نویسنده: حسن اسماعیل
میدل ایست نیوز: یکی از دوستانم زمستان گذشته در رختخواب خود درگذشت چون هیچ دستگاه گرمایشی در خانه خود نداشت. چرا؟ چون تحریم های ایالات متحده بیشتر از اینکه به دولت بشار اسد آسیب برساند، به مردم عادی آسیب می رساند. در برخی نقاط سوریه مردم تنها یک ساعت یا اندکی بیشتر در روز برق دارند.
ماه گذشته یکی از اقوامم در دمشق در یک تماس از من خواست که به یک کودک جوان سوری به نام محمد کمک کنم. خانواده محمد دو ساله برای پخت و پز از یک اجاق نفتی دوران ویکتوریا استفاده می کنند. سهمیه بندی برق در سوریه به دلیل عدم توانایی دولت در تامین سوخت مورد نیاز برای تولید برق در نتیجه تحریم های بین المللی به بالاترین سطح خود رسیده است. محمد مانند هر کودکی در سن خود در حال بازی با خواهر و برادرش بود که در دیگ آب جوشی افتاد که مادرش برای امور روزانه آماده کرده بود. پدر محمد که یک فروشنده خیابانی است و به دلیل پای زخمی ناشی از جنگ روی صندلی چرخدار می نشیند، به سمت او شتافت. آنها پسرک سوخته را به سرعت به بیمارستان المجتهد در دمشق رساندند؛ اما وضعیت کودک وخیم بود و پزشکان بیمارستان دولتی در برابر درد و رنج او درمانده بودند. اکنون خانواده محمد نیاز دارند که او را به بیمارستان خصوصی منتقل کنند، اما توانایی پرداخت هزینه ها را ندارند.
ارزش پوند سوریه به شدت سقوط کرده و در زمان نوشتن این مقاله هر دلار آمریکا 3660 پوند سوری می ارزد. متوسط دستمزد زورانه در سوریه کمتر از 2 دلار است و پدر محمد حتی روزی یک دلار هم درآمد ندارد. قانون حمایت از غیرنظامی های سوری موسوم به «سزار» که از سال 2019 توسط دولت رئیس جمهوری دونالد ترامپ به اجرا گذاشته شده، در زمان امضا به عنوان پیروزی نیروهای عدالت علیه دولت سوریه به مردم آمریکا معرفی شد. اما عدالتی در پی نداشت و در مقابل، گرسنگی، تاریکی، طاعون، بدبختی، سرقت، آدم ربایی و نابودی را برای ملت سوریه به ارمغان آورد. کمک های بین المللی دیگر به مثابه سابق به سوریه نمی رسند زیرا بسیاری از آژانس ها از مجازات های مرتبط با قانون سزار هراس دارند.
در رابطه با تحریم های ایالات متحده، مساله اصلا دولت اسد نیست. اسد در مواجهه با تحریم های آمریکا به حمایت ایران تکیه می کند و تحریم ها أساسا موج رنج شهروندان عادی می شوند و صدمات بیشتری به سوریه خواهند رساند.
محمد پس از دشواری های زیاد نهایتا در یک بیمارستان خصوصی بستری شد، اما در سوریه حتی بیمارستان های خصوصی مانند سایر نقاط جهان مجهز نیستند. به یاد دارید که ایالات متحده و بریتانیا چطور در روزهای اول شیوع همه گیری کرونا برای به دست آوردن تجهیزات محافظت شخصی به مشکل برخورده بودند؟ سوری هنوز هم با مشکلاتی از قبیل کمبود اکسیژن و مواد اولیه پزشکی روبرو هستند. پزشکان به پدر محمد گفته اند اگر پسرک در سوریه بماند، زنده نمی ماند. به زحمت محمد را به لبنان منتقل کردیم، اما حتی بیمارستان های لبنان فاقد تجهیزات پیشرفته پزشکی هستند. صورتحساب بیمارستان به بیش از 100 هزار دلار رسید و نهایتا عفونت باعث از کار افتادن کلیه های پسرک و نهایتا مرگ او شد. محمد آخرین فرزند سوری نخواهد بود که در نتیجه محرومیت ناشی از تحریم ها جان خود را از دست داده است.
هیچ کودک سوری زیر 10 سال هرگز کشور خود را در آرامش ندیده است. و اگر آنها در کشوری که فرصت اقتصادی ندارد، گرسنه بمانند و از مراقبت های اولیه پزشکی محروم شوند، در نهایت ممکن است به سربازان پیاده روی شیوع جدید تروریسم در خاورمیانه تبدیل گردند. بسیاری از ایرانی ها در تجمعات خود «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سر می دهند؛ اما به رغم تحریم های ایالات متحده، سوری ها هنوز به چنین نقطه ای نرسیده اند. با این حال، محرومیت و فشار خارجی می تواند اوضاع را تغییر دهد.
در واقع، از 11 سپتامبر به بعد روشن شده است که گسترش تروریسم در خاورمیانه به عنوان هدف نهایی خود، همواره به ایالات متحده می رسد. اگر استراتژی ایالات متحده این است که سوری ها را آنقدر تحت فشار بگذارد که در صدد براندازی دولت اسد برآیند، چنین رویکردی نتیجه ای نخواهد داشت. در مقابل، مردم سوریه علیه ایالات متحده با دولت این کشور یک صدا خواهند شد؛ این درسی است که آمریکا باید از شرایط فیدل کاسترو در کوبا تحت تحریم ها می گرفت. در آنسوی مرزهای سوریه، ایران در بخش اعظمی از عراق و لبنان نفوذ دارد. آیا آمریکا واقعا می خواهد در سوریه خلائی ایجاد کند که نمایندگان ترکیه یا ایران آن را پر کنند؟
سیاست تغییر نظام آمریکا در سوریه جواب نداد. نارضایتی های غرب از دولت اسد نباید به مجازات جمعی یک ملت منجر شود. خانواده محمد تنها یكی از میلیون ها خانواده آسیب دیده در سوریه است. از سال 2011 تا کنون بیش از نیم میلیون سوری جان خود را از دست داده اند. حدود 13 میلیون نفر، یعنی بیش از نیمی از جمعیت کشور پیش از شروع جنگ داخلی، آواره شده اند. بسیاری از آنها به سمت اروپا می روند و اگر تحریم ها به زودی برداشته نشوند، شمار پناهجویان در غرب افزایش بیشتری خواهد داشت. آنهایی که به آن سوی دریای مدیترانه سفر می کنند، چیزی برای از دست دادن ندارند و کوله باری از خشم از غرب را با خود حمل خواهند کرد.
با این حال ژوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، ماه گذشته در بیانیه ای بر مجازات مردم سوریه تاکید کرد و گفت که اتحادیه اروپا تحریم های اعمال شده علیه سوریه را «پیش از شروع انتقال سیاسی قدرت در این کشور» لغو نخواهد کرد. این رویکرد ساده لوحانه در سیاست به معنای عدم درک واقعیت خاورمیانه یا عدم نگرانی برای زندگی کودکان عادی مانند محمد است. بریتانیا، فرانسه و آلمان تحریم های خود را بدون درک از بی فایده بودن آنها تمدید کرده اند. صدام حسین در عراق، معمر القذافی در لیبی و کاسترو در کوبا هیچ کدام در نتیجه تحریم ها حذف نشدند. نظام جمهوری اسلامی در ایران نیز در نتیجه تحریم ها تغییر نکرده است. این رویکرد غرب تعریفی از جنون است که اغلب به آلبرت انیشتین نسبت داده شده: «انجام یک کار مکرر و انتظار نتایج متفاوت.»
جو بایدن، رئیس جمهوری آمریكا، كنگره و رهبران اروپا چگونه می توانند شب ها بخوابند در حالی كه بسیاری از مردم در خاورمیانه تنها به دلیل رویکرد شدیدالحن آنها با دولت بشار اسد در سوریه، در رنج و عذاب به سر می برند؟ بایدن از دست دادن دو فرزند خود را تجربه کرده و در موقعیتی منحصر به فرد برای درک از دست رفتن فرزندان سوری قرار دارد. او باید تحریم های بی اثر ایالات متحده را لغو کند، به سوری ها فرصتی جدید برای زندگی بدهد و آنچه را که سیاست قدرت از بین برده است، دوباره بسازد.