آمریکا دیگر در عراق پذیرفته نیست
ایالات متحده با عقب نشینی و اجازه دادن به اینکه ماموریت علیه داعش توسط نیروهای منطقه ای انجام شود، در حقیقت به منافع خود خدمت کرده است. این بهترین راه برای بیرون کشیدن نیروها از عراق است
نویسنده: پل آر. پیلار
میدل ایست نیوز: تحولات در منطقه سبز بغداد یادآور خاطرات تهران 40 سال پیش بودند. یک سفارت ایالات متحده در منطقه خلیج فارس توسط معترضان خشمگین محاصره شد. تظاهرات کنندگان که عمده آنها را جوانان تشکیل داده بودند، از بالای دیوارها به داخل مجموعه وارد شدند و دیپلمات های آمریکایی به یک اتاق امن پناه بردند. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، در واکنش ضمنی به این شرایط بار دیگر همان اظهارات ضدایرانی همیشگی خود را بیان کرد که اساس سیاست گذاری های او را در این بخش از جهان تشکیل می دهند. او در توئیتی نوشت: «ایران یک حمله به سفارت ایالات متحده در عراق ترتیب داده است. خطاب به میلیون ها نفری در عراق که خواهان آزادی هستند و نمی خواهند تحت سلطه و تحت کنترل ایران باشند، می گویم؛ اکنون زمان شماست!»
اما با نگاه دقیق تر به تحولات اخیر عراق می توان دریافت که خشم موجود خیلی واقعی تر و شدیدتر از هر گونه برنامه ریزی یک طرف ثالث است. معترضانی که راه خود را برای ورود به سفارتخانه باز کردند، این کار را با سرپیچی از رهبران بلندگو به دست خود انجام دادند. و خشم مردمی که در سفارت ایالات متحده به نمایش گذاشته شد، در دیگر نقاط عراق نیز مشهود بود. اگر قرار باشد بین این اتفاقات و تهران سال 1979 شباهتی پیدا شود، آن در ناتوانی ایالات متحده در پیش بینی و درک ماهیت ضدآمریکایی خشم موجود و آشکار تظاهرات مردمی است.
طغیان اخیر در بغداد واکنشی به حملات هوایی روز یکشنبه ایالات متحده به مواضع کتائب حزب الله، گروه شبه نظامی متحد ایران، بود که دست کم 25 کشته برجا گذاشت و به زخمی شدن دست کم 55 نفر دیگر انجامید. حملات هوایی آمریکا نیز اساسا اقدامی تلافی جویانه در برابر موشک های شلیک شده چند روز قبل تر به یک پایگاه نیروی دریایی عراق بودند که یک پیمانکار غیرنظامی آمریکایی در آن کشته و چند عراقی و آمریکایی دیگر زخمی شده بودند. عراقی ها متوجه عدم تناسب آشکار بین حملات هوایی ایالات متحده و آنچه که در تلافی آن اقدام کرده بودند، شدند و همین عدم تناسب یکی از دلایل خشم عمومی بود. اما دلیل دیگر عصبانیت عراقی ها، این حقیقت است که یک قدرت خارجی به خود اجازه حمله نظامی در خاک عراق علیه شهروندان عراقی را داده است. (حمله روز جمعه ایالات متحده و ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران ایران، و ابومهدی مهندس، جانشین فرمانده نیروهای بسیج مردمی عراق، آخرین اتفاق رخ داده در جریان تنش های اخیر بود.)
آیت الله العظمی سید علی سیستانى، روحانی ارشد شیعه در عراق، زمانی که «تجاوز بی رحمانه» ایالات متحده را محکوم و آن را نقض حاکمیت ارضی عراق توصیف می کرد، از زبان بسیاری از عراقی ها سخن می گفت. سیستانی گفت: «تنها مقامات عراقی حق دارند که با اقدامات غیرقانونی خارجی مقابله کنند و اقدامات لازم را برای جلوگیری از وقوع آنها انجام دهند.»
عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، نیز حمله آمریکا را «یك حمله شرورانه غیرقابل قبول با عواقب خطرناك» توصیف و آن را محكوم كرد. شورای امنیت ملی عراق هم اظهار داشت كه لازم است در روابط خود با ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده علیه داعش تجدید نظر كند. (پس از حمله روز جمعه، عراق خروج هر چه سریع تر نیروهای آمریکایی را از خاک خود خواستار شده است.)
پیش از وقایع روزهای گذشته، اعتراض های مردمی در عراق رنگ و بوی ضدایرانی داشتند. دولت ترامپ احتمالا اینطور تصور کرده که عراقی ها نهایتا تصمیم گرفته اند از رویکرد تماما خصمانه دولت او در قبال ایران که پایه و اساس کمپین «اعمال فشار حداکثری» است، حمایت کنند. اما چنین تعبیری از تحولات اساسا اشتباه است. بیشتر عراقی ها از درگیری بی پایان با ایران و مخاطره تحمل مجدد رنج به مثابه دهه 1980، گریزانند. مشکل معترضان عراقی عملکرد دولت خودشان است و از آنجایی که ایران امروزه قدرتمندترین قدرت خارجی با نفوذ در عراق به شمار می رود، به یک ثانویه نارضایتی های مردمی تبدیل شده است. اگر ایالات متحده به اندازه ایران در عراق تاثیرگذار بود یا نفوذ داشت، آنگاه آمریکا به هدف ثانویه اعتراض ها تبدیل می شد.
تمایل ایالات متحده به اقدامات نظامی غیرسازنده در عراق همچنان ادامه دارد. جنگی که دولت بوش در سال 2003 آغاز کرد، بیشترین تاثیر را در تقویت موضع ایران در عراق یا به طور گسترده تر، افزایش نفوذ ایران در منطقه خلیج فارس داشت. حالا هم حملات هوایی ایالات متحده اعتراضات مردمی در عراق با رنگ و بوی ضدایرانی را به یک ماجرای به شدت ضدآمریکایی تبدیل کردند.
ایران دست داشتن در حملات اخیر علیه آمریکایی ها را در عراق رد کرده، اما حتی اگر طبق ادعای ایالات متحده واقعا در این حملات دست داشته، اصلی ترین هدفش می توانسته تحریک به واکنش ناگزیر ایالات متحده باشد و دولت ترامپ نیز دقیقا مطابق یک چنین محاسباتی عمل کرده است. جای تعجبی ندارد که مردم عراق اکنون به جای ایران، از آمریکا خشمگین هستند.
نیروهای نظامی ایالات متحده در عراق تحت ماموریت علیه داعش به این کشور اعزام شده اند. اما ظاهرا در دوران ترامپ ماموریت هم در عراق و هم در سوریه اندکی عوض شده و اکنون نوعی مقابله با ایران را نیز شامل می شود؛ ماموریتی که هرگز توجیه درستی درباره آن ارائه نشده است. هیچ کسی دقیقا توضیح نداده که چطور روابط کنونی عراق و ایران منافع ایالات متحده را تهدید می کند؛ این روابط تنها می توانند تهدیدی برای نیروهای آمریکایی مستقر در عراق باشند که این مساله خود دلیل اولیه اعزام نیروها را زیر سوال می برد. آنچه که در همه این تنش ها نادیده گرفته شده، حمایت و عملکرد ایران و نیروهای متحد آن در عراق در ماموریت علیه داعش است.
ایالات متحده با عقب نشینی و اجازه دادن به اینکه ماموریت علیه داعش توسط نیروهای منطقه ای انجام شود، در حقیقت به منافع خود خدمت کرده است. این بهترین راه برای بیرون کشیدن نیروها از عراق است و این تغییر در سیاست گذاری بهترین راه برای ممانعت از آسیب دیدن نیروهای آمریکایی در منطقه خاورمیانه است. چنین کاری مخاطره درگیری نظامی ایالات متحده با ایران در میدان جنگ عراق را نیز که به ضرر همه تمام خواهد شد، کاهش می دهد و از احتمال هجوم مردم خشمگین به یک سفارت دیگر ایالات متحده در منطقه می کاهد.