اقتصادیدیدگاه

چالش پیوستن به پروژه کمربند و جاده برای عراق

روابط بغداد و پکن به لطف وابستگی زیاد چین به نفت در سال های اخیر به میزان قابل توجهی گسترش یافته است و این در حالی بوده که چین سی داشته جای پای خود را در خاورمیانه محکم کند.

نویسنده: آنتوان گات

میدل ایست نیوز: ماه گذشته عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، در جریان سفری به پکن اعلام کرد که کشورش به چارچوب سرمایه گذاری زیرساخت های ابتکارعمل کمربند و جاده چین خواهد پیوست، اما هیچ کسی این پیام را جدی نگرفت. این پروژه که بدون مراسمی پر هیاهو اعلام شد، نمایشی از مشارکت قابل توجه اقتصادی دو کشور با هدف تعمیق همکاری ها پروژه های زیرساختی و نفتی است. سرعت رشد اقتصادی و روند بازسازی عراق به دلیل محیط امنیتی نامساعد این کشور بسیار پایین بوده است و اکنون سرمایه گذاری در زیرساخت ها که از طریق وام دهی تامین مالی می شود، می تواند نقش مهمی در تحریک رشد و تسریع روند بازسازی ایفا کند؛ با این حال، این احتمال وجود دارد که سرمایه گذاری های چین بیشتر آسیب رسان باشند تا کمک کننده و به قیمت ثبات عراق تمام شوند. اما جدای از ثبات عراق که به سختی به دست آمده، تصمیم عبدالمهدی به پیوستن به چارچوب کمربند و جاده می تواند اقتصاد آسیب دیده کشورش را نیز با چالش های جدیدی مواجه سازد.

روابط بغداد و پکن به لطف وابستگی زیاد چین به نفت در سال های اخیر به میزان قابل توجهی گسترش یافته است و این در حالی بوده که چین سی داشته جای پای خود را در خاورمیانه محکم کند. عراق که یکی از بزرگ ترین ذخایر نفتی جهان را دارد، به دومین تامین کننده بزرگ نفت و شریک تجاری شماره یک چین تبدیل شده است و همین امر نشان می دهد که میدان های نفتی عراق تا چه اندازه برای پیشبرد اهداف جهانی چین مهم هستند. عراق هم مشغول بازسازی است و جای تعجب ندارد که بغداد و پکن هر دو سرمایه گذاری های سودآور چینی را یک فرصت فوق العاده می بینند. اقتصاد عراق از زمان ظهور داعش و همزمان با آن کاهش قیمت جهانی نفت آسیب های بسیاری را متحمل شده است. بسیاری از زیرساخت های آسیب دیده عراق و دیگر بخش ها حقیقتا به بازسازی نیاز دارند.

در حقیقت، سرمایه گذاری های چینی می توانند از طریق ایجاد تحولات بسیار مهم در زیرساخت ها، برای اقتصاد عراق سودمند باشند. اما این سرمایه گذاری ها مخاطراتی نیز دارند. شیوه های وام دهی تهاجمی پکن و نوسانات فعلی قیمت نفت می تواند بغداد را با تلی از بدهی های ناپایدار سنگین مواجه سازد و آن را به مارپیچ نزولی کسری بودجه، بدهی معوقه، اقدامات ریاضتی، کاهش هزینه های اجتماعی، نارضایتی عمومی و بی ثباتی سوق دهد. چین در سال های گذشته بارها به این مساله متهم شده که از برنامه جاه طلبانه «ابتکارعمل کمربند و جاده» به مثابه ابزاری در دیپلماسی تله بدهی استفاده می کند چرا که پکن تاریخچه ای طولانی در برقراری روابط اقتصادی با کشورهای آسیب پذیر و به شدت بدهکار به منظور نفوذ سیاسی بر آنها داشته است. بر خلاف سرمایه گذاری ها و کمک های مالی غرب، چین در سرمایه گذاری های خود شروط اصلاحات سیاسی یا حمایت از حقوق بشر تعیین نمی کند.

همه اینها در حالی است که بدهی دولت عراق در 4 سال گذشته به حدود دو برابر افزایش یافته و نرخ بدهی های عراق نسبت به تولید ناخالص داخلی در سال 2018 به حدود 50 درصد رسیده است. دولت عراق به شدت به تولید و فروش نفت وابسته است و حدود 85 درصد از درآمد کلی دولت از فروش نفت تامین می شود و این مساله این کشور را به طور قابل توجهی در مواجهه با نوسان ها در اقتصاد جهانی آسیب پذیر می سازد و می تواند وابستگی عراق را به چین به شدت افزایش دهد و در همین روند، تمامیت ارضی آن را به کلی نابود کند.

تظاهرات اخیر در عراق که شمار زیادی کشته و زخمی بر جا گذاشته، نشان دهنده نارضایتی های کنونی و فزاینده مردم از وعده های اصلاحات دولت است که به دلیل فساد نخبگان در قدرت، تحقق نیافته. اگر چین به اندازه کافی احتیاط به خرج ندهد و از سود بردن جوانان بیکار و افراد به حاشیه رانده شده از همکاری های اقتصادی فزاینده با عراق کسب اطمینان نکند، هجوم تجارت ها، کارگران و شرکت های امنیتی خصوصی چینی می تواند ترس و نگرانی عراقی ها از آسیب دیدن منافع بنگاه های بومی در روند اجرای پروژه کمربند و جاده، تشدید کند. در عین حال، اگر پروژه های چینی نتوانند فرصت های شغلی معنی دار ایجاد کنند یا منافع چینی ها را بر منافع محلی ها ارجح بگیرند، باز هم چین با مشکل مشابهی مواجه خواهد شد. و با توجه به اینکه پکن در برابر وام ها و کمک های مالی خود اصلاحات سیاسی را خواستار نشده، دولت بغداد انگیزه کمتری برای رسیدگی به خواسته های معترضان از جمله بهبود خدمات اجتماعی، فرصت های شغلی بیشتر و پایان دادن به فساد نهادینه شده یا پاسخ به درخواست دیگر کشورها برای برطرف کردن این مشکلات خواهد داشت.

نهایتا اینکه روابط ایالات متحده و چین در سال های اخیر به وخامت گرویده و حضور روز افزون چین در عراق می تواند روابط پیچیده کنونی پکن و واشنگتن را بیشتر تحت فشار قرار دهد. در چشم انداز شلوغ و آشفته امنیتی عراق، حضور یک رقیب جدید استراتژیک به راحتی می تواند تعادل شکننده قدرت را که پس از شکست نظامی داعش پدید آمده است، برهم بزند. جاه طلبی های اقتصادی چین در جهان همین حالا هم به تشدید تنش ها با ایالات متحده انجامیده است چرا که واشنگتن وام دهی ها توسط پکن و اقدامات اقتصادی آن را ناقض منافع خود می داند.

تصمیم عراق برای پیوستن به ابتکارعمل کمربند و جاده نشان می دهد که خاورمیانه چطور به بخشی مهم و حیاتی از برنامه چین برای ایفای نقش به عنوان یک قدرت برتر تبدیل شده است. در همین حال، هر قدمی که چین در عمق آشفتگی سیاسی در منطقه بر می دارد، امیدها به اینکه نهایتا از افزایش نفوذ خود برای پیشبرد تدابیری در ایجاد ثبات استفاده کند، بیشتر می شود. با این حال، در حال حاضر به نظر می رسد که پکن خواسته یا ناخواسته، به جای اینکه کمکی به شرکای منطقه ای خود کرده باشد، بیشتر ثبات دیرینه و آرامشی که به سختی به دست آمده را بر هم می زند.

منبع
آسیا تایمز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا