خبر اولسیاسی

آشفتگی ها در عراق و استراتژی منطقه ای ایالات متحده؛ ترامپ به دنبال تکرار «انقلاب رمضان» است؟

در شرایط آشفته ای که در عراق وجود دارد، به نظر بازگشت عراق به وضعیت سیاسی پیشین غیرممکن می رسد. همچنین، به نظر می رسد که ایالات متحده نیز به طور پنهانی همین دستورکار را دنبال می کرده است.

نویسنده: ام کی بادراکومار (دیپلمات پیشین هند)
میدل ایست نیوز: نبود سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس ایران، در عراق کاملا احساس می شود. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، در 22 ژانویه در حاشیه مجمع جهانی اقتصاد در داووس در سوئیس با نچیروان بارزانی، رئیس دولت اقلیم كردستان عراق، و برهم صالح، رئیس جمهوری این کشور، دیدار داشت که هر دو نشان دهنده دستورکار واشنگتن برای کاهش نفوذ تهران در بغداد بودند.

در این شرایط جدید پیش آمده، بارزانی به یک طرف صحبت اصلی برای ترامپ تبدیل شده است و انتظار می رود که نقشی اساسی در تثبیت خودمختاری منطقه کردنشین در شمال سوریه ایفا کند. در حقیقت از دیدگاه ایالات متحده، اقلیم کردستان عراق یک منطقه با ثبات در دریایی از بی ثباتی است و می تواند شرایط را برای حضور بی پایان نظامی آمریکا در منطقه مهیا کند. خارج کردن نفت از شرق سوریه نیز از طریق منطقه کردستان عراق امکان پذیر است.

تا چندی پیش، عادل عبدالمهدی که از نخست وزیری استعفا کرده بود، در سمت سرپرست موقت دولت را اداره می کرد و از این رو، بغداد اساسا کارآیی خود را از دسته داده و در موقعیت تحمیل اقتدار بر اربیل نبود. برهم صالح هم که خود از قوم کرد است، پیشتر نشان داده که ترجیح می دهد هر گونه خلاء قدرتی توسط آمریکایی ها پر شود. (محمد توفیق علاوی، نخست وزیر جدید عراق، هم که کار خود را تازه شروع کرده و هنوز معلوم نیست دقیقا چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت.)

با توجه به اختلافات داخلی در میان احزاب شیعه و ارتباط ایالات متحده با بسیاری از آنها، در حال حاضر هیچ رهبری در میان شیعیان وجود ندارد که بتواند احساسات نهفته ضد آمریکایی را به خوبی هدایت کند. اینجا جایی است که نبود سردار سلیمانی به شدت احساس می شود. او شبکه ای گسترده از گروه های متحد خود را ایجاد کرده بود که مناطق و گروه های قومی را در بر می گرفت و او فردی بود که از اعتماد و اطمینان شرکای عراقی خود برخوردار بود. اکنون ایجاد پل های شکسته زمان خواهد برد و این در حالی است که اصلا امکان ساخت پل های جدید وجود داشته باشد.

در 24 ژانویه یک «راهپیمایی میلیون نفری» در بغداد برگزار شد. این مقتدی صدر، روحانی برجسته شیعه بود که برای برگزاری این راهپیمایی فراخوان داده بود. صدر اساسا یک پوپولیست ملی گرا به شمار می رود، اما اخیرا (مجددا) اتحاد نزدیکی با ایران تشکیل داده است. این راهپیمایی گسترده می توانست و هنوز هم می تواند تظاهرات ضددولتی تحت حمایت ایالات متحده در ماه های اخیر در عراق را که بر نفوذ ایران در کشور همسایه تاثیر گذاشته بودند، تحت الشعاع قرار دهد و به حاشیه بکشاند.

سوال بزرگ این است که سرنوشت گروه شبه نظامی معروف به یگان های بسیج مردمی (حشد الشعبی) چه خواهد شد؟! رهبری این گروه را پیشتر ابومهدی المهندس، فرمانده مقتدر شیعه، برعهده داشت که به همراه سردار سلیمانی در حمله هوایی ایالات متحده کشته شد. یگان های بسیج مردمی از حدود 50 گروه شبه نظامی متفاوت تشکیل شده و در کل، نزدیک به 100هزار نفر سرباز دارد که عمده آنها جنگجویان شیعه هستند. در میان یگان های بسیج مردمی هستند گروه هایی که متحد نزدیک به ایران به شمار می روند و گروه هایی که رابطه چندان نزدیکی با کشور همسایه ندارند. این زیرشاخه های رقیب در حشد الشعبی سابقه درگیری با یکدیگر و تشکیل اتحادهای مخالف را داشته اند. مهندس یک فرمانده ماهر بود که توانست تحت نظارت مستقیم سردار سلیمانی یگان های بسیج مردمی را ایجاد کند. اکنون برای ایران جایگزینی این دو فرمانده توانمند که رهبران جبهه مقاومت در عراق بودند بسیار دشوار، یا احتمالا غیرممکن است. آیا حشد الشعبی می تواند به رغم از دست دادن فرماندهان اصلی خود همچنان یک جناح سیاسی قدرتمند باقی بماند، یا در میانه بی ثباتی های پیش رو قربانی نیروهای درنده خواهد شد؟ در غیاب یک فرماندهی مرکزی موثر، احتمال آغاز رقابت بر سر جانشینی حتی در میان گروه های همسو با ایران در داخل حشد الشعبی و بلوک صدر هم وجود دارد.

در شرایط آشفته ای که در عراق وجود دارد، به نظر بازگشت عراق به وضعیت سیاسی پیشین غیرممکن می رسد. همچنین، به نظر می رسد که ایالات متحده نیز به طور پنهانی همین دستورکار را دنبال می کرده است. تظاهرات کنندگان عراقی تحت حمایت ایالات متحده نخست وزیر جدید را رد کرده و پایان ساختار سیاسی فاسد مبتنی بر ماهیت فرقه ای را خواستار شده اند. در حقیقت، آنها هیچ یک از نامزدهای نخست وزیری را قبول نداشتند و همین مساله بود که انتصاب علاوی را پیچیده کرد. اگرچه ساختار فرقه ای اساسا پس از حمله 2003 ایالات متحده به عراق شکل گرفت، اما موجب افزایش نفوذ و قدرت ایران در کشور همسایه شد و از این رو، آشفتگی های کنونی در اعتراض به این ساختار به نوعی به نفع ایالات متحده است.

اکنون این نگرانی وجود دارد که تضعیف دولت عراق به تکرار تاریخ بینجامد. هرج و مرج کنونی در عراق به شدت به شرایط منتهی به «انقلاب رمضان» در فوریه 1963 (کودتای نظامی توسط جناح عراقی حزب بعث) شباهت دارد که طبق برخی گزارش ها، با حمایت آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) صورت گرفت. شکی نیست که چنین نتیجه ای دونالد ترامپ را کاملا خشنود خواهد کرد.

منبع
آسیا تایمز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا