خبر اولسیاسی

سه چالش پیش روی گفت وگوهای راهبردی امریکا و عراق

بغداد و واشنگتن نیازمند یک گفت وگوی صریح و سازنده و علنی درباره آینده هستند تا همه ابعاد روابطشان به اندازه کافی روشن کنند.

میدل ایست نیوز: «مشرق عباس»، روزنامه نگار باسابقه عراقی، در مقاله درباره گفت وگوهای راهبردی عراق و ایالات متحده که قرار است در هفته جاری آغاز شود پیشنهاد اجرای مذاکراتی مشابه را با ایران مطرح کرد.

او در این مقاله که در ستون «من زاویة أخری» (از زاویه ای دیگر) در پایگاه خبری «الحره» منتشر شده تأکید می کند که آنچه قرار است میان دولت عراق و دولت ایالات متحده درباره تجدیدنظرهای لازم در روابط دو کشور و افق های پیش روی این روابط آغاز شود یک «گفت وگو» است و در همه نامه ها و اسناد رسمی از آن به «گفت وگو» یاد شده نه «مذاکره» یا «تیم مذاکره کننده».

علتش خیلی ساده است، بغداد و واشنگتن نیازمند یک گفت وگوی صریح و سازنده و علنی درباره آینده هستند تا همه ابعاد روابطی را که در این سال ها صرفا به سطح امنیتی و حضور نیروهای امریکایی در عراق فروکاسته شده به اندازه کافی روشن کنند.

اولین چالشی که باید در این گفت وگوهای راهبردی مد نظر قرار گیرد آن است که باید ابعاد کلی این روابط در سطح اقتصادی و سرمایه گذاری و سیاسی مشخص شود و چارچوب های لازم برای این همکاری تعیین شود تا بتواند دوستی و همکاری ای طولانی مدت را تضمین کند و عراق پس از این گفت وگوها دوستی قدرتمند برای واشنگتن و نه صرفا میدان نفوذ یا تصفیه حساب باشد.

با نگاه به توافق نامه چارچوب استراتژیک که در سال 2008 میان دو کشور امضا شد و امیدهای بسیاری را ایجاد کرد، می بینیم که متأسفانه بخش اعظم آن توافق نامه که به شراکت اقتصادی و فرهنگی و گردشگری و آموزشی میان عراق و امریکا مربوط می شد اجرا نشد. همین جا لازم است بگوییم که اینگونه شراکت ها بسیاری تأثیرگذارتر از شراکت های سیاسی و نظامی در تثبیت روابط میان کشورها است به خصوص که کشورهایی که با همه معیارها شکست خورده به نظر می آمدند از طریق چنین شراکت هایی توانسته جهش های بزرگی به پیش ایجاد کنند.

بر کسی پوشیده نیست که عراق امکانات اقتصادی و انسانی و فرهنگی لازم برای چنین جهش هایی را دارد و کشمکش های سیاسی داخلی و نوع نزاع های منطقه ای که دهه هاست بر سر عراق ریخته شده به مانعی دربرابر پیشرفت طبیعی این کشور تبدیل شده است. اما هنوز فرصت پیشرفت از دست نرفته و می توان به ملت عراق برای شکوفایی و پیشرفت کمک کرد.

علاوه بر این، کمک به ملت عراق به جای توجه به نیروها و احزاب اولیگارشی و میلیشیایی حاکم تنها راهی است که می تواند باعث برقراری روابط دوستانه مستحکم براساس پایگاه قدرتمند مردمی شود و تفاهمات شکننده سیاسی در این باره به کار چندانی نمی آید. این نه فقط به امریکا که به همسایگان و دوستان عراق نیز مربوط می شود.

در این باره چالش دیگری مطرح می شود که به گرانیگاه منطقه ای و جهانی عراق در مرحله پس از تشکیل دولت «مصطفی الکاظمی» مربوط می شود. این مسئله حساسیت بسیار بالایی دارد و همواره به آن به چشم عامل اصلی ناآرامی در عراق نگاه شده است. گفت وگو با واشنگتن می تواند ابهامات درباره روابط خارجی عراق را پایان دهد و واقعیت اجرای تعادل در این روابط را مشخص کند.

واقعیت آن است که تنها راه تضمین بازگشت عراق به جایگاه مناسبش در سطح بین المللی همین تعادل در روابط و جدیت در اجرای این تعادل است.

واشنگتن و کشورهای متحد آن در ائتلاف علیه داعش همچنان اراده کافی برای کمک به عراق برای بازگشت به جایگاه متناسب با تاریخ و قدرت و ثروتش را دارند. عراق در دراز مدت می تواند به عامل واقعی ثبات در خاورمیانه تبدیل شود. حتی به نظر من، غیاب وزنه عراق در اتفاقاتی که پس از 2003 رخ داد باعث شد که صحنه سیاسی خاورمیانه به نظام محوربندی کنونی تبدیل شود و جنبش های خشونت طلب و تروریستی و شبه نظامی نتیجه نامستقیم همین نظام بودند.

اینکه اولین سفر هیئت بلندپایه ای در دولت مصطفی الکاظمی به عربستان سعودی باشد انگیزه هایی فراتر از حل بحران اقتصادی کنونی در عراق را نشان می دهد. عراق می خواهد این پیغام را به همه بدهد که روابط خارجی خود را بر پایه تعادل و منافع و همکاری برقرار می کند نه جانبداری و سرسپردگی. همان طور که کرامت تاریخی عراق اجازه نمی دهد که هیچ کشور دوستی خود را متولی عراق جابزند، عراق هم مبدأ هیچ تعرضی به دوستانش نخواهد بود. برادران عرب عراق بعدی استراتژیک در روابط آینده عراق و نقشی هم وزن همسایگان ایرانی  ترکیه ای دارند.

جدا از همه اینها، سخن از حضور نیروهای رزمی امریکایی در عراق بیش از آنکه موضوعی واقعی باشد تبلیغاتی رسانه ای است. واقعیت آن است که امریکا بارها تأکید کرده که چندان اصراری بر حفظ نیروهایش در عراق ندارد و چند ماه است که برخی پایگاه ها را در عراق تحویل داده و حدود 80 میلیون دلار سلاح و تجهیزات خود در این پایگاه ها را در اختیار نیروهای عراقی قرار داده است. از این مهم تر، عراق همچنان نیازمند کمک های نظامی امریکا در عرصه همکاری امنیتی و آموزش نیروهاست.

برقراری روابط نظامی میان بغداد و واشنگتن برپایه گفت وگوهای راهبردی می تواند به جدول بندی های زمانی واقع بینانه برای خروج نیروهای رزمی امریکایی از عراق در عین در نظر گرفتن خطر تروریست های داعش بینجامد.

دولت عراق دربرابر آزمون تنظیم روابط نظامی خود با واشنگتن است بدون آنکه یگان های نظامی و غیر نظامی امریکایی در خاک عراق هدف حملات مسلحانه قرار گیرند و نیز بدون آنکه از خاک عراق بدون اجازه دولت عراق برای عملیات نظامی علیه همسایگان عراق یا هر طرف عراقی استفاده شود.

همان طور که دولت باید تلاش کند که حمایت سیاسی داخلی از تلاش ها برای برقراری این روابط را تأمین کند نیروهای سیاسی عراقی نیز باید از وضعیت بی موضعی درقبال روابط با واشنگتن خارج شوند. وضعیتی که در این سال ها باعث غبارآلود شدن فضا شده است. تعهد دولت باید برای همه نیروهای سیاسی عراق الزام آور باشد، چه با آن موافق باشند چه مخالف. همه نیروهای سیاسی عراق باید به این اصل حقوقی تن بدهند هرچند برخی از آنها برای تأمین برخی اولویت ها که به عراق مربوط نیست ترجیح می دهند فضا را غبارآلود نگه دارند.

چالش هایی که تعیین چارچوب همکاری نظامی میان بغداد و واشنگتن ایجاد می کند باعث می شود که طرفین در آزمون اعتماد قرار گیرند. آزمونی که گفت وگوهای بیشتر و عمیق تر با طرف های درگیر در وضع عراق را ایجاب می کند. در رأس این طرف ها ایران است که در سال های اخیر روابط با آن حالتی ابهام آمیز یافته و ضروری است که برای تأمین منافع دو ملت گفت وگوهایی سازنده بر پایه همکاری ثمربخش برادرانه در همه عرصه ها با آن نیز آغاز شود.

منبع
الحره

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا