دکترین «مناخیم بگین» و حمله به پایگاه های حشد الشعبی در عراق
حدود چهار دهه پس از حمله اسرائیل به نیروگاه هسته ای در عراق، اسرائیل بار دیگر فعالیت های ایران در عراق را تهدیدی برای خود می بیند.

- حمله هوایی اسرائیل به نیروگاه هسته ای عراق در 1981 آغازگر چیزی بود که «دکترین بگین» نام گرفت.
- «بنیامین نتانیاهو» فقط سه هفته تا انتخابات اسرائیل فرصت دارد و به نظر می آید حزب وی در انتخابات چندان وضعیت خوبی ندارد.
- روشن است که افرادی مهمی در دولت امریکا از این فعالیت های اسرائیل چندان رضایت ندارند و معتقدند که این کار جان سربازان امریکایی را در عراق به خطر می اندازد.
- ایران می کوشد که متحدانش در لبنان و سوریه و عراق را به هزاران موشک با برد 150 تا هزار کیلومتر مجهز کند.
- پافشاری ایران بر اجرای این نقشه و از آن سوی اقدامات اسرائیل برای ناکام گذاشتن نقشه ایران باعث نگرانی امریکا می شود و خطری برای منافع امریکا در منطقه است.
- دقت انجام عملیات اخیر به حدی بود که خود گروه های هدف حملات هم در آغاز منکر دست داشتن اسرائیل در آن شدند و این نشان می دهد که اطلاعات اسرائیل درباره عراق چندان پایین هم نیست.
- اسرائیل که توانست سازوکاری برای تعامل با این موضوع با روسیه پیدا کند بی تردید می تواند سازوکاری مشابه با متحد بزرگ خود، امریکا هم پیدا کند.
میدل ایست نیوز: «آموس یادلین»، افسر بازنشسته اسرائیلی که میان سال های 2006-2010 رئیس اطلاعات ارتش اسرائیل بوده و اکنون مدیر مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل است و در مقام یک خلبان ارتش اسرائیل در عملیات حمله به نیروگاه هسته ای عراق در 1981 دست داشته در مقاله ای مشترک با «آری هشتین»، پژوهشگر مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل، به بررسی شباهت ها و تفاوت های حملات اسرائیل به انبارهای سلاح حشد الشعبی در عراق و حمله 1981 به نیروگاه هسته ای عراق پرداخته است.
در این مقاله که در «فارن پالسی» منتشر شده آمده که حمله هوایی اسرائیل به نیروگاه هسته ای عراق در 1981 آغازگر چیزی بود که «دکترین بگین» نام گرفت. «مناخیم بگین»، نخست وزیر وقت اسرائیل، آن زمان اعلام کرد که اسرائیل به هیچ قیمتی اجازه نخواهد داد که دشمنانش به سلاح هسته ای دست پیدا کنند. این حمله در آغاز کاملا محرمانه ماند، اما بگین چند هفته پیش از انتخابات اسرائیل از آن در کمپین تبلیغاتی خود استفاده کرد.
این اقدام اسرائیل مایه خشم واشنگتن شد و امریکا آن را محکوم و حتی ارسال یک ناوگان از هواپیماهای اف 16 به اسرائیل را متوقف کرد.
امروز، 38 سال بعد، به نظر می آید که اسرائیل بار دیگر حملاتی را در خاک عراق انجام داده است. حمله به منطقه ای در نزدیکی پایگاه نظامی بلد در 20 اوت، چهارمین حمله به زاغه های مهمات حشد الشعبی در عراق بود.
«بنیامین نتانیاهو» فقط سه هفته تا انتخابات اسرائیل فرصت دارد و به نظر می آید حزب وی در انتخابات چندان وضعیت خوبی ندارد. وقتی از او پرسیده شد که آیا درصورت لزوم اسرائیل به مواضع ایران در عراق حمله خواهد کرد، گفت: «نه فقط در صورت لزوم، ما در بسیاری مناطق علیه کشوری که می خواهد ما را نابود کند فعالیت می کنیم. به نیروهای امنیتی مان آزادی عمل داده ام و گفته ام که هر کاری که برای شکست نقشه های ایران لازم می دانند انجام دهند».
این اظهارات تفاوت چندانی با پذیرش مسئولیت این حملات ندارد. واکنش امریکا هم بی شباهت به حملات 1981 نبود. امریکا اطلاعاتی درباره این حملات را به رسانه ها درز داد و این اخبار با لحنی منفی پوشش داده شد.
البته به نظر می آید رئیس جمهور و افراد نزدیک به او در جریان این حملات بوده اند، اما روشن است که افرادی مهمی در دولت امریکا از این فعالیت های اسرائیل چندان رضایت ندارند و معتقدند که این کار جان سربازان امریکایی را در عراق به خطر می اندازد.
منطق اسرائیل
برای فهم منطق حاکم بر چنین حملاتی، مهم است که آن را در چارچوب اقدامات اسرائیل علیه ایران و جلوگیری از انتشار موشک های نقطه زن ایران در سراسر منطقه ببینیم. این موشک ها طبعا به علت دقت هدف گیری شان بسیار خطرناک تر از موشک های غیر نقطه زن است که باید تعداد زیادی از آنها پرتاب شود تا چندتایشان به هدف بخورد.
ایران می کوشد که متحدانش در لبنان و سوریه و عراق را به هزاران موشک با برد 150 تا هزار کیلومتر مجهز کند.
اسرائیل طبعا این موشک ها را تهدیدی استراتژیک برای خود می داند. پافشاری ایران بر اجرای این نقشه و از آن سوی اقدامات اسرائیل برای ناکام گذاشتن نقشه ایران باعث نگرانی امریکا می شود و خطری برای منافع امریکا در منطقه است.
این نزاع در خاک سوریه و با استفاده از ضعف دولت مرکزی و جنگ جاری در این کشور آغاز شد. ایران موشک های بسیاری به سوریه ارسال کرد و اسرائیل هم تاکنون مدعی انجام بیش از 200 حمله هوایی به انبارهای سلاح ایران از سال 2017 شده است.
هرچند اسرائیل معتقد به موفقیت در ناکام گذاشتن طرح ایران در سوریه است، اما تهران بر ادامه این طرح اصرار داد و البته برای ادامه کار از تجربه های سابق بهره می گیرد.
نقاط قوت ایران
ایران بی تردید سراغ مناطق گوناگونی می رود که دسترسی به آنها برای اسرائیل سخت باشد و بهترین گزینه ها برای این کار لبنان و عراق است. با توجه به ذخایر عظیم موشکی حزب الله، اسرائیل ترجیح می دهد با حزب الله وارد درگیری نشود.
اما عراق، از اسرائیل فاصله بیشتری دارد و از سال 2003 از مناطق تمرکز نظامی اسرائیل خارج شده است. برای همین امکانات اطلاعاتی امنیتی اسرائیل در عراق چندان زیاد نیست. ضمن اینکه اسرائیل دسترسی مستقیمی به خاک عراق ندارد تا بتواند دست به اقدام فوری در عراق بزند.
علاوه بر این، اسرائیل به صحنه سیاسی سوریه آشناست، اما صحنه سیاسی عراق بسیار پیچیده و دربردارنده عناصر ضد اسرائیلی و نیز نیروهای وابسته به ایران و نیروهای امریکایی است. همزمان تنش میان ایران و امریکا به خصوص در خلیج شدت گرفته است.
مسئله دیگری که کار در عراق را برای اسرائیل دشوار می کند حضور نیروهای امریکایی است که در معرض تهدید مستقیم شبه نظامیان وابسته به ایران هستند و می توانند انتقام حملات اسرائیل را از نیروهای امریکایی بگیرند. این وضعیت می تواند به روابط امریکا و اسرائیل آسیب جدی بزند.
البته این همه نباید باعث مبالغه در دست بالای ایران در عراق در مقایسه با اسرائیل شود. دقت انجام عملیات اخیر به حدی بود که خود گروه های هدف حملات هم در آغاز منکر دست داشتن اسرائیل در آن شدند و این نشان می دهد که اطلاعات اسرائیل درباره عراق چندان پایین هم نیست.
در حالی که وزارت دفاع امریکا از این حملات عصبانی است، ترامپ به این حملات به چشم حمله به دشمن مشترک نگاه می کند. ضمن اینکه شکی نیست که واشنگتن نمی خواهد عراق به سکوی پرتاب موشک های ایرانی علیه متحدان امریکا در منطقه و به خصوص اسرائیل تبدیل شود.
اسرائیل که توانست سازوکاری برای تعامل با این موضوع با روسیه پیدا کند بی تردید می تواند سازوکاری مشابه با متحد بزرگ خود، امریکا هم پیدا کند.
ایران تاکنون به شدت بخشیدن به فعالیت علیه امریکا در عراق اشاره ای نکرده است. به احتمال قوی ایران هم ترجیح می دهد شدت تنش ها را بالا نبرد و کار را به یک درگیری تمام عیار با امریکا نکشاند. برای همین بعید نیست که واکنش ایران به این حملات، متوجه اسرائیل و نه امریکا باشد.
دشوارترین معضل اسرائیل در آینده پیوستن حزب الله لبنان به پروژه موشک های نقطه زن ایرانی است. اگر کارگاه هایی که ایران برای این کار در لبنان راه اندازی کرده فعال شود، ایران از خاک عراق و سوریه برای ارسال سلاح به لبنان بی نیاز خواهد بود و در این حالت اسرائیل مجبور به تصمیمی خواهد شد که اصلا تصمیم آسانی نیست و این تصمیم راه انداختن جنگی تازه در لبنان یا افزایش توان موشکی بازدارنده برای جلوگیری از درگرفتن جنگی تازه است.