ناگفتههای نیویورک تایمز از ترور سردار سلیمانی تا روز انتقام ایران/عصبانیت ترامپ از مواضع متحدانش در اسرائیل و کشورهای عربی
«زید بنیامین»، روزنامهنگار عراقی در یادداشتی در روزنامه نیویورک تایمز به بررسی شرایط پیش از ترور «قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران و نحوه پاسخ موشکی تهران به این اقدام پرداخته است.
میدل ایست نیوز: «زید بنیامین»، روزنامهنگار عراقی در یادداشتی در روزنامه نیویورک تایمز به بررسی شرایط پیش از ترور «قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران و نحوه پاسخ موشکی تهران به این اقدام پرداخته است.
وی می نویسد:
پرواز هواپیمای دمشق به مقصد بغداد به تاخیر افتاد و تیم ترور «قاسم سلیمانی» نگران بودند. دادههای بینالمللی نشان می داد که پرواز شرکت اجنحة الشام 6Q501 که قرار بود در ساعت 7:30 عصر از فرودگاه دمشق بلند شود، پایتخت سوریه را به سمت فرودگاه بغداد ترک کرده است اما در حقیقت مسئول پرواز در فرودگاه دمشق اعلام کرده بود که هواپیما هنوز روی باند فرودگاه قرار دارد.
چند ساعت گذشت و برخی افراد حاضر در عملیات ترور این سوال را مطرح کردند که باید عملیات مذکور لغو شود اما در این حین، پیش از آنکه در هواپیما بسته شود، کاروانی از خودروها که مسئول رساندن سلیمانی، مغز متفکر امنیتی ایران بودند، به باند فرودگاه رسیدند، وی به همراه دو نفر از همراهانش وارد هواپیما شد.
هواپیما 6Q501 پس از تاخیر سه ساعته بالاخره به سمت پایتخت عراق به پرواز درآمد و در ساعت 12:36 دقیقه بامداد وارد فرودگاه بغداد شد، سردار سلیمانی، نخستین فردی بود که به همراه هیات همراهش از هواپیما خارج شد، در پایین پلهها، ابومهدی المهندس، نائب رئیس الحشد الشعبی در انتظار او بود.
دو خودروی حامل سلیمانی و المهندس در تاریکی شب از فرودگاه بغداد به حرکت درآمدند در حالی که پهپاد امریکایی از نوع MQ-9 Reaper آنها را تعقیب می کرد، در ساعت 12:47 بامداد موشکهایی به سمت دو خودروی مذکور برخورد کرد که منجر به جان باختن همه 10 سرنشین آن شد.
این عملیات که منجر به جان باختن سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران شد، ایالات متحده امریکا را تا آستانه جنگ با ایران پیش بُرد و جهان را به مدت 7 روز در بهت و حیرت فرو بُرد.
داستان این هفت روز و برنامهریزی محرمانه ماههای پیش از آن، یکی از پرمخاطرهترین و پرریسکترین پرونده ریاستجمهوری سه ساله «دونالد ترامپ»،رئیس جمهوری امریکا به شمار می رود، این تصمیم ترامپ در تشدید تنش با ایران پس از دهها سال درگیری غیرمستقیم با ایران، حالت دراماتیک غیرعادی در سراسر جهان به وجود آورد.
این حمله در حالی انجام شد که پایتختهای اروپایی تا کشورهای خاورمیانه همه تلاش میکردند تا مانع از بروز جنگی جدید شوند اما مقامات کاخ سفید و پنتاگون در حال بررسی طرحی برای ارسال نیروهای بیشتر به منطقه بودند. همچنین برنامهای طراحی کرده بودند که در صورت واکنش ایران، به ناوهای نظامی این کشور حمله کنند و با انجام حمله الکترونیک، بخش نفت و گاز ایران به صورت مقطعی از کار بیندازند.
در همین رابطه، ایالات متحده امریکا نامهای محرمانه از طریق سوئیس ارسال کردند و در آن، ایران را به عدم واکنش قوی تشویق کردند تا ترامپ مجبور به برداشتن گام های دیگر نشود.
پس از واکنش ایران و شلیک 16 موشک به پایگاه عین الاسد که هیچ گونه خسارت جانی در پی نداشت، تهران از طریق سوئیس به امریکا پیام فرستاد که در حال حاضر عملیات انتقام به پایان رسیده است. این نامه که در عرض چندین دقیقه به دست ترامپ رسید، وی را به توقف تنشها متقاعد کرد. بدین ترتیب، هفته مذکور بدون اینکه جنگی رخ دهد، به پایان رسید، در حالی که ترامپ از اینکه توانسته بود یکی از دشمنان سرسخت امریکا را از میان بردارد، سرمست بود، اما در حقیقت دشمنی میان دو کشور به پایان نرسیده است و رهبران عراقی در حال تکمیل روندی هستند که به حضور نظامیان امریکایی در این کشور پایان دهد، طرحی که قاسم سلیمانی به دنبال تحقق آن بود.
این روزنامهنگار عراقی در ادامه با استناد به مصاحبههایی با مقامات دولت ترامپ، افسران بلندپایه، دیپلماتها، تحلیلگران امنیتی در امریکا، اروپا و خاورمیانه، جزئیات جدیدی از ماجرای ترور سردار سلیمانی نقل می کند:
ایران سالهای زیادی به ایجاد نیروهای نیابتی در عراق مشغول بود تا با نفوذ نیروهای امریکایی که برای نخستین بار در سال 2003 وارد این کشور شدند، رقابت کند. این نیروهای نیابتی در 27 دسامبر گذشته پایگاه نظامی K1 را مورد هدف قرار دادند و طی آن یک پیمانکار نظامی امریکایی عراقی الاصل به نام «نورس ولید حمید» کشته و چندین نفر دیگر زخمی شدند. پیش از این نیز گردانهای حزب الله عراق که مورد حمایت ایران قرار دارد، چندین حمله موشکی به پایگاههای امریکایی انجام داده بودند که خسارت جانی به دنبال نداشته است.
در همین رابطه، مقامات اطلاعاتی امریکایی که تماسهای گردانهای حزب الله با نیروی قدس سپاه ایران را رصد می کنند، اطلاع یافتند که ایرانیها خواستار تداوم فشار بر امریکا برای خروج از عراق هستند اما ایران قصد نداشت تنش و درگیری را تشدید بکند بلکه تنها می خواست در همین سطح اندک به فشارهای خود ادامه دهد.
در مقابل این حملات و کشته شدن شهروندی امریکایی، ترامپ که پیشتر حمله تلافیجویانه خود را کمتر از ده دقیقه مانده به آغاز آن، لغو کرده بود، اکنون تنها یک گزینه را در برابر خود میدید.
در همین راستا، ترامپ در حالی که مشغول گذراندن تعطیلات در تفریحگاه خود در ایالت فلوریدا بود، با حمله به پنج موضع در عراق و سوریه طی دو روز موافقت کرد، طی این حملات نزدیک به 25 عضو گردانهای حزب الله کشته و بیش از 50 نفر زخمی شدند.
دو روز بعد از بمباران پایگاه عراقی در منطقه القائم یعنی در تاریخ 31 دسامبر، گروههای شبهنظامی طرفدار ایران به محل سفارت ایالات متحده امریکا در بغداد حمله کرده و در آن آتش افروختند. در همین ارتباط در راستای نگرانی از تکرار عملیات استیلاء بر سفارتخانه امریکا در ایران در تاریخ 1979 میلادی یا حمله به کنسولگری این کشور در بنغازی لیبی، ترامپ دستور داد بیش از یکصد تفنگدار نیروی دریایی از کویت به سمت بغداد حرکت کنند.
به این نیروهای امریکایی دستور داده شد اگر معترضان وارد محل سفارتخانه شدند، حق شلیک تیر جنگی را دارند اما هنگامی که نیروهای مارینز به بغداد رسیدند مجبور به تیراندازی مستقیم نشدند و تنها به پرتاب گازاشکآور کفایت کردند و این چنین مساله محاصره سفارتخانه بدون خونریزی به پایان رسید.
در 31 دسامبر، هنگامی که اعتراضات در اطراف سفارتخانه در نقطه آغاز خود بود، یادداشتی بسیاری محرمانه با امضای «رابرت اوپراین»، مشاور امنیت ملی به دست ترامپ رسید که در آن، اهداف احتمالی از جمله تاسیسات انرژی ایران، کشتیهای جنگی سپاه و قایقهای تندرو مشخص شده بود.
در این یادداشت، گزینه تحریکآمیزتری از جمله مورد هدف قرار دادن مقامات ایران گنجانده شده بود یعنی ترور «عبدالرضا شهلایی»، فرمانده ایرانی در یمن که مسئولیت حمایت مالی از همه گروههای نظامی مورد حمایت ایران را برعهده دارد و گزینه دیگر، ترور قاسم سلیمانی.
سردار سلیمانی؛ نامی آشنا در میان افکار عمومی امریکا نبود اما برای مقامات امریکایی، شخصیتی بود که مسئولیت عدم ثبات و مرگ انسانهای بسیاری در خاورمیانه را برعهده داشت.
سردار قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران عملا دومین مرد قدرتمند ایران به شمار می رفت و مسئولیت مدیریت جنگهای نیابتی در عراق، سوریه، یمن و سوریه را برعهده داشت.
مقامات امریکایی طی 18 ماه گذشته در حال بررسی ترور سردار سلیمانی بودند و پس از آنکه به این جمعبندی رسیدند که ترور وی در ایران بسیار دشوار خواهد بود، به فکر تعقیب وی در عراق یا سوریه افتادند و در همین رابطه، شبکهای از جاسوسان را در ارتش سوریه، نیروی قدس در دمشق، حزب الله در دمشق، فرودگاههای بغداد و دمشق، گردانهای حزب الله و الحشد الشعبی در عراق به منظور آگاهی از تحرکات سلیمانی ایجاد کردند.
در همین راستا، افرادی که توسط امریکا اجیر شده بودند، هر از چند گاهی اطلاعاتی از تحرکات سردار سلیمانی مخابره می کردند. بر اساس اطلاعات این افراد، سلیمانی از چندین شرکت هواپیمایی استفاده می کرد و گاهی بلیط چندین شرکت هواپیمایی را برای یک سفر می خرید تا تعقیب خود را دشوار کند و معمولا در آخرین لحظه ممکن وارد هواپیما می شد و در ردیف جلو، یعنی ردیف بیزنس کلاس می نشست تا پس از فرود هواپیما بتواند به سرعت خارج شود.
سردار سلیمانی در واپسین سفر خود در آغاز سال میلادی جدید به دمشق رفت و سپس با استفاده از خودرو برای دیدار با «سید حسن نصرالله» به جنوب لبنان رفت و تنها پس از چند ساعت در غروب همان روز به دمشق بازگشت.
در این دیدار، نصرالله به سلیمانی گفت، رسانههای امریکایی اخیرا با انتشار تصاویر و فیلمهایی، بیش از پیش علیه شما کار می کنند. سلیمانی در جواب گفت، این اقدامات برای آمادهسازی رسانهای و سیاسی برای ترور من است. وی در ادامه خندید و آرزوی شهادت کرد و از نصرالله خواست به منظور تحقق این آرزو برای وی نماز بخواند.
در همان روز «جینا هسپل»، مدیر سازمان سیا در حال تلاش برای برآورده کردن دعای سردار سلیمانی بود، هسپل اطلاعاتی دریافت کرده بود که نشان می داد سردار سلیمانی در حال آماده شدن برای حرکت از سوریه به عراق است و وی تلاش می کند در راستای اخراج نظامیان امریکایی از منطقه، حملاتی را علیه نیروهای امریکایی و سفارتخانههای این کشور در منطقه انجام دهد اما امریکاییها از زمان این حملات اطلاعات دقیقی نداشتند.
در دولت امریکا در میان مشاوران ترامپ، مساله ترور سلیمانی مخالفان اندکی داشت اما برخی مقامات پنتاگون نگران پیامدهای طولانی مدت این اقدام بودند به ویژه که این ترور قرار بود در اراضی عراق انجام شود؛ این اقدام می توانست به اخراج نظامیان امریکایی از عراق منجر شود.
دولت ترامپ معتقد بود که سردار سلیمانی در حال برنامهریزی برای حمله به سفارتخانه امریکا بود اما این روایت با گفته «عادل عبدالمهدی»،نخست وزیر دولت پیشبُرد عراق منافات دارد، وی پیشتر اعلام کرده بود هدف سلیمانی از سفر به بغداد، آوردن پاسخ نامه عربستان بود.
اهداف سفر سردار سلیمانی به بغداد هر چه باشد، وی به همراه ابومهدی المهندس از پایهگذاران گردانهای حزب الله عراق و 8 نفر دیگر در حمله موشکی امریکا به شهادت رسید اما در این میان، فرمانده ایرانی دیگر از حمله امریکا جان سالم به در برد.
در همان شب ترور سلیمانی، نیروهای امریکایی برای ترور سردار شهلایی، فرمانده نیروی قدس ایران در یمن تلاش کردند اما بنا به دلایل اعلام نشده، این عملیات با شکست مواجه شد.
دونالد ترامپ در ابتدا گمان می کرد که ترور قاسم سلیمانی با استقبال مردم و رهبران کشورهای مختلف رو به رو خواهد شد اما واکنش سرد کشورهای خاورمیانه و اروپا حتی واکنش محتاطانه سردمداران اسرائیل و هشدار آنها به امریکا نسبت به تشدید تنشها در خاورمیانه، وی را برآشفت.
در ادامه در بامداد روز چهارشنبه یعنی چند روز پس از ترور سردار سلیمانی، در ساعت 05:30 بامداد آژیر هشدار در اتاق عملیات کاخ سفید به صدا در آمد که از پرتاب موشکهایی از غرب ایران به سمت پایگاه عین الاسد حکایت داشت. پایگاهی که میزبان 2000 نظامی امریکایی است، موج اول حمله موشکی ایران یک ساعت پس از آغاز آن، به پایان رسید و چند ساعت پس از آن هم موج دوم حملات اتمام یافت.
پس از پایان این حملات، مارک اسپر و ژنرال میلی برای دیدار با ترامپ به کاخ سفید رفتند، در این میان، پیامی از جانب سوئیس مخابره شد، مبنی بر اینکه تهران پایان عملیات انتقامجویانه خود را اعلام کرده است.
دونالد ترامپ، پس از اطمینان از پایان حملات موشکی ایران و عدم خسارت جانی نظامیان امریکایی، احساس راحتی کرد و با انتشار توئیتری اعلام کرد: «همه چیز مرتب است.!»