میدل ایست نیوز: «حسن البراری»، استاذ روابط بین الملل در دانشگاه اردن در یادداشتی که در پایگاه خبری الخلیج الجدید منتشر کرده است، به بررسی ابعاد پیدا و پنهان مساله عقبنشینی امارات متحده عربی از یمن پرداخته است.
وی می نویسد:
«عبدالخالق عبدالله»، از شخصیتهای آکادمیک امارات چندی پیش اعلام کرد که جنگ در یمن از نظر امارات پایان یافته است.
طبیعتا نمی توان گفت که این سخنان را شخصیتی رسمی اعلام کرده اما عملا، سخنان مذکور نشانگر رویکردی جدید در امارات است که در چرخشی آشکار خواهان عقبنشینی از جنگ یمن و برقراری روابط با ایران است. نکته جالب توجه در این موضعگیری جدید امارات این است که به صورت غافلگیر کننده اعلام شده و هیچ علامتی مبنی بر اینکه عملا هماهنگی میان ریاض و ابوظبی در کار بوده، وجود ندارد.
هدف امارات از ورود به ائتلاف تحت رهبری عربستان، وارد کردن شکست به ایران در یمن بود کما اینکه ابوظبی یکی از شرکای اصلی ریاض در محاصره قطر به اتهام داشتن مناسبات مشکوک با ایران بوده است. از این رو می توان گفت که اقدامات عربستان و امارات در هماهنگی و همسویی با یکدیگر بوده است حتی برخی تصور می کردند که این اقدامات عربستان و امارات تحولی در سیاست بین المللی و منطقهای ایجاد خواهد کرد.
اما گامهای امارات طی هفتههای اخیر نشاندهنده تغییر خوانشِ امارات در سیاستها و تهدیدات ناشی از آن است؛ ابوظبی پس از پنج سال از آغاز جنگ در یمن و بدون حصول پیروزی چشمگیری در آن، اکنون به خوبی می داند که جنگ در یمن از طریق نظامی به پایان نخواهد رسید بلکه بالعکس، امارات تبدیل به نیروی اشغالگری شده است که یمنیها با آن به مبارزه برخاسته و این کشور را متهم به تلاش برای تقسیم یمن می کنند.
چه بسا، حملات یمن به وسیله موشکهای بالستیک و هواپیماهای بدون سرنشین تهدید جدیدی بوده است که ابوظبی به هنگام پذیرش حضور در ائتلاف سعودی حساب آن را نکرده بود.
در همین راستا باید عنوان کرد که بدون شک، امارات نسبت به نیت واقعی امریکا کاملا آگاهی پیدا کرده است، دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده امریکا خواهان تقابل نظامی با ایران نیست به ویژه آنکه وی مشغول آماده شدن برای انتخابات ریاست جمهوری این کشور است، همچنین هشدارهای سید حسن نصرالله به امارات، زنگ خطر را برای امارات به صدا در آورد.
سخنان نصرالله درباره بهای سنگینی که صاحبان شهرهای شیشهای خواهند پرداخت، رهبران امارات را بر آن داشت تا هر چه سریعتر از یمن عقبنشینی کرده و به ایران نزدیک شوند.لذا عقبنشینی امارات به صورت غافلگیرکننده مطرح شد و ابوظبی که تا پیش از این همانند قدرتی استعمارگر در جنوب یمن رفتار می کرد، بدون مقدمهچینی وارد فاز عقبنشینی شد.
از میزان هماهنگیها میان ریاض و ابوظبی آگاهی نداریم اما می دانیم که عربستان تلاش کرد امارات را از این عقبنشینی باز دارد ولی این تلاشها بی نتیجه بود چرا که امارات شروع به بازنگری در سیاستها و محاسبات خود کرده بود زیرا این کشور نمی خواهد تبدیل به هیزمی برای جنگ آینده شود، بنابراین سیاست کنارهگیری از عربستان و سیاستهای این کشور در منطقه برای مصون ماندن از خطرات موجود در این فضای تیره و تار لازم به نظر می رسد.
انتظار می رود که گامهای مستقل امارات موجب برانگیخته شدن خشم سعودیها شود اما در نهایت باید گفت که اقدامات امارات در عقبنشینی از یمن و همگرایی با ایران، اقداماتی عقلانی و واقعبینانه است و این تغییر رویکرد امارات موجب اطمینان خاطر امارتهای مختلف این کشور خواهد شد، در همین رابطه خبرها حاکی از آن است که امارت دبی با سیاستهای رسمی این کشور همسو نبوده است چرا که دبی پیشتر، تجارت فعال و پرسودی با ایران داشت اما با آغاز تحریمهای امریکا و همسویی این کشور با رویکرد عربستان در قبال ایران، این فعالیتهای تجاری رو به کاهش نهاد.
در همین ارتباط، هدفگیری کشتیهای نفتکش در بندر الفجیره موجب نگرانی مقامات امارات نسبت به ثبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی این کشور شد و چه بسا سران امارات با کاهش تهدیدات امریکا علیه ایران ملاحظه کردند که بازی با ایران بدون پرداخت هزینههای گزاف نخواهد بود.
خلاصه سخن آنکه، امارات به خوبی می داند که قایق سعودی دیگر امن نیست و هر لحظه امکان غرق شدن آن وجود دارد، بنابراین این کشور تنها راه برونرفت از این خطر را خروج از این قایق و رسیدن به ساحل ایمن می داند. در این میان اگر ریاض هم در آینده همان مسیر ابوظبی را در پیش بگیرد، نباید تعجب کنیم.