سیاسی

دست های پنهان اسرائیل در دزدی نفت عراق و سوریه؛ جنگ علیه داعش جنگ برای نفت است (بخش سوم)

سال 2011 که جنگ داخلی در سوریه آغاز شد، اسرائیل حمایت مالی و تسلیحاتی قابل توجهی به گروه های تروریستی افراطی فعال در نزدیکی بلندی های جولان اشغالی و جنوب سوریه ارائه داد.

نویسندگان: آقا حسین و ویتنی وب

میدل ایست نیوز: جیمز فرانکلین جفری، سفیر پیشین آمریکا در عراق و ترکیه و نماینده ویژه کنونی در سوریه، در نامه ای به تاریخ 15 ژوئن 2014 برای استفان هادلی، مشاور سابق دولت جورج بوش که آن زمان در موسسه ایالات متحده برای صلح مشغول به کار بود، فاش کرد که هدفش از مشاوره به دولت منطقه ای کردستان، تداوم تولید نفت کرکوک بوده است. برنامه به توصیف جفری، این بود که هم نفت مورد نیاز استان کردستان عراق تامین و هم نفت از طریق کرکوک-جیحان به اسرائیل صادر شود که عملا به معنای سرقت نفت از عراق و تقویت منطقه کردستان هم راستا با تلاش دولت منطقه ای برای استقلال بود.

به گفته جفری که به دلیل دیدگاه های جنگ طلبانه درباره ایران و سوریه مشهور است، برت مک گرک، مذاکره کننده ارشد ایالات متحده بین بغداد و اربیل، نقش واسطه بین او و دولت منطقه ای کردستان را ایفا کرده است. مک گرک که در دولت های بوش و اوباما در سمت های مختلفی در عراق خدمت کرده، معاون دستیار وزیر خارجه در امور عراق و ایران نیز بوده است. بعدتر هم به عنوان فرستاده ویژه ریاست جمهوری به ائتلاف علیه داعش منصوب شد و همکاری نزدیکی با دیوید سترفیلد داشت. آن زمان جفری یک شهروند خصوصی به شمار می رفت و گماشته دولت نبود و نقش یک کانال غیر دولتی در پیگیری برنامه های یاد شده در ایمیل های فاش شده توسط ویکی لیکس، را ایفا می کرد.

اقدامات پشت پرده جفری در رابطه با صادرات نفت کردستان مخفیانه بود به این دلیل که او برای توسط لابی گری طرفدار اسرائیل در ایالات متحده کار می کرد. جفری در سال های 2013 تا 2018 (زمان ارسال آن نامه) یکی از اعضای برجسته وینِپ (موسسه واشنگتن در سیاست گذاری شرق نزدیک) بود؛ یک اندیشکده سیاست خارجی طرفدار اسرائیل حامی دیدگاه های نومحافظه کارانه که در سال 1985 توسط محققانی که آیپک را ترک کرده بودند، راه اندازی شده بود. آیپک یا همان کمیته امور عمومی اسرائیل در آمریکا بزرگترین سازمان لابی گری اسرائیلی در ایالات متحده به شمار می رود.

وینِپ در سال های اخیر و به ویژه در سال 2012 پس از آنكه مدیر تحقیقات آن حملات دروغین برای تحریک به جنگ آمریكا علیه ایران را خواستار شد، مشهورتر و جنجال برانگیزتر شده است.

یک شریک جرم سزاوار

استفان هادلی، یک شهروند دیگر که ظاهرا شریک جرم هادلی در معاملات پنهانی بوده نیز در میانجی گری به نفع اسرائیل سابقه دار است. او در دولت جورج دابلیو. بوش در ساخت بسیاری از اطلاعات جعلی و تلاش ها برای متهم کردن عراق به ساخت تسلیحات هسته ای و شیمیایی، با نومحافظه کاران همراه بود. هادلی یکی از ترویج دهندگان ادعای نادرست درباره دیدار محمد عطا، دزد هواپیما در جریان حمله 11 سپتامبر، با مقامات عراقی در پراگ بود. وجه اشتراک همه اطلاعات جعلی و ادعاهای دروغین آن زمان علیه عراق توسط نومحافظه کاران، منبع آنها یعنی اسرائیل و پارتیزان های حامی اسرائیل بود. شبکه انتشار این ادعاها که همواره متشکل از نومحافظه کارانی بوده که از دیرباز سعی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی اسرائیل و نمایاندن آنها به عنوان منافع ایالات متحده داشتند. هادلی در این زمینه با کمک به اطمینان از پیشروی ایالات متحده به سمت جنگی که نومحافظه کاران اسرائیلی و آمریکایی از مدت ها قبل می خواستند، ایفای نقش کرد.

پیشبرد منافع اسرائیل از طریق کانال های پشتی

تمایل جفری به توصیه به دولت محلی کردستان برای حفظ تولیدات نفتی کرکوک به رغم اشغال پالایشگاه نفت بیجی توسط داعش و نیاز به جا به جایی 100هزار بشکه نفت خام در روز از اراضی تحت اشغال داعش، اقدام مشکوکی بود. اما ایمل 14 ژوئن نشان داد که او از پیش می دانست که تا زمانی که کردها نفت را به جای پالایشگاه بیجی به خط لوله صادراتی کرکوک-جیحان برسانند و صادرات آن به اسرائیل را تسهیل کنند، داعش هیچ مزاحمتی برای آنها ایجاد نخواهد کرد. تا اواسط سال 2015 که نیروهای دولت عراق و گروه های شبه نظامی شیعه پالایشگاه بیجی را از اشغال داعش آزاد کردند، داعش همچنان آن را فعال نگه داشته بود و تنها در زمان مجبور شدن به عقب نشینی، پالایشگاه را تخریب کرد. وقتی بغداد از این مساله آگاه شد، خشم خود را به اسرائیل و ترکیه که کردها از بانک های آن برای دریافت درآمدهای نفتی استفاده می کردند، ابراز داشت. اینکه داعش با همکاری در این معاملات با توجه به ذینفع بودن دولت منطقه ای کردستان موافقت کرده بود، جای تعجب داشت؛ اما یک قدرت خارجی با روابط استراتژیک با داعش از روابط نزدیک خود با دولت منطقه ای کردستان استفاده کرده بود تا از این تجارت نفتی پرسود اطمینان یابد و آن قدرت آشکارا اسرائیل بود.

سال 2011 که جنگ داخلی در سوریه آغاز شد، اسرائیل حمایت مالی و تسلیحاتی قابل توجهی به گروه های تروریستی افراطی فعال در نزدیکی بلندی های جولان اشغالی و جنوب سوریه ارائه داد. دست کم 4 مورد از این گروه ها توسط افرادی با ارتباط مستقیم با اطلاعات اسرائیل رهبری می شدند. پیش از آنکه داعشی وجود داشته باشد، این گروه های افراطی با دولت سوریه، دشمن اسرائیل و متحد ایران، می جنگیدند. به علاوه، مقامات اسرائیلی به طور علنی به ارتباط خود با عناصر داعش اعتراف کرده و گفته اند که ترجیح می دهند داعش در سوریه شکست نخورد. در لیبی هم ارتباط عاملان موساد با داعش افشا شده که نشان می دهد روابط پنهانی اسرائیل با این گروه تروریستی ورای سوریه است.

اسرائیل همچنین از مدت ها پیش منطقه کردستان عراق را به استقلال از دولت مرکزی تحریک می کرده است؛ اسرائیل در دهه 1960 سلاح، آموزش و گروه هایی از مشاوران موساد را در اختیار کردهای عراق گذشت و در سپتامبر 2017 نیز از همه پرسی استقلال دولت منطقه ای کردستان حمایت کرد. دولت عراق نهایتا توانست این تلاش های جدایی طلبی را خنثی کند و میادین نفتی کرکوک را با کمک شبه نظامیان شیعه که عامل شکست داعش نیز بودند، بازپس بگیرد.

این مناسبات که توسط جفری برنامه ریزی شده بود، منافع بلند مدت نومحافظه کاران و اسرائیل برای تقویت کردها، فروش نفت عراق به اسرائیل و تضعیف دولت مستقر در بغداد را تامین می کرد. ارتباط وینِپ با توافق های نفتی اسرائیل و دولت منطقه ای کردستان نشان دهنده نقش لابی گری طرفدار اسرائیل در ایالات متحده نه تنها در حفظ کمک های مالی آمریکا به اسرائیل و حل و فصل تنش ها با مخالفان اسرائیل، بلکه در تسهیل سیاست گذاری های پنهانی به نفع اسرائیل را نشان می دهد. اما این ایفای نقش لابی گری اسرائیل در سیاست خارجی ایالات متحده را نمی توان مختص عراق دانست؛ این یک الگوی رفتاری است که از دیرباز وجود داشته و همچنان هم وجود دارد.

منبع
راشا اینسایدر

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا