اردن و «معامله قرن»
اردن روابط خود را با عراق و کویت تحکیم کرده و از محور اسرائیل ـ عربستان فاصله گرفته است.
میدل ایست نیوز: «مروان المعشر» وزیر امور خارجه اسبق اردن و رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه بنیاد کارنگی، در مقاله ای به رویکرد جدید اردن در سیاست منطقه ای به خصوص در برنامه امریکا برای صلح میان فلسطین و اسرائیل موسوم به «معامله قرن» پرداخت.
المعشر در این مقاله که در پایگاه بنیاد «کارنگی» منتشر شده تأکید کرده که با اینکه شخصا طرفداری نظریه توطئه نیست چون به اساسا در جهان سیاست توطئه معنا ندارد، اما از آنجا که همه چیز در جهان عرب حالت توطئه خارجی گرفته لازم است که در هر تحلیلی هشیارانه عمل کرد.
او ادامه داده که در این میان «معامله قرن» یک استثناست، چون دیگر یک نظریه نیست بلکه واقعیتی است که همه سیاست های امریکا از زمان قدرت گرفتن «دونالد ترامپ» را معنا می کند. دیگر لازم نیست که معامله قرن رسما اعلام شود، چون دولت امریکا اجرای آن را با به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و توقف حمایت از دفتر سازمان ملل در فلسطین و به رسمیت شناختن سلطه اسرائیل بر جولان عملا آغاز کرده است.
شکی نیست که معامله قرن تهدید مستقیم فلسطینیان است. هم قدس را از دستشان خارج می کند هم دشت اردن را و هم زمین هایی را که شهرک های اسرائیلی بر آن بنا شده، هم حق بازگشت را از آنان می گیرد، هم حاضر نیست تشکیل دولت فلسطینی را در خارج از نوار غزه به رسمیت بشناسد. در مورد بقیه زمین های کرانه باختری که شبیه پاره زمین های جدا از هم است این نگرانی وجود دارد که امریکا از اردن بخواهد که نوعی تشکیلات تابع اردن در آن راه بیندازد و اینگونه حق فلسطینیان برای برپایی کشوری بر خاک خودشان از جمله در قدس کاملا پایمال می شود.
از زاویه فلسطینی نمی توانم شکاف کنونی میان حماس و فتح را درک کنم، صرف نظر از علل چنین اختلافاتی، در وضعیتی که اسرائیل در حال پایمال کردن حق و زمین فلسطینیان است اختلاف بر سر نفوذ از حکمت سیاسی بسیار دور است. در این وضعیت باید دو طرف فورا به توافق برسند. وقتی کشور فلسطین شکل بگیرد فرصت بسیاری برای اختلاف خواهند داشت. اما شکاف کنونی چیزی جز خودکشی سیاسی برای هردو طرف نیست.
از زاویه اردنی نیز معامله قرن یک تهدید وجودی واقعی است که هدف از آن فیصله دادن به مسئله فلسطین حتی اگر شده از حساب اردن است. به نظرم اردن کاملا متوجه این وضعیت شده و دریافته که راه حل دو کشوری ازسوی دولت امریکا و البته اسرائیل کاملا بر باد رفته است.
تردیدی ندارم که سفر اخیر شاه اردن به امریکا با هدف هشدار به تصمیم گیرندگان امریکایی درباره ادامه چنین سیاستی و تهدید آن برای اردن و فلسطین به یک اندازه است.
به نظر می آید مصر و اردن در این باره با یکدیگر هم نظرند، چون مصر هم نمی تواند به معامله ای تن دهد که در آن مصر به عنوان حاکم اداری غزه به جای دولت فلسطین به رسمیت شناخته شود.
افزون بر این، اردن پس از چند سال رابطه سرد، بار دیگر به عراق نزدیک شده است، ضمن اینکه روابط خود را به تونس هم تقویت کرده است. هم عراق و هم تونس وضعیت سیاسی ای را تجربه می کنند که اردن از آن درس های بسیار می تواند بگیرد.
اکنون وارد مرحله تازه ای شده ایم که باید در ائتلاف ها و پیمان های قدیم منطقه تجدید نظر کنیم و به تفاهمات تازه ای برسیم.
اردن با صرف نظر از روابط نزدیکش با امریکا اجازه اجرای پروژه هایی را نخواهد داد که موجودیتش را تهدید کند، حتا اگر این پروژه ها با وعده های اقتصادی فریبنده همراه باشد. اردن در حال بازبینی روابط خود با کشورهای خلیج هم هست و به نظر می آید که با نزدیک شدن به عراق و کویت از عربستان به نوعی فاصله گرفته است.
اما در مورد اسرائیل به نظر نمی آید که دلیلی برای نزدیک شدن به آن وجود داشته باشد، چون اسرائیل هم اکنون در حال فعالیتی است که موجودیت اردن را با خطر مواجه کرده است. این همه یعنی معامله قرن جامه عمل نخواهد پوشید چون نه رهبران و نه مردم فلسطین و اردن به آن تن نخواهند داد.
اکنون باید فقط از حضور فلسطینیان در سرزمینشان حمایت کرد. این حمایت باید تا زمانی که ترامپ از قدرت کنار رود (چه یک سال دیگر و چه پنج سال دیگر) و تا زمانی که نتانیاهو از قدرت کنار رود ادامه پیدا کند. ماندن فلسطینیان در سرزمینشان ضامن حل مسئله در آینده دور یا نزدیک است.