خبر اولمقالاتنگاه خاورمیانه

بایدن در سفر خاورمیانه پا جای پای ترامپ گذاشت

تا زمانی که شکاف میان گفتار و رفتار در واقعیت های سیاست ایالات متحده پر نشود، میلیون ها نفر از مردم منطقه از تداوم سرکوب ناقضان حقوق بشر، حملات هواپیماهای بدون سرنشین و تسلیحات ایالات متحده آسیب خواهند دید.

نویسنده: دنیل لِوی

میدل ایست نیوز: سفر جو بایدن به منطقه خاورمیانه و به عربستان سعودی و اسرائیل، به نوعی ادامه راه دونالد ترامپ قلمداد شده و رئیس جمهوری ایالات متحده را با خطر تمسخر مواجه ساخته و تلاش های آمریکا برای اعمال واکنش هایش به حمله روسیه به اوکراین به صورت نوعی اصول قانونی و دموکراسی در سطح جهانی را به طرز ناباورانه ای به اوج خود رساند.

عربستان از بایدن که وعده تغییر اصولی در روابط ایالات متحده با پادشاهی سعودی را داده بود، استقبال کرد. بایدن با تقاضای افزایش تولید نفت از راه رسید و در حقیقت، در واکنش به بحران انرژی ناشی از جنگ روسیه با اوکراین که به یک تهدید سیاسی در ایالات متحده تبدیل شده، تصمیم به سفر گرفت. البته، بایدن قبل از عربستان در اسرائیل فرود آمد و مقامات در آنجا در میانه یک گذار سیاسی، سرنگونی یک ائتلاف و روی کار آمدن یک دولت موقت، از او استقبال کردند. بایدن در آنجا چیزی غیر از تداوم سیاست ترامپ برای ارائه نداد. البته برای حمایت از توافق «آبراهام» ترامپ و کوشنر مشتاق بود.
بایدن سفر خود به عربستان را با بهانه ای مشابه سفر به اسرائیل، یعنی به عنوان یک مساله «امنیت ملی برای اسرائیلی ها» توجیه کرد. انتظار می رفت این سفر باعث ارتقای تدریجی روابط عربستان و اسرائیل شود و همین اتفاق هم افتاد؛ اگرچه تا برقراری روابط فاصله زیادی وجود دارد. شاید مساله مهم تر، چشم انداز نوعی همکاری در زمینه دفاع هوایی و موشکی در مقابل ایران میان اسرائیل و چند کشور عربی (فراتر از امضاکنندگان توافق ابراهیم) و تحت رهبری ایالات متحده باشد. احتما بررسی این مساله در دستورکار جلسات رسمی یا جانبی بایدن با رهبران شورای همکاری خلیج فارس+3 (مصر، اردن و عراق) در جده بوده است؛ اگرچه به طور مستقیم اخباری درباره آن منتشر نشد.

شاید کل این سفر را بتوان یک پیروزی دیگر برای تولیدکنندگان تسلیحات و حامیان بودجه‌های قابل توجه نظامی قلمداد کرد، اما نمی شود آن را اقدامی در جهت تحقق منافع گسترده تر ایالات متحده یا اعتبار دولت بایدن دانست. همکاری آرام و آزمایشی برخی کشورهای عربی با اسرائیل به عنوان پوششی برای سفر شرم آور رئیس جمهوری بایدن بیشتر نکات منفی داشت تا مثبت.

حتی در تعاریف محدود سیاسی، پرش بایدن در طناب بازی عادی سازی روابط، در حالی که عملا چیزی برای ارائه در مقابل آنچه ترامپ قبلا انجام داده ندارد، تنها یک نسخه کمتر توانمند از دولت رئیس جمهوری پیشین به تصویر کشید و نیاز به اصلاحات در مسیری که ایالات متحده در قبال خاورمیانه در پیش گرفته را عمیق تر کرد. بایدن باید بر کاهش تنش های در منطقه، کاهش کاربرد گزینشی شکاف هنجارها در خاورمیانه در مقابل سیاست روسیه/اوکراین، و رویارویی با پاشنه آشیل معادله عادی سازی یعنی رفتار اسرائیل با فلسطینی ها متمرکز می شد. اما در مقابل، مسیر دونالد ترامپ در ارائه شرم آورترین پیشنهاد یعنی ادامه عادی سازی روابط بدون در نظر گرفتن مساله فلسطین درست به مثابه آنچه کوشنر، نتانیاهو، و محمد بن زاید طراحی کرده بودند، را در پیش گرفت. این طرح برای خدشه دار کردن انگیزه های حل مناقشه ابتکار صلح عربی در سال 2002 طراحی شده بود تا به اسرائیل قدرت بیشتری در پایمال کردن حقوق فلسطینی ها و پیشبرد رویکرد نظامی گرایی «مجموع، صفر» در «دیپلماسی» منطقه ای بدهد.

دولت بایدن نباید بخشی از این سیاست های اسرائیل می شد و در عوض، باید در راستای روند ایجاد صلح واقعی با استفاده از جعبه ابزار منطقه ای عربی و اسرائیلی بازمی گشت. با این حال، در این عرصه، مانند جاهای دیگر، بایدن میراث تلخ ترامپ علیه آزادی فلسطین را عادی کرد و هر گونه چشم انداز باقیمانده از یک نتیجه دو کشوری را از بین برد و نقش آمریکا را به عنوان خدمتکار رژیمی تثبیت کرد که فلسطین، اسرائیلی ها، سازمان های حقوق بشر، عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر آن را در آستانه قانونی آپارتاید تعریف می کنند.

شکی نیست که دولت های ایالات متحده در زمینه پیشبرد صلح، مسئول دانستن اسرائیل یا دفاع از حقوق برابر فلسطینی ها ناکام بوده اند. ترامپ پذیرش حداکثری اسرائیل و سلب حق رای دائمی فلسطینی ها توسط آمریکا را به سطحی کاملا جدید رساند. بایدن هم چه با تایید بی قید و شرط عادی سازی روابط از طریق توافق آبراهام، حفظ سفارت ایالات متحده در قدس اشغالی، یا پذیرش بی سابقه شهرک سازی های غیرقانونی اسرائیل در توافق های دوجانبه بین ایالات متحده و اسرائیل، آشکارا در تغییر اساسی رویکرد، چه رسد به تحقق وعده معکوس کردن سیاست های ترامپ، شکست خورد.
اسرائیل همچنان از کمک های بی قید و شرط و پوشش دیپلماتیک آمریکا در مجامع بین المللی برخوردار است و هرگز به خاطر اقدامات غیرقانونی و نقض حقوق بشر، از جمله تحقیر کردن فلسطینی های غزه که بیش از 15 سال محاصره غیرقانونی اسرائیل و محاصره دریایی را تحمل کرده اند، پاسخگو نیست. بیانیه های ایالات متحده در رابطه با کشتن شیرین ابوعاقله، روزنامه نگار فلسطینی آمریکایی الجزیره توسط اسرائیل، جدیدترین مورد اضافه شده به سوابق شوم بایدن است. حتی ژست حداقلی وعده داده شده برای انتصاب مجدد سرکنسولگری ایالات متحده برای فلسطینی ها در بیت المقدس شرقی نیز در مواجهه با مخالفت های اسرائیل محقق نشد.

آنچه این لحظه را بسیار سوزناک و پیام این دیدار را غیرقابل تحمل می کند، بافت ژئوپلیتیک جدید است.

نه استانداردهای دوگانه آمریکا و نه بی تفاوتی آن نسبت به رفاه کسانی که در جنوب جهانی زندگی می کنند، موضوع اخبار فوری نیست. و این واقعیت از چشم بیشتر جهان دور نمانده است. در همین حال، لحن اخلاق گرایانه جنگ صلیبی که آمریکا در رابطه با تهاجم روسیه به اوکراین اتخاذ کرده، شرایطی را پدید آورده که می توان چنین نتیجه ای از واقعیت آمریکایی گرفت: «آنطور که من حرف می زنم عمل کن، نه آن طور که عمل می کنم!»

بایدن در صفحه اول واشنگتن پست برای توجیه سفر خود، از اعمال استانداردهای جهانی حقوق بشر در خاورمیانه، آزادی های اساسی و پایان دادن به ماموریت های جنگی ایالات متحده در منطقه نوشت. همه اهدافی ستودنی بودند، اما با رویکرد و عملکرد ایالات متحده در منطقه فاصله بسیاری داشتند. تا زمانی که شکاف میان گفتار و رفتار در واقعیت های سیاست ایالات متحده پر نشود، فلسطینی ها و میلیون ها نفر دیگر از مردم منطقه از تداوم سرکوب ناقضان حقوق بشر، حملات هواپیماهای بدون سرنشین و تسلیحات ایالات متحده و فروش تسلیحات یا جاسوس افزارهای اسرائیلی آسیب خواهند دید.

منبع
ریسپانسیبل استیت کرفت

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا