خبر اولسیاسیمقالاتنگاه خاورمیانه

تفاوت رویکرد عربستان و مصر در سوریه؛ علت چیست؟

عربستان سعودی و مصر آشکارا درباره سوریه اختلاف نظر دارند که نمی‌توان آن را صرفا ناشی از اختلاف رویکرد راهبردی تصمیم گیرندگان در دو کشور دانست بلکه معادله ژئوپلتیکی بین سوریه و عربستان، بسیار مهم‌تر از معادله ژئوپلتیکی بین سوریه و مصر است.

به گزارش میدل ایست نیوز: عربستان سعودی نخستین مقصد خارجی حاکمان جدید سوریه بود در حالی که مصر معتقد است قرار گرفتن سوریه تحت سیطره اسلام گرایانی که روابطی نزدیک با «اخوان المسلمین» دارند، رویدادی خطرناک است که می‌تواند دمشق را به پایگاه اخوانی‌ها برای فعالیت در منطقه تبدیل کند.

به گزارش عربی 21، خلأ امنیتی و سیاسی در سوریه مانند دیگر کشورهای عربی نیست. موقعیت این کشور که از یک سو بین شبه جزیره عربی و ترکیه و از سوی دیگر بین عراق و مصر قرار گرفته است، و هم مرز بودن آن با فلسطین اشغالی، این کشور را از نخستین روزهای سقوط نظام بشار اسد در هشت دسامبر 2024 به قبله‌گاه مسئولان عرب تبدیل کرد.

اما آنچه در معادله سوریه جلب توجه می‌کند، اختلاف مواضع عربستان و مصر در خصوص سوریه و حاکمان جدید آن است که تا چندی پیش، سوابق دینی افراطی داشتند.

عربستان سعودی و مصر آشکارا درباره سوریه اختلاف نظر دارند که نمی‌توان آن را صرفا ناشی از اختلاف رویکرد راهبردی تصمیم گیرندگان در دو کشور دانست بلکه معادله ژئوپلتیکی بین سوریه و عربستان، بسیار مهم‌تر از معادله ژئوپلتیکی بین سوریه و مصر است.

رویکرد عربستان

موقعیت ژئوپلتیک سوریه از نظر عربستان سعودی، مهم و دارای تاثیر مستقیم محسوب می‌شود، زیرا:

اولا: سوریه از نظر جغرافیایی امتداد طبیعی شبه جزیره عربی است و ریشه و پیشینه تاریخی برخی قبایل عربی در منطقه «الجزیره» سوریه به عربستان باز می‌گردد و هنوز هم بسیاری از عشایر سوریه روابطی مستحکم با عربستان سعودی دارند.

ثانیا: سوریه بازیگری راهبردی برای هرگونه حضور عربی یا بین‌المللی در لبنان محسوب می‌شود و حضور عربستان در سوریه تاثیری مستقیم بر حضور این کشور در لبنان خواهد داشت. این فرصتی کم نظیر برای عربستان است تا حضور خود در لبنان را که در سال‌های گذشته تحلیل رفته بود، بازسازی کند.

ثالثا: سوریه پایگاهی برای حضور جغرافیایی گسترده و قدرتمندانه ایران در منطقه بود و به حاکمان تهران امکان داد عربستان را از جهت شمالی از سوریه و از جهت جنوبی از طریق حوثی‌ها در یمن تهدید کنند.

با توجه به این جایگاه ژئوپلتیک سوریه، منافع راهبردی عربستان نه تنها ایجاب می‌کند سوریه از نظر امنیتی و سیاسی و اقتصادی ثبات داشته باشد، بلکه ایجاب می‌کند عربستان حضوری قدرتمندانه در دمشق داشته باشد تا بتواند از یک سو معادله جغرافیایی تاریخی در برابر ایران را دگرگون کند و از سوی دیگر مانع یکه‌تازی ترکیه در سوریه شود.

از جمله تناقضات سیاسی این است که قطر به عنوان کشوری که با ترکیه هم پیمانی راهبردی دارد و هر دو حامی حاکمان جدید سوریه هستند، منافع خود را در حضور قدرتمندانه عربستان سعودی در منطقه شام جستجو می‌کند. نقاط اشتراک منافع راهبردی در سوریه بین قطر و عربستان بیشتر از قطر و ترکیه است که آن هم دیدگاهی نزدیک به دیدگاه دو کشور قطر و عربستان در خصوص سوریه دارد هرچند این دیدگاه‌ها ضرورتا یکسان نیستند.

منافع جدی ترکیه در این است که سوریه کشوری ضعیف و همواره نیازمند به حضور ترکیه باقی بماند در حالی که قطر و عربستان معتقدند قدرتمند بودن سوریه با توجه به حضور حاکمیت جدید که امتدادات دینی آن به کشورهای خلیجی می‌رسد، به نفع آنان است. به ویژه که دیدگاه‌های سیاسی این دو کشور با دیدگاه سیاسی «احمد الشرع» و دولت او تطابق بسیاری دارد.

عربستان سعودی اجازه نخواهد داد که خلأ ایجاد شده در سوریه بدون حضور این کشور پر شود و حاکمان جدید سوریه نیز نخواهند نتوانست کشورشان را بدون کمک و همکاری عربستان بسازند. همین مسئله، علت انتخاب شدن ریاض به عنوان نخستین مقصد سفرهای خارجی حاکمان جدید سوریه و علت سفرهای مکرر مقامات عربستان سعودی به دمشق از جمله وزیر امور خارجه این کشور را توضیح می‌دهد.

همگرایی عربستان و سوریه را فقط عوامل ژئوپلتیک توجیه نمی‌کند بلکه رویکرد حاکمیت دوکشور نیز در همین راستا است. سوریه به حمایت سیاسی و اقتصادی عربستان نیاز دارد چرا که ریاض قدرت مهمی در بین کشورهای عربی است و می‌تواند مسیر روابط دمشق با غرب را هموار کند.

در خصوص عربستان نیز، سوریه اکنون از نظر راهبردی یک صفحه سفید محسوب می‌شود و به نفع ریاض است که سوریۀ آینده، با رویکردهای سیاسی عربستان در منطقه همسو باشد و حاکمان آن فاصله زیادی با ایدئولوژی سیاسی عربستان سعودی نداشته باشند.

رویکرد مصر

اما رویکرد مصر در خصوص سوریه با رویکرد عربستان تفاوت دارد و علت آن صرفا اختلافات ژئوپلتیکی نیست بلکه ناشی از رویکرد سیاسی حاکمیت مصر و حساسیت شدید آن به هرگونه حکومت اسلام‌گرا با هر ماهیت و رویکردی است.

دکترین حکومت عبدالفتاح السیسی از سال 2013 مبتنی بر این باور است که اسلام سیاسی به علت رفتار سیاسی حذفی اسلام گرایان و باور آنها به استفاده از سلاح، تهدیدی مستقیم برای کشورهای عربی است.

السیسی و دولت او و رسانه‌های مصری در چهارده سال اخیر همواره درباره آنچه در سوریه گذشت به مردم مصر هشدار داده و تاکید کرده‌اند آنها باید بین هرج و مرج (سوریه) و ثبات (مصر تحت حکومت السیسی) انتخاب کنند.

از این رویکرد درونی می‌توان میزان هراس مصر را از موفقیت‌آمیز بودن تجربه حاکمان جدید سوریه درک کرد. موفقیت آنها، روایت رسمی مصر را به لرزه در می‌آورد که ممکن است به تهدیدی برای حکومت السیسی تبدیل شود.

از این زاویه، دیدگاه مصر با امارات یکسان است. مصر، حکومت جدید در سوریه را «واقعیت موجود» توصیف کرد در حالی که امارات در زمان دیدار وزیر امور خارجه این کشور با همتای سوری‌اش «اسعد الشیبانی» پرچم سوریه را نصب نکرد. این اقدام یک پیام سیاسی روشن است با این مضمون که ابوظبی حکومت جدید سوریه را به رسمیت نمی‌شناسد.

مصر معتقد است قرار گرفتن سوریه تحت سیطره اسلام گرایانی که روابطی نزدیک با «اخوان المسلمین» دارند، رویدادی خطرناک است که می‌تواند دمشق را به پایگاه اخوانی‌ها برای فعالیت در منطقه تبدیل کند. در حالی که سران حکومت جدید سوریه در سخنان رسمی و با عملکرد خود تلاش کرده‌اند به کشورهای منطقه‌ در این زمینه اطمینان خاطر بدهند.

بیشتر بخوانید:

سوریه جدید، سرگردان بین شرق و غرب

منبع
عربی 21

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا