خبر اولسیاسی

خروج نیروها از عراق و سوریه، بهترین گزینه بایدن در خاورمیانه

نیروهای امریکایی به معنای واقعی کلمه در کویر نشسته اند و فاصله اقدامات تاکتیکی آنها تا ارتباطات راهبردی بسیار زیاد است. و آنها به سادگی قابل شناسایی هستند و اهدافی در دسترس برای ارتش ایران و گروه های شبه نظامی متحد آن به شمار می روند.

نویسنده: دنیل ال. دیویس (سرهنگ بازنشسته ارتش و یکی از اعضای ارشد اندیشکده «اولویت های دفاع» و نویسنده کتاب «ساعت یازدهم در آمریکای سال 2020»)

میدل ایست نیوز: ایران 19 ژانویه برای پنجمین مرتبه در دو هفته یک رزمایش نظامی بزرگ برگزار کرد تا قدرت نظامی خود را درست دو روز پس از پرواز بمب افکن های «بی-52 استرتوفورترس» ایالات متحده در نزدیکی حریم هوایی خود، به نمایش بگذارد. اگر هدف دولت جدید جو بایدن اجتناب از جنگ در خاورمیانه و ایمن نگه داشتن نیروها و منافع آمریكایی در منطقه باشد، ادامه اقدامات بی اعتبار و بی نتیجه «کارزار اعمال فشار حداكثری» رئیس جمهوری دونالد ترامپ، آخرین کاری است كه می تواند به آن بیاندیشد. در حقیقت، خارج کردن همه نیروهای جنگی آمریکا از عراق و سوریه بهترین گزینه برای بایدن است. با این حال، بسیاری احتمالا تصور می کنند که چنین اقدامی تاثیرات سو خواهد داشت و سعی خواهند کرد مانع بازگشت سربازان آمریکایی از خاورمیانه به خانه شوند.

برخی از تحلیل گران معتقدند كه بهترین شیوه برای پاسخ دادن بایدن به اقدامات ایران ادامه کارزار اعمال فشار حداکثری علیه این کشور است؛ اما شواهد بسیاری وجود دارند مبنی بر اینکه این کارزار علیه ایران یک شکست بزرگ و تمام عیار بوده است.

برنامه جامع اقدام مشترک مصوب سال 2015 یا همان توافق هسته ای ایران هر اندازه هم که نقص و مشکل داشت، در اعمال محدودیت های قابل توجه بر توانایی های نظامی ایران و همچنین کاهش ذخایر مواد هسته ای موفقیت آمیز عمل کرده و اگرچه فعالیت های منطقه ای ایران در مفاد آن نیامده بود، اما در این زمینه هم موثر واقع شده و اقدامات ایران را محدودتر کرده بود.

مدافعان کارزار اعمال فشار حداکثر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین، مدعی هستند که کارزار اعمال فشار اقتصادی «رفتارهای تخریبی [ایران]» را تغییر می دهد و باعث می شود که آنها به حقوق مردم خودشان احترام بگذارند و به میز مذاکره بازگردند. با این حال، نتیجه واقعی که کاملا قابل پیش بینی بود، عکس این مساله را نشان می دهد.

از زمان خروج یک جانبه ایالات متحده از برجام در سال 2018، ایران تولید مواد هسته ای بازفرآوری شده خود را به میزان قابل توجهی افزایش داده، در منطقه موضع شدیدالحن تری اتخاذ کرده و در ماه های اخیر رزمایش های آموزش نظامی خود را گسترش داده است. طرفداران کارزار اعمال فشار حداکثری به طور عمده این اقدامات ایران را شواهدی دال بر لزوم اعمال فشار بیشتر در نظر می گیرند. اما ایران آشکارا اعلام کرده است که رفتارهای تحریک آمیز آن موقتی و قابل برگشت است.

محلس ایران در ماه دسامبر قانون جدیدی را تصویب کرد که به معنای محدودیت بیشتر در تعهدات این کشور به برجام است. محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس ایران، گفت که این محدودیت ها در تعهدات در نتیجه سال ها «بازی یک طرفه» آمریکا در قبال ایران و خروج آن از برجام در میانه درخواست ها برای تعهد ایران به توافق در نظر گرفته و ایجاد شده است. مجلس ایران هم مانند دیگر نهادهای جمهوری اسلامی تاکید کرده اگر «سایر امضا کنندگان برجام» به طور کامل تعهدات خود را اجرا کنند، ایران هم به الزامات خود باز خواهد گشت.

اعمال فشار حداكثر فشاری هيچ يك از مزايايی که مدافعان آن می خواستند را به دنبال نداشته و برعکس، انگیزه کافی برای ایران فراهم آورده تا دقیقا خلاف آنچه آمریکا و غرب می خواهند، عمل کند. این کارزار همچنین تنش ها در منطقه را تا جایی بالا برده که خطر جنگ چه در نتیجه برنامه ریزی و چه در نتیجه خطای محاسباتی را در پی داشته است.

در حقیقت، ایران یک قدرت برتر و حاکم در خاورمیانه نیست و قدرت آن در منطقه توسط سایر کشورها متعادل شده است و تهدید قابل توجهی برای آمریکا به شمار نمی رود. ارتش ایران توانایی محدودی در استفاده از نیروهای خود در خارج از مرزها و آب های ساحلی خود دارد. با این حال، ایران می تواند انواع مختلفی از موشک های بالستیک و کروز را در سراسر منطقه استفاده کند و نیروهای عملیات ویژه و سایر گروه های شبه نظامی متحد خود را برای پیشبرد اهداف امنیتی، به کار گیرد. تقریبا تنها راهی که ایران می تواند تهدیدی برای آمریکا باشد، حضور نیروهای نظامی آمریکایی در عراق و سوریه است.

نیروهای آمریکایی در این دو کشور در حال حاضر عملا هیچ اقدامی برای محافظت یا دفاع از منافع آمریکا انجام نمی دهند. تنها ذی نفعان حضور آمریکایی در منطقه، دولت عراق و کردها در سوریه هستند. سربازان آمریکا هر روز جان خود را به خطر می اندازند، اما اهداف نظامی قابل دستیابی ندارند که نشان دهنده زمان پایان عملیات آنها در منطقه باشد. آنها به معنای واقعی کلمه در کویر نشسته اند و فاصله اقدامات تاکتیکی آنها تا ارتباطات راهبردی بسیار زیاد است. و آنها به سادگی قابل شناسایی هستند و اهدافی در دسترس برای ارتش ایران و گروه های شبه نظامی متحد آن به شمار می روند.

دولت ایالات متحده باید بیاموزد از نیروهای مسلح آمریكایی تنها در ماموریت هایی كه مستقیما با امنیت آن در ارتباط است، استفاده کند و هرگز نباید از مردان و زنان یونیفرم پوش بخواهد که جان خود را برای ماموریت های استراتژیك بی نتیجه به خطر بیاندازند.

خارج کردن نیروهای آمریکا از عراق و سوریه به میزان قابل توجهی قرارگیری نیروهای آمریکایی در معرض هرگونه ماجراجویی ایران در منطقه را کاهش می دهد و به خطر یک جنگ غیر ضروری برای ایالات متحده را از بین می برد. چنین اقدامی خطر حمله تروریستی به خاک ایالات متحده را افزایش نخواهد داد چرا که توانایی های قدرت اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی آمریکا همراه با توانایی جهانی آن در حمله به هر هدف تروریستی همچنان وجود خواهد داشت.

بسیاری در واشنگتن معتقدند که هر گونه اقدام در خارج کردن نیروهای آمریکایی از خاورمیانه، خطر حمله به خاک ایالات متحده را افزایش می دهد. اما شواهد در دو دهه گذشته به شدت این ادعا را رد می کنند. دولت بایدن این فرصت را دارد که به چنین سیاست های ناموفقی پایان دهد، نیروهای آمریکا را از خطر غیر ضروری بیرون بکشد و امنیت ملی آن را تقویت کند.

منبع
یاهو نیوز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا