خبر اولسیاسی

ظهور جهادگرایی افراطی پس از 2003؛ تغییر شکل مرز عراق-سوریه (بخش سوم)

قائم و به طور کلی مرزهای عراق و سوریه، به دو دلیل به یک دژ برای جهادگرایان افراطی تبدیل شدند. دلیل اول، حاصلخیزی منطقه بود که به جنگجویان اجازه می داد تا در تامین منابع غذایی خودکفا شوند. دلیل دوم، امتداد پهناور صحرا در همه جهات بود که به شبکه های جهادی اجازه می داد تا در عین نزدیکی به مراکز شهری، در مناطق بدون جمعیت پخش شده و مانور نظامی انجام دهند.

نویسندگان: هریت حسن (یکی از اعضای ارشد غیرمقیم کارنگی مرکز خاورمیانه که تمرکز تحقیقات او بر عراق، فرقه گرایی، هویت سیاسی، بازیگران مذهبی و روابط دولت-جامعه است) و خضر خادور (محقق غیرمقیم در کارنگی مرکز خاورمیانه در بیروت که زمینه اصلی تحقیقات او روابط نظامی-شهروندی و هویت های محلی در سرزمین شام با تمرکز بر سوریه است)

میدل ایست نیوز: پس از سرنگونی رژیم صدام حسین در نتیجه حمله نیروهای ائتلافی تحت رهبری امریکا در سال 2003، موسسات و نهادهای امنیتی در قائم و سایر مناطق مرزی، به طور ناگهانی ناپدید شدند. خلاء حاصل، موجب شکل گیری و پدید امدن القاعده عراق به رهبری ابو مُصعَب الزرقاوی شد. با گذشت زمان، القاعده که بعدها به داعش تبدیل گشت، موفق شد تا با در اختیار گرفتن مزدوران و ایجاد تفرقه در میان جمعیت سنی پس از سرنگونی رژیمی که توسط مقامات سنی اداره می شد، در تار و پود اجتماعی منطقه نفوذ کند.

قائم و به طور کلی مرزهای عراق و سوریه، به دو دلیل به یک دژ برای جهادگرایان افراطی تبدیل شدند. دلیل اول، حاصلخیزی منطقه بود که به جنگجویان اجازه می داد تا در تامین منابع غذایی خودکفا شوند. دلیل دوم، امتداد پهناور صحرا در همه جهات بود که به شبکه های جهادی اجازه می داد تا در عین نزدیکی به مراکز شهری، در مناطق بدون جمعیت پخش شده و مانور نظامی انجام دهند.

پس از سال 2003، مزدوران خارجی به منظور ملحق شدن به القاعده، از مسیرهای قاچاق استفاده می کردند تا از مرز سوریه عبور کنند. بنابر ادعای یک عضو سابق «شورای استانی انبار»، بوکمال به یکی از نقاط کلیدی برای جهادگرایان افراطی تبدیل شد؛ آنها پیش از حرکت به سوی عراق، در آنجا جمع می شدند. بنابر گزارشات، بسیاری از مزدوران در منطقه آموزش دیده بودند. شواهد و اسناد ضبط شده از القاعده در عراق حاکی از ان است که برخی عناصر در سوریه حرکت جهادگرایان افراطی از خاک این کشور به عراق را بدون توجه به این امر که ایالات متحده از عراق برای ایجاد بی ثباتی در عراق استفاده خواهد کرد، تسهیل کرده اند. آمریکا هم در واکنش به این مساله، در اولین عملیات نظامی در سوریه پس از حمله به عراق در سال 2008 جنگجویان جهادگرای افراطی را هدف حمله هوایی قرار داد.

ارتش ایالات متحده در سال 2005 با نیروهای قبیله ای محلی، به ویژه قبیله بومحال، اتحاد تشکیل داد تا با القاعده در قائم عراق بجنگد. این شروع چیزی بود که بعدها به نام بیداری انبار شناخته شد؛ عملیاتی که هدف آن از کار انداختن نیروهای جهادگرای افراطی و بازیابی سطح قابل توجهی از پایداری منطقه بود. مرزبانان عراقی در سال 2006 شروع به انجام فعالیت در گذرگاه های مرزی انبار کردند. اگرچه حضور آنها ظاهری بود و ارتش ایالات متحده و شبه نظامیان محلی کنترل منطقه را در اختیار داشتند.

خروج نیروهای آمریکا از عراق در سال 2011 و شروع ناآرامی های داخلی در سوریه، فرصت جدیدی را برای جهادگرایان افراطی محیا کرد تا جانی تازه به جنبش خود ببخشند. بسیاری از جنگجویان، از خلاء پدیدار شده در هر دو سوی مرز بهره بردند و در نهایت در داعش ادغام شدند. پس از ناآرامی های سوریه و به منظور تسهیل حرکت جنگجویان در امتداد مرز، برخی از شبکه های قاچاق موجود که در اواخر دهه 90 میلادی ایجاد شده بودند، دوباره احیا شدند. یکی از آن شبکه ها به وسیله صدام الجمال، یکی از ساکنان بوکمال که بعدها به فرد مهمی در داعش تبدیل گشت، رهبری می شد. در حقیقت، الجمال فعالیت قاچاق خود در طول مرز عراق و سوریه را از سال 1998 شروع کرد و تا سال 2010 به آن ادامه داد. الجمال پس از شروع ناآرامی ها در سوریه و پیش از تاسیس گروه شورشی خود در بوکمال سعی کرد تا از تجربه خود در راستای تسهیل حرکت جهادگرایان افراطی، شورشیان و انتقال اسلحه بهره گیرد. بعدها، او به داعش پیوست تا با «جبهه النصره»، گروه جهادی رقیب که به دنبال در اختیار گرفتن بوکمال بود، مقابله کند.

در اوایل سال 2013 دولت بشار اسد در سوریه کنترل بخش اعظم استان دیر الزور را از دست داد و این مساله به شکل گیری گروه های مسلح محلی انجامید. برخی از آنها صرفا از محدوده خود دفاع می کردند و برخی دیگر در عملیات مرزی علیه دولت اسد مشارکت می کردند. این گروه ها به شیوه های گوناگون به نیروهای سوری آزاد یا سازمان های جهادگرای افراطی تر از جمله جبهه النصره پیوند خورده اند. در ژوئیه 2014، داعش بوکمال را تصرف و در ادامه و پیش از تصاحب سایر مناطق سنی نشین عراق از جمله قائم، در ژوئن 2014 شهر موصل را اشغال کرد و کنترل خود بر مرز عراق و سوریه را گسترش داد.

داعش 29 ژوئن 2014 اعلام کرد که در نوار وسیعی از قلمرو خود در شرق سوریه و غرب عراق، یک خلافت تشکیل داده است. داعش ادعا کرد آنچه را که تحت عنوان مرز «سایکس–پیکو» بین سوریه و عراق قلمداد می شد، از میان برداشته است. با اینکه توافقنامه 1916 بریتانیا و فرانسه برای مدت زمان طولانی یک نقطه تاریک در سیاست های خاورمیانه به شمار می رفت، مرز بین عراق و سوریه در آن هرگز تعریف نشده بود. مساله مهم این بود که داعش قصد داشت خلافت خودخوانده خود را از طریق تشکیل منطقه فرات شامل قلمروهای میان آنا در فرمانداری انبار در غرب و میادین در شرق سوریه، به واقعیت تبدیل سازد. این محدوده که قائم و بوکمال را نیز شامل می شد، به کانون منطقه تبدیل گشت و داعش را بر آن داشت تا نظام جایگزینی را ایجاد کرده و مناطق مرزی را به یک کانون توجه جدید در خلافت خودخوانده اش متصل کند.

جنگجویان خارجی و خانواده هایشان شروع به حرکت به سوی منطقه فرات داعش کردند و این گروه به آنها کمک کرد تا در خانه های مردمی که از قائم و بوکمال گریخته بودند، ساکن شوند. داعش در قائم، امام های خارجی را در مساجد شهرها گمارد. در ابتدا، یک سرکرده داعش از سامرا در عراق مشهور به ابو اناس السامرائی را به عنوان والی منطقه جدید انتخاب شد.

ارتباط بین دو منطقه پس از شروع ناآرامی ها در سوریه و زمانی که خانواده ها در بوکمال به کمک اقوامشان در آن سوی مرز، شروع به سکونت در قائم کرده بودند، عمیق تر شده بود. در همین حال، دیدن عراقی ها در بوکمال و میادین به امری عادی تبدیل گشته بود و برخی از آنها حتی در خلافت داعش جایگاه و مقامی به دست آورده بودند. بعدها، در پی اخراج داعش از رقه در سوریه و نینوا و قائم در عراق، طرف سوری مرز اهمیت بیشتری پیدا کرد. در پی این تمرکز قدرت، بخش هایی از مرز به آخرین پناهگاه داعش تبدیل شد. (این مطلب ادامه دارد)

منبع
کارنگی برای صلح

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا