از تظاهرات اکتبر عراق چه باید آموخت؟
توجه به برخی داده های پیش،همراه و پس از تظاهرات اکتبر عراق مهم است، داده هایی که احتمالا تأثیری دراز مدتی بر آینده سیاسی کشور خواهد داشت.
میدل ایست نیوز: «مشرق عباس»، روزنامه نگار عراقی و سردبیر سایت خبری «ناس نیوز» در ستون هفتگی خود در پایگاه خبری «الحره» نوشت: وقت آن نیست که در مجادلات سیاسی برای مقصر معرفی کردن این و آن و فرار از تبعات قانونی و اخلاقی کشته شدن بیش از صد تظاهرات کننده و زخمی شدن بیش از 5 هزار نفر در نتیجه تیراندازی مستقیم که البته شامل نیروهای امنیتی و پلیس هم می شود درگیر شویم.
اما توجه به برخی داده های پیش و همراه و پس از تظاهرات ماه اکتبر مهم است. داده هایی که احتمالا تأثیری دراز مدت بر آینده سیاسی کشور داشته باشد.
1. علل اعتراضات اکتبر
می توان سیاهه ای طولانی از مطالبات و نارضایتی های مشترک مردمی در سطوح سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرد که سابقه چند دهه ای در عراق دارد. فقر، ضعف زیر ساخت های کشور، کمبود خدمات و بهداشت و آموزش و تورم و رکود و کمبود فرصت های شغلی و فساد و تردید در سلامت نظام انتخاباتی و فاصله بسیاری از عدالت اجتماعی همه و همه بهانه های کافی برای تظاهرات اعتراضی در هر کشوری و در هر زمانی است.
شکل گیری دولت کنونی با دور زدن اصل قانونی «فراکسیون اکثریت» در مجلس آن هم پس از مشارکت ضعیف در انتخابات 2018 باعث نوعی سرخوردگی عمومی شد. اما نیروهای سیاسی به خطر سیاسی این موضوع که می توانست به فعالیتی میدانی تبدیل شود توجه نکردند.
رئیس دولت با دست زدن به برخی اقدامات مهم مانند باز کردن منطقه سبز و برداشتن دیواره های سیمانی از خیابان های بغداد و تلاش برای بازگردندان اوضاع شهرها به حالت عادی و بهبود در وضعیت برق و تلاش برای بستن قراردادهای مهم در عرصه بازسازی کشور توانست از اقبال و مقبولیت نسبی برخوردار شود. اما برخی خطاهای عجیب دولتش در دو ماه گذشته خواسته یا ناخواسته باعث کشانده شدن مردم به میدان ها شد:
ـ ضعف شبکه اینترنت و سکوت کامل دولت در این باره و نبود هیچ گونه توضیحی برای آن مایه خشم بسیاری از جوانان شد.
ـ دولت با جمع کردن ده ها بازار فروشندگان دوره گرد که اکثر آنها از جوانان و افراد کم درآمد بودند مایه خشم صدها هزار تن دیگر شد. این اقدام بدون تأمین جایگزین برای این افراد و بدون در نظر گرفتن حجم اقتصاد این بازارها و طبقه اجتماعی کسانی بود که در این بازارها فعالیت می کردند. باید توجه داشت که حتی رژیم بعث هم از بیم نارضایتی مردم به این بازارها کاری نداشت.
ـ جمع آوری خانه های بدون ضابطه بدون تأمین مسکن جایگزین برای ساکنان این خانه ها نیز گروه دیگری از معترضان را ایجاد کرد.
ـ نخست وزیر با استعفای وزیر بهداشت دولتش که علتش بر کسی پوشیده نبود ــ گسترش فساد و ناتوانی از مقاومت دربرابر فشارها و زیاده خواهی های مافیاهای فاسد وابسته به احزاب ــ برخوردی مناسب نشان نداد.
این همه در ماه های اوت و سپتامبر گذشته رخ داد. در حالی که همه می دیدند که توده هیزم درحال بزرگ و بزرگ تر شدن است و فقط یک کبریت لازم است تا همه اش آتش بگیرد. نحوه عملکرد دولت در موضوع برکناری سرلشکر «عبدالوهاب الساعدی»، فرمانده خوشنام ارتش که نقش اصلی را در آزادی موصل داشت، کبریت اولی بود که شعله را روشن کرد. در پی آن بود که برخی جوانان در شبکه های اجتماعی به تظاهرات اول اکتبر فراخواندند.
تظاهرات حتی تا پنج ساعت بعد از آغاز آن بسیار محدود بود، اما دستگاه های امنیتی با عملکرد غلط خود کبریت دوم را هم شعله ور کردند و در روز بعد تک تیراندازها هم وارد عمل شدند و به مردم آتش گشوده شد و برخی مجروحان دستگیر شدند و به دفاتر رسانه ها حمله شد و اینترنت به صورت کامل قطع شد.
2. واکنش به تظاهرات
می توان گفت که نحوه برخورد سیاسی با این حادثه متناسب با حجم آن نبود. دولت که خود گرفتار مشکل بزرگی بیش از حد است خبر داد که کارمند استخدام می کند. همچنین دست به تغییراتی در کابینه زد که باز به نفع گروه هایی بود که دولت را تشکیل دادند!
مرجعیت دینی در نجف پخته ترین موضع را گرفت: تشکیل کمیته ای مستقل برای تعیین چارچوب اصلاحات عمومی در کشور، مسئول دانستن دولت در کشته شدن مردم و تعیین ضرب الاجل برای دولت جهت بررسی عاملان کشتار مردم.
بهترین راه برای تعامل با تظاهرات پیگیری مطالباتی است که خود تظاهرات کنندگان مطرح کردند: اصلاح قانون انتخابات که رئیس جمهور نیز اعلام کرد که آن را پیگیری خواهد کرد؛ اجرای قوانین مربوط به خدمات و پایان به فساد و ارائه نقشه راهی برای بهبود وضعیت خدمات در کشور و حل بحران های جوانان.
3. تبعات تظاهرات
تظاهرات اخیر دو واقعیت را آشکار کرد. یکی اینکه قشر تازه ای از جوانان زیر 25 سال هستند که دچار محرومیت اند و به وضعیت کشور اعتراض دارند و رهبرانی از میان خودشان دارند که کسی آنها را نمی شناسد. ضمن اینکه حجم حضور مردم در تظاهراتی این چنین که فاقد حمایت نیروی سیاسی خاصی بود همه را غافلگیر کرد. باید به این موضوع توجه و آن را بررسی و مطالعه کرد. اینان قشری از مردم اند که تاکنون کسی متوجه حضورشان نشده است.
واقعیت دیگر اما نگران کننده تر است: در عراق امروز با کدام حاکم باید به توافق و تفاهم رسید؟ برای اولین بار معلوم شد که در عراق کسی که دستور شلیک می دهد لزوما از دولت دستور نمی گیرد و این وضع ادامه خواهد داشت و معلوم نیست در آینده هم از قدرتش کاسته شود. این موضوع حتی به صراحت بیان هم شده است. وقت آن است که حاکم عملی عراق پرده از صورت بردارد و مسئولیت کارش را بر عهده بگیرد و مردم هم مستقیما خود را با او طرف بدانند.