
میدل ایست نیوز: در سال 2013، پس از گذشت حدود یک دهه از خروج طالبان از افغانستان، آمریکا و هم پیمانان این کشور در ناتو به این نتیجه رسیدند که برای آنکه امکان مذاکره با طالبان وجود داشته باشد و مذاکرات صلح صورت گیرد، لازم است نمایندهای رسمی از طالبان بر سر میز مذاکره بنشیند، بر اساس چنین ضرورتی بود که طالبان برای نخستین بار دفتر سیاسی خود را در قطر افتتاح کرد.
انتخاب قطر بعنوان کشور میزبان دو دلیل عمده داشت؛ نخست آنکه مقامات ردههای میانی طالبان پس از خروج از افغانستان، بعنوان کارگران افغان در قطر مشغول به کار بودند و سازماندهی هایی را انجام داده بودند.
دلیل دوم معطوف به ویژگیهای اختصاصی قطر بود؛ رویکرد میانجیگری و نقشآفرینی دیپلماتیک فعالی که در زمان «حمد بن خلیفه آل ثانی»، امیر پیشین قطر پایه گذاری شده بود، در زمان حکومت پسرش، «تمیم بن حمد آل ثانی»، امیر فعلی قطر به اوج خود رسیده بود و با تجربیات موفقی که دوحه در میزبانی و میانجیگری های بی طرفانهی منطقهای ایفا کرده بود، گزینهی مناسبی به حساب میآمد.
پیش از این قطر میزبان مذاکرات غیر رسمی میان احزاب لبنانی و نیز مذاکرات صلح بین دو حزب فتح و حماس فلسطین بود.
در سال 2020، مذاکراتی میان طالبان با آمریکا به میزبانی قطر صورت گرفت که در نهایت به شکل گیری توافق دوحه انجامید.
بر اساس این توافق، نیروهای آمریکایی و ناتو متعهد میشدند به صورت کامل از افغانستان خارج شوند، طالبان متعهد می شد که از فعالیت القاعده در مناطق تحت کنترل خود جلوگیری کند و همچنین مذاکراتی با هدف همگرایی و آشتی ملی با دولت افغانستان داشته باشد.
نقشآفرینی قطر در مسئلهی افغانستان البته به میزبانی مذاکرات منتهی نمیشود. در 17 اوت 2021، یک هواپیمای نظامی از قطر در فرودگاه کابل به زمین نشست و مقامات بلندپایهی طالبان از آن پیاده شده، وارد افغانستان شدند. پس از آن، کنترل شهرها یکی پس از دیگری در اختیار طالبان قرار گرفت و زمانی که نیروهای طالبان به ارگ ریاست جمهوری وارد شده و کنترل آن را در دست گرفتند، رسانههای رسمی قطر این رویداد را به صورت زنده پوشش دادند.
پس از واکنشهای مختلف و بعضا منفی از جانب کشورها و نهادهای بینالمللی نسبت به تسلط طالبان بر افغانستان، قطر از مقامات طالبان خواست تنش ها را کاهش داده، به برقراری آتش بس بپردازند وآیندهی دولت و ملت افغانستان را تضمین کنند.
کشورهای دیگر نیز، به نوعی نقش قطر در تحولات کابل را پذیرفته و پس از تسلط طالبان بر افغانستان، تماسهای بسیاری با مقامات قطر برقرار کردند تا از تلاش این کشور برای برقراری صلح در افغانستان قدردانی کرده و رایزنیهایی را برای آیندهی این کشور انجام دهند.
در این راستا وزیر امور خارجهی قطر با «آنتونی بلینکن»، وزیر امور خارجهی آمریکا در رابطه با حمایت از غیر نظامیان افغان، روند تحقق آشتی ملی و نیز انتقال مسالمت آمیز قدرت گفتگو کردند. وزیر امور خارجهی قطر با همتایان ترکیهای، انگلیسی، الجزایری و اردنی خود نیز گفتگوهایی در زمینهی تحولات افغانستان داشته است. کشورهایی چون آلمان، همچنین از تلاش های قطر برای نجات جان غیرنظامیان افغان قدردانی کردند.
نقش آفرینی قطر در مسئلهی افغانستان را میتوان در چارچوب بلندپروازی های دیپلماتیک این کشور تحلیل کرد. قطر قصد دارد بر خلاف وسعت و جمعیت محدود خود، بازیگر موثری در منطقه و عرصهی بینالملل باشد.
در یک دههی گذشته، قطر سعی در آن داشته تا سیاست خارجی مستقلی را پی بگیرد، به همین جهت گاهی مواضعی متضاد با عربستان یا ایالات متحده آمریکا اتخاذ کرده است.
روابط نزدیک قطر با جمهوری اسلامی ایران، عدم سازش با اسرائیل و حمایت از گروههای اسلامگرایی مانند حماس که توسط بسیاری از کشورها، تروریستی خوانده میشود نشان از رویکردهای مستقل قطر دارد.
رویکرد مستقل قطر پیامدهای منفی نیز برای این کشور در پی داشته است، در سال 2017 قطر توسط عربستان، امارات، بحرین و مصر تحریم شد. این رویداد با وجود آنکه بر اساس توافق العلا در سال جاری میلادی، پایان یافت اما تصمیم گیران سیاست قطر را بر آن داشت تا در رویکردهای خود تجدید نظر کنند. در ساعات اولیهی تحریم، قفسههای فروشگاههای مواد غذایی قطر بطور کامل خالی شد و بدون کمک ایران و ترکیه، قطر در تامین نیازهای شهروندان خود با بحران جدی مواجه میشد. این اتفاق سبب شد قطر هر چه بیشتر در مسیر کاهش وابستگی به دیگر کشورها قدم بردارد. در این راستا قطر با تکیه بر دو رکن دیپلماسی و اقتصاد، نقشآفرینی خود را تا شاخ آفریقا گسترش داد و در تازه ترین رویداد منطقه، در افغانستان نیز یکی از بازیگران کلیدی محسوب میشود. توسعهی نفوذ قطر در کشورهای مختلف، قدرت این کشور را برای چانهزنی و ائتلاف سازی ها افزایش خواهد داد و نفوذ استراتژیک قطر در دیگر کشورها، برای او شرکای راهبردی زیادی پدید میآورد و در نهایت به کاهش هر چه بیشتر وابستگی قطر به قدرتهای بزرگ منجر میشود.
در مسئلهی افغانستان، قطر اظهار داشته که کمک های زیادی در زمینهی خروج دیپلماتهای آمریکایی و تخلیهی شهروندان در معرض خطر کرده است. همچنین دوحه تسهیلگر گفتگوهای صلح بوده و تمامی تلاش خود را معطوف به صلح و نجات جان مردم افغانستان کرده است.
این بعد از نقشآفرینی قطر در مسئلهی افغانستان از دیدگاه قدرت نرم و به وسیلهی رسانه، قابل ارزیابی است. قطر که آگاه به اقدامات پیشین طالبان و ترس مردم افغانستان از حاکمیت این گروه بود با حمایت از اعضای طالبان به آنها رسمیت بخشید و تا استقرار در کاخ ریاست جمهوری افغانستان از آنها حمایت کرد. سپس به افغانستانیانی که با هواپیمای آمریکایی از کابل خارج شده بودند اسکان موقت داد و با پوشش رسانهای رسیدگی به پناهندگان افغان در دوحه، چنین وانمود میکند که حقوق آنها را محترم میشمارد و به این وسیله سعی دارد حمایت خود از طالبان را به حاشیه ببرد.
اقدامات قطر اما، منتقدان و مخالفان زیادی نیز دارد، با وجود آنکه بسیاری معتقدند قطر در حال حمایت از گروه تروریستی طالبان است، اما با مشاهدهی رفتار رهبران طالبان در قطر میتوان استدلال کرد، روابط میان طالبان و قطر، دارای تاثیرات متقابل بوده است. شاخهی مستقر در قطر طالبان، میانهرو ترین شاخهی این گروه است و این را میتوان از جمله تاثیرات حدود بیست سال زیستن در کشوری دانست که دیپلماسی را رکن اصلی سیاست خارجی خود میداند.
آنچه غیرقابل انکار است، نقش پررنگ قطر در بسیاری از تحولات مهم منطقه است، ارزیابی نقشآفرینی ها تنها با گذشت زمان و بررسی نتایج اقدامات انجام شده ممکن خواهد بود.