میدل ایست نیوز: عمان به رهبری سلطان قابوس به دلیل نقشی که در بحرانهای دهههای اخیر در خاورمیانه داشت به «سوئیس خاورمیانه» معروف شده است. در این بین، همیشه نقش «قابوس بن سعید آل بوسعیدی» بهعنوان میانجی در موضوعاتی که با ایران در ارتباط بود پررنگ توصیف میشد.
اما چرا سلطان عمان از زمانیکه حکومت را در دست گرفت با وجود همه فراز و نشیبها رابطه خوبی با ایران داشت؟
سلطان قابوس، در نوامبر ۱۹۴۰ در شهر صلاله عمان بهدنیا آمد و در ۱۶ سالگی برای آموزشهای نظامی به بریتانیا رفت.
وی در سال ۱۹۷۰ در یک کودتای بدون خونریزی بهجای پدرش، سلطان «سعید بن تیمور آل بوسعیدی»، بر تخت پادشاهی نشست. این کودتا با هدف پایان دادن به انزوای کشور و استفاده از درآمد نفتی برای نوسازی و توسعه انجام گرفت. سلطان ۳۰ ساله در آن زمان گفته بود که این کشور دیگر با عنوان «مسقط و عمان» شناخته نمیشود بلکه نام خود را به «سلطاننشین عمان» تغییر میدهد تا بهتر منعکسکننده وحدت سیاسی این کشور باشد.
طبق برخی اسناد، سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا به همراه وزارت دفاع و امور خارجه این کشور از کودتای عمان حمایت کرده بودند.
سلطان عمان در سال ۱۹۷۶ با دختر عموی خود ازدواج کرد اما این ازدواج چند ماهی بیشتر دوام نیاورد و به طلاق منجر شد. از آن زمان به بعد سلطان قابون دیگر ازدواج نکرد و بچهدار هم نشد.
اما زمانی که سلطان جوان بر تخت سلطنت نشست، نخستین چالش او شورش ظفار بود که ایران نقش کلیدی در حل این بحران داشت.
شورش یا نبرد ظفار به نبرد بین چپ گرایان و مارکسیستهای عمانی با حکومت سلطنتی این کشور در استان ظفار واقع در جنوب غربی عمان گفته میشود اما این نبرد پنج سال قبل از اینکه سلطان قابوس به تخت پادشاهی برسد، آغاز شده بود.
جنبش آزادیبخش ظفار در سال ۱۹۶۵ بهطور رسمی آغاز انقلاب مسلحانه در عمان را اعلام کرد. آنها در مدت کوتاهی توانستند بخشهایی از استان ظفار را از کنترل حکومت مرکز خارج کنند و پبشرویهای خود را تا سال ۱۹۷۲ ادامه دادند. در این زمان بود که سلطان جوان حکومت خود را در خطر سقوط میدید. او به طور رسمی در تابستان همان سال با اعزام نمایندهای به تهران از شاه ایران درخواست کمک کرد. طبق برخی اسناد، دولتهای واشنگتن و لندن در ترغیب ایران به حضور نظامی در عمان نقش داشتند.
در اواخر پاییز ۱۹۷۲ یگانهای نظامی ایران به عمان رهسپار شدند. این حضور نظامی دقیقا سه سال طول کشید تا تمام بخشهای استان ظفار از جمله شهر صلاله مرکز استان به تصرف نیروهای ایرانی درآمد و آن را به ارتش عمان واگذار کردند.
طبق گفته برخی مورخان این جنگ تلفات سنگینی برای دو طرف داشت اما دولت وقت ایران هیچ گاه شمار کشتههای خود را در این نبرد اعلام نکرد. شاه ایران تنها یکبار در سال ۱۳۵۴ یعنی چند ماه پس از پایان نبرد ظفار در پاسخ به سوال یک خبرنگار، تعداد سربازان ایرانی کشته شده در این عملیات سه ساله را ۵۰ نفر ذکر کرد. با این حال برخی منابع تعداد کشته شدههای نیروهای ایرانی در این نبرد را بیش از ۷۲۰ نفر ذکر کردهاند.
جنگ ایران و عراق
عمان پس از انقلاب ایران برخلاف همسایگانش در خلیج فارس، راه خصومت را در پیش نگرفت و در ژوئن ۱۹۷۹ «یوسف بن علوی»، معاون وقت وزارت خارجه عمان را برای اطمینان از برقرار بودن توافقهای پیشین با ایران راهی تهران کرد ولی با مشاهده فضای انقلابی ایران دست خالی به کشورش بازگشت و سطح روابط بین دو کشور به کاردار کاهش یافت.
عمان در آن زمان با دور شدن از ایران، در ۲۱ آوریل ۱۹۸۰ و چند ماه پیش از جنگ ایران و عراق با آمریکا قرارداد مشترک نظامی امضا کرد و چند ماه بعد به این کشور اجازه داد که در عملیات طبس برای رهاسازی گروگانهای خود از پایگاه هوایی جزیره مصیره استفاده کند.
در پیامی به تاریخ ۲۷ سپتامبر ۱۹۸۰ که سفارت آمریکا در مسقط به وزیر امور خارجه این کشور ارسال کرده بود درباره تصمیم عمان مبنی بر احتمال دراختیار گذاشتن امکانات این کشور به عراق برای حمله به ایران صحبت و پیشنهاد شده بود که ایالات متحده آمریکا باید بهمنظور ارتقای ثبات منطقهای از عمان بخواهد بیطرف باقی بماند. این موضوع باعث شد که عمان در جنگ ایران و عراق از تصمیم اولیه خود عقب نشینی کند برخلاف بسیاری از دولتهای منطقه بیطرف باشد.
حتی در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق، این سلطاننشین به بهبود روابط با تهران ابراز تمایل کرد. حتی این کشور به دنبال میانحیگری میان عراق و ایران بود. عمان در جنگ نفتکشها جانب ایران را گرفت و با آمریکا همکاری نکرد.
عمان از سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) نقش پررنگتری را در سیاست خارجی در موضوعات مربوط به ایران ایفا کرد.
نقشآفرینی در آزادی زندانیان دوطرف
یکی از کارهای سلطان قابوس، نقش پررنگ در آزادی زندانیان ایرانی و آمریکایی عنوان میشود. از مهمترین موارد، آزادی سه کوهنورد امریکایی بود در سال ۱۳۸۸ بود که در ایران بازداشت و متهم به جاسوسی شده بودند. یکی از این کوهنوردها یکسال پس از بازداشت با پیگیری عمان آزاد شد و دو نفر دیگر یکسال بعد حکم آزادی گرفتند.
پیش از این نیز عمان در ماجرای آزادی ملوانانهای بریتانیا در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) نقش داشت. ۱۵ ملوان بریتانیا فروردین ۱۳۸۶ در آبها خلیج فارس از سوی نیروی دریایی سپاه پاسداران بازداشت شدند که با میانجگیریهای بینالمللی از جمله میانجیگری عمان آزاد شدند.
فراهم کردن شرایط مذاکره مستقیم بین ایران و امریکا
یکی از نقشهای مهم عمان در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ ذکر میشود. طبق نوشته روزنامه وال استریت ژورنال، کلید مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در پرونده هستهای در اواخر سال ۲۰۱۱ خورد. طبق گزارش سال ۲۰۱۳ این رسانه، «جان کری» در دسامبر سال ۲۰۱۱ یعنی زمانیکه ریاست کمیته روابط خارجی سنای آمریکا را بر عهده داشت، گفتوگوهای محرمانهای را با سلطان عمان را پیگیری میکرد و از وی خواسته بود تا شرایط انجام دیدارهایی در سطح بالا بین مقامهای ایران و آمریکا انجام شود. در نهایت این تلاشها به نتیجه رسید و ایران و آمریکا در عمان در سال ۲۰۱۲ مذاکرات محرمانهای را انجام دادند.
این مذاکرات در نهایت به مذاکرات علنی در مسقط بین وزرای خارجه آمریکا و ایران و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۴ کشیده شد و ادامه پیدا کرد.
عمان در ماههای اخیر نیز به تلاشهای دیپلماتیک و میانجیگری خود در منطقه در ارتباط با ایران ادامه داد و سفرهای دیپلماتیک مقامهای دو کشور برقرار بود. به طوریکه یوسف بن علوی، وزیر خارجه عمان که زمانی در جنگ ظفار مقابل پادشاهی عمان بود اما هم اکنون چند دهه است که بهعنوان دست راست سلطان در سیاست خارجه شناخته میشود، ماه گذشته به ایران سفر کرده بود تا شاید راهی برای کاهشهای رو به افزایش در منطقه خاورمیانه پیدا کند.
به باور ناظران و کارشناسان سلطان قابوس در پنج دهه سلطنت نقش غیر قابل انکاری در سیاست خارجی ایران داشت.