند.

این امر همانند غرب، تنها با انقلاب صنعتی تحقق نمی یابد زیرا انقلاب غرب تنها در بُعد مادی آن تحول به همراه داشت و پیوند آنچنانی با اخلاق نداشت، ما نیازمند نهضتی اخلاقی هستیم که همسو با تحول و پیشرفت در عرصه های علمی و اقتصادی باشد.

بدون شک حجم چالش ها و خطراتی که مشرق عربی با آن رو در رو است، نیازمند همکاری و عمل جمعی است و بر اهمیت هم افزایی کشورهای منطقه در حوزه هایی همچون آب،انرژی، آموزش و پرورش و بهداشت تاکید می کند. همچنین باید اشتراکات سازنده را به فرصتی برای توسعه بر اساس اعتمادسازی در همه سطوح تبدیل کرد و این نکته را نیز باید به خاطر داشت که توسعه پایدار در نبود شناخت منطقه ای و انسانی رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت.

تجربه به ما آموخته است که در لاک خود فرو رفتن و نبود مشارکت اجتماعی به آشوب، اختلاف و خشونت می انجامد که ما اکنون با آن دست به گریبان هستیم. ما در مرحله کنونی باید اولویت ها را بازتعریف کرده و به اصول انسانی بازگردیم چرا که میان صیانت از کرامت انسانی و محقق ساختن توسعه متوازن و عادلانه پیوندی ناگستتنی وجود دارد.

اردن برای مهار پیامدها و تبعات انسانی درگیری های شکل گرفته به ویژه موج آوارگان جنگ های منطقه، تلاش بسیاری کرد؛ اتحادیه اروپا و اردن توافق نامه ای بین المللی در راستای حمایت از تلاش های امان منعقد کردند که موسوم به توافق نامه لندن است و تقریبا 162 کشور این توافق نامه را برای مهاجرت ایمن که در ماه گذشته در مغرب برگزار شد، امضا کردند.

در پایان باید گفت که منطقه ما علاوه بر منابع طبیعی سرشار، مملوء از پتانسیل بشری خلاق است که می تواند در مقابل چالش ها بایستد و آنها را به فرصتی جهت رشد و توسعه تبدیل کند. در همین موازات من به نسل های آینده و توان آنها در برقراری پل ارتباطی و بازتعریف هویت شرقی و گشودن دریچه های معرفتی میان گروه های مختلف اعتماد عمیقی دارم و همچنین یقین دارم که نسل آینده می تواند مبانی صلح و آشتی انسانی را بر اساس منافع عمومی،عدالت اجتماعی، همبستگی، گفت‌وگو، پذیرفتن طرف مقابل و قانون پذیری پی ریزی کند.

سخن خود را این جملات به پایان می برم که آنچه گفته شد خیال و آرزو نیست بلکه می تواند جامه عمل به خود بپوشد و در همین راستا ما باید زمام امور را به دست بگیریم و با دیدگاهی که نخست از منطقه و سپس از دنیا و نه برعکس سرچشمه می گیرد از دایره تاثیرپذیری از منافع دیگران به دایره تاثیرگذاری با توجه به اولویت های عربی وارد شویم و با همکاری همدیگر برای احیای “نهضت جدید” که کلید موفقیت آن انسان و سیاستی که محور آن کرامت انسانی است، تلاش کنیم.

از طريق
ایلاف

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − دو =

دکمه بازگشت به بالا