فرصتها و هشدارها درباره از سرگیری روابط مصر و ایران
از سرگیری روابط دیپلماتیک به معنای مطابقت داشتن سیاستهای ایران و مصر نیست، اما اگر رئیس جمهور جدید امریکا تصمیم بگیرد منطقه را به آتش بکشد و از پروژه «اسرائیل بزرگ» حمایت کند، مصر میتواند برای مخالفت با این رویکرد روی همپیمانی با ایران حساب کند.

میدل ایست نیوز: صرفنظر از دستاوردهای برخی طرفهای منطقهای و خسارت برخی دیگر در تحولات اخیر سوریه، تصمیمگیری مصر درباره آنچه در سوریه روی داد باید صرفا بر اساس منافع این کشور باشد. همچنین عربستان سعودی و اسرائیل و امریکا بعد از دستاوردهایشان در سوریه، مخالفت کمتری با از سرگیری روابط بین مصر و ایران نشان خواهند داد.
روزنامه «رأی الیوم» در مقالهای به قلم «عبدالله الأشعل» دیپلمات ارشد مصری و معاون سابق وزیر امور خارجه مصر نوشت: روابط دیپلماتیک مصر و ایران پس از انقلاب اسلامی فوریه 1979 از سوی ایران قطع شد. بدون شک این انقلاب موجب شد واشنگتن به صورت شتابزده، نامزدی بین مصر و اسرائیل را به ازدواج دائم تبدیل کند. اگر بگوییم توافقنامه کمپ دیوید در حکم نامزدی مصر و اسرائیل بود، امضای پیمان صلح بین این دو، آن هم چند هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در حکم ازدواج مصر و اسرائیل بود.
ظاهرا «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت امریکا به عنوان قهرمان این حماسه، رئیس جمهور مصر «انور السادات» را متقاعد کرد به سرعت و پیش از آن که موج انقلاب ایران دامنگیرش شود، برای تقویت همگرایی مصر و اسرائیل اقدام کند. کارتر برای آن که رئیس جمهور مصر را تشویق به حفظ این همگرایی کند، از کنگره امریکا خواست با پرداخت 1.3 میلیارد دلار کمک سالیانه به مصر در مقابل کمک 3.7 میلیارد دلاری به اسرائیل، موافقت کند.
«انور السادات» که با امضای این معاهده به جرگه فرمانبرداران امریکا پیوسته بود تلاش کرد با اسرائیل بر سر جذب امریکا رقابت کند ولی از تجربه «جمال عبدالناصر» درس نگرفت که پس از کشته شدن سربازان مصری در غزه به دست اسرائیل در سال 1955 از امریکا برای دفاع از مصر در برابر اسرائیل درخواست سلاح کرد ولی با واکنش متکبرانه امریکا مواجه و مجبور شد به اتحاد شوروی متوسل شود. اما «انور السادات» حامی امریکا در بحران این کشور با انقلاب اسلامی ایران بود به طوری که در کنار امریکا در برابر انقلابیون ایران ایستاد و به دستور واشنگتن، شاه ایران و خانوادهاش را در خاک کشورش پذیرفت در حالی که واشنگتن حاضر به پذیرش او نشده بود.
فرصتهایی برای احیای روابط در سایه تحولات سوریه
تحولات کنونی منطقه به ویژه در سوریه، مجموعه فرصتهایی را برای از سرگیری روابط دیپلماتیک بین مصر و ایران، به شرح زیر ایجاد کرده است:
تحولات اخیر سوریه به نوعی به معنای پیروزی ترکیه در برابر مصر است زیرا مصر به علل خاص خود از نظام «بشار اسد» در سوریه حمایت میکرد. همچنین این تحولات در شرایطی روی داد که مصر و ترکیه در آستانه از سرگیری روابط دیپلماتیک قرار داشتند. از این رو از سرگیری روابط دیپلماتیک بین مصر و ایران میتواند گامی از سوی مصر برای ایجاد توازن در روابط خود با کشورهای منطقه به ویژه ایران و ترکیه باشد. از سوی دیگر، آنچه در سوریه روی داد، شکستی برای ایران محسوب میشود به خصوص که تنها شرط واشنگتن برای نظام جدید سوریه، قطع مطلق ارتباط با ایران بود و سپس برای شیطاننمایی ایران و روسیه در سوریه تلاش کرد.
صرفنظر از دستاوردهای برخی طرفهای منطقهای و خسارت برخی دیگر در تحولات اخیر، تصمیمگیری مصر درباره آنچه در سوریه روی داد باید صرفا بر اساس منافع ملی این کشور باشد. همچنین عربستان سعودی و اسرائیل و امریکا بعد از دستاوردهایشان در سوریه، مخالفت کمتری با از سرگیری روابط بین مصر و ایران نشان خواهند داد.
در هر حال، استقلال مصر در تصمیمگیری و تلاش این کشور برای تحقق منافع خود، فراتر از هر ملاحظه دیگری است به ویژه که عربستان سعودی هم روابط دیپلماتیک با ایران را از سرگرفته است. ترکیه نیز از سرگیری روابط مصر با ایران را اقدامی برخلاف منافع خود نمیداند چرا که منافع مصر در دریای مدیترانه به ترکیه و یونان و قبرس مرتبط است ولی منافع مصر در منطقه ایجاب میکند این کشور روابط خود با ایران را از سربگیرد.
اشتباه محاسباتی ایران
ایران بعد از انقلاب روابط خود با مصر را قطع کرد تا این کشور را مجبور به بازنگری در همگرایی با امریکا و اسرائیل کند و گمان میکرد برکناری شاه که حامی اسرائیل در برابر مصر بود، میتواند دولت مصر را به ایران انقلابی نزدیک کند. اما تهران متوجه نشد که «انور السادات» تصمیم نهایی خود را برای نزدیک شدن به امریکا و اسرائیل اتخاذ کرده و مسیری برخلاف مسیر «جمال عبدالناصر» را در دشمنی با اسرائیل و قومگرایی عربی در پیش گرفته است.
ایران پس از ترور «انور السادات» دست دوستی به سوی مصر دراز کرد و نزدیک بود روابط دو کشور پس از دیدار «محمد خاتمی» و «حسنی مبارک» در ژنو دوباره برقرار شود. اما ظاهرا واشنگتن احساس کرد نزدیک شدن مصر و ایران به یکدیگر به زیان منافعش تمام خواهد شد به همین علت مانع شکلگیری آن شد.
احیای روابط و تأمین منافع دوکشور
از سر گرفته شدن روابط مصر و ایران به نفع هر دو کشور و به نفع ثبات منطقه است. اقتصاد مصر به گردشگران ایرانی و به سرمایهگذاری ایران و همکاری در زمینه استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و همکاری علمی نیاز دارد. همچنین از سرگیری مبادلات تجاری بین مصر و ایران، به نفع هر دو طرف خواهد بود.
البته از سرگیری روابط دیپلماتیک به معنای مطابقت داشتن سیاستهای ایران و مصر نیست و موجب نخواهد شد مصر به طور خودکار به اردوگاه ضدغربی روسیه و چین و ایران بپیوندد. عربستان نیز روابط دیپلماتیک با ایران را از سر گرفت بدون آن که تغییری در سیاستهای منطقهای و جهانی این کشور به ویژه در موضوع مناقشه ایران با امریکا و اسرائیل و مناقشه عربی – اسرائیلی ایجاد شود.
اما اگر «دونالد ترامپ» رئیس جمهور جدید امریکا تصمیم بگیرد منطقه را به آتش بکشد و از پروژه «اسرائیل بزرگ» حمایت کند، مصر میتواند برای مخالفت با این رویکرد روی همپیمانی با ایران حساب کند.
بیشتر بخوانید:
ایران و مصر در مسیر ارتقای سطح روابط با چه موانعی روبهرو هستند؟