خبر اولسیاسیمقالاتنگاه خاورمیانه

توافق عربستان و ایران و ابعاد جدید رقابت امریکا و چین

میانجیگری چین برای توافق عادی سازی روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان سعودی یک کودتای دیپلماتیک و نشان دهنده شکل گیری یک نظم جدید قدرت در خاورمیانه است.

نویسنده: دیو شارما

میدل ایست نیوز: میانجیگری چین برای توافق عادی سازی روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان سعودی یک کودتای دیپلماتیک و نشان دهنده شکل گیری یک نظم جدید قدرت در خاورمیانه است.

ایالات متحده بیش از یک دهه را صرف کاهش مسئولیت های امنیتی و دیپلماتیک خود در خاورمیانه کرده تا منابع اصلی خود را بیشتر در منطقه هند و اقیانوس آرام به عنوان صحنه اصلی رقابت با چین متمرکز کند. چرخش جسورانه چین به سوی خاورمیانه به عنوان یک بازیگر استراتژیک و دیپلمات، اکنون چرخش ایالات متحده به سوی آسیا را پیچیده کرده است.

تصمیم ریاض و تهران به احیای روابط دیپلماتیک یک موضوع مهم برای هر دو طرف است. روابط دو کشور در چند دهه گذشته متشنج بوده چون هر دو بر سر رهبری در خاورمیانه و به طور گسترده تر، جهان اسلام، رقابت می کرده اند.

سعودی ها از نیروهای شبه نظامی که به دنبال پایان دادن به حکومت بشار اسد در سوریه بودند، حمایت و آنها را مسلح کردند، و این در حالی بود که ایران از رئیس جمهوری سوریه حمایت نظامی حیاتی و به حفظ قدرت او کمک کرد.

در یمن هم ایران و عربستان در دو سوی درگیری بودند: ائتلاف تحت رهبری سعودی ها در یمن به نیابت از دولت این کشور هنوز با نیرویهای حوثی متحد با ایران در جنگ است. در عراق، عربستان و ایران عمدتا از سیاستمداران رقیب حمایت می کنند و به دنبال نفوذ بر چینش ترکیب دولت در این کشور هستند.

روابط دیپلماتیک تهران و ریاض پس از برچیده شدن نمایندگی های دیپلماتیک عربستان در ایران در سال 2016 در پی اعدام یک روحانی برجسته شیعه توسط عربستان، به حالت تعلیق درآمد. در همین میان، سعودی ها آنهایی را که در منطقه مخالف سیاست خارجی توسعه طلبانه ایران و حمایت این کشور از بازیگران مسلح غیردولتی در منطقه مانند حزب الله لبنان و همچنین پیشبرد برنامه هسته ای هستند، حمایت کرده اند.

به نظر می رسد حرکت برای احیای روابط بازتاب ارزیابی مجدد استراتژی و موقعیت نسبی هر کشور، آگاهی از اینکه هیچ یک از طرفین به اندازه کافی قوی نیستند که در یک رقابت مستقیم پیروز شوند، و درک افزایش هزینه های رقابت است.

برای عربستان سعودی، عادی سازی با تعهد ایران می تواند با چشم انداز پایان یا آتش بس در جنگ یمن و متوقف شدن حملات حوثی ها به زیرساخت های نفتی سعودی همراه باشد. این اقدام همچنین عربستان تحت رهبری محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، را به یک بازیگر محوری در خاورمیانه تبدیل می سازد. محمد بن سلمان به نوعی در حال پیاده سازی استراتژی جمال عبدالناصر در طی جنگ سرد برای استفاده از موقعیت محوری مصر برای بازی با اتحاد جماهیر شوروی در برابر ایالات متحده در جهت افزایش ارتباطات و نفوذ قاهره، است. از دیدگاه محمد بن سلمان، توافق با ایران به او اهرم فشاری در برابر ایالات متحده می دهد و دست او را در واشنگتن تقویت می کند.

ایران امیدوار است که روابط بهتر با عربستان سعودی رتبه سرمایه گذاری آن را بهبود بخشد و به منافع اقتصادی منجر شود. همچنین این اطمینان را به دست آورده است که ریاض پوشش انتقادی ایران اینترنشنال، یک شبکه خبری ماهواره ای فارسی زبان که توسط سعودی ها تامین مالی می شود، کاهش خواهد داد.

در سوی دیگر ماجرا، ایران امیدوار است که روابط بهتر آن با عربستان سعودی بتواند به تقویت رتبه سرمایه گذاری و مزایای اقتصادی بیانجامد. توافق همچنین برای تهران به معنای کسب تضمین از ریاض برای کاهش انتقادها و رویکرد تخریبی ایران اینترنشنال، شبکه ماهواره ای فارسی زبان تامین بودجه شده توسط سعودی ها، است.

از دیدگاه ایران، توافق می تواند فضای دیپلماتیک و اقتصادی مورد نیاز را فراهم کند. ایران که به طور فزاینده در منطقه منزوی شده، همچنین در خانه با مشکلاتی مانند افزایش هزینه های زندگی، ارز تضعیف شده، تورم افسارگسیخته و ناآرامی های فزاینده درگیر است و در خارج، با اتهامات تامین پهپادهای مسلح روسیه برای جنگ با اوکراین دست و پنجه نرم می کند.

فقط چین می‌توانست در این توافق میانجی‌گری کند چون با ایران و عربستان روابط مثبتی دارد و هر دو طرف به این کشور به چشم یک طرف بی طرف می نگرند.

با این حال، چنین میانجی گری مستلزم سرمایه گذاری دیپلماتیک قابل توجه چین بود. رئیس جمهوری شی جین پینگ در ماه دسامبر به منطقه سفر کرد و میزبانی اولین نشست گروهی چین با رهبران عرب در ریاض را برعهده داشت. او در آنجا ایده میزبانی نشستی بین کشورهای حاشیه خلیج فارس و ایران را مطرح کرد. شی جین پینگ همچنین ماه گذشته در پکن میزبان ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، بود.

چین که بزرگ ترین شریک تجاری خاورمیانه و یک منبع قابل توجه سرمایه گذاری و تخصص قلمداد می شود، این دارایی ها را به نفوذ سیاسی و دیپلماتیک تبدیل کرد. این توافق برای چین هم اعتبار داشت و هم به طور مستقیم تامین کننده منافع ملی این کشور بود: توافق نشان داد که ایالات متحده در رویکرد برقراری صلح در جهان از انحصار برخوردار نیست و در عین حال، به کاهش قابل توجه خطر درگیری در منطقه ای منجر شد که چین به شدت برای تامین انرژی مورد نیاز خود به آن وابسته است.

از دیدگاه خاورمیانه، چین یک مداخله گر محبوب است. برخلاف ایالات متحده و اروپا، چین هیچ نگرانی حقوق بشری یا مخالفت داخلی برای برقراری روابط نزدیک تر در منطقه ندارد. چین همچنین می تواند یک پوشش استراتژیک در برابر خروج و جدایی ایالات متحده از منطقه تامین کند و یک منبع جایگزین تسلیحاتی محسوب می شود که گروگان سیاست داخلی امریکا نیست.

اما توافق سعودی ها و ایران بیشتر یک شکست مهم برای اسرائیل است، زیرا عربستان در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس تنها کشوری بود که از تمایل برای مهار ایران سخن می گفت. با توجه به بهبود روابط تهران و ریاض در شرایط کنونی، انتظار می رود کشورهای کوچک تر خلیج فارس هم همان مسیر را در پیش بگیرند که به معنای شکست ائتلاف منطقه ای برای منزوی کردن ایران، اولویت اصلی و مهم اسرائیل، است. دورنمای عادی سازی روابط سعودی-اسرائیل هم تقریبا از بین رفته است.

ایالات متحده از زمان بحران سوئز در سال 1956، بازیگر ضروری در خاورمیانه به شمار می رفته است. اما با به حاشیه رانده شدن امریکا، تغییر نظم قدرت آغاز شده است. چرخش ایالات متحده به سوی آسیا برای تمرکز بر رقابت با چین در منطقه هند و اقیانوسیه و ترک خاورمیانه برای دشوار خواهد بود.

چین تصمیم گرفته است تا جای خالی باقی مانده ناشی از خروج ایالات متحده از خاورمیانه را پر کند. با این حال، همانطور که در گذشته رویدادها و منافع بارها امریکا را به بازگشت به خاورمیانه واداشته اند، اکنون نیز احتمال وقوع چنین اتفاقی وجود دارد.

منبع
نیکی آسیا

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا