کودتای قضائی، امنیتی و نظامی نتانیاهو در اسرائیل
نتانیاهو قبلاً فرهنگ سیاسی را تغییر داده، رسانهها را محدودتر کرده، منابع ملی را دوباره هدایت کرده، برنامه آموزشی را بازطراحی کرده، اما تا همین اواخر جرأت نکرده بود به قلب دستگاه دولتی نفوذ کند.

اسد غانم
در گذشتهای نه چندان دور، اسرائیلیها مدعی بودند که در تنها دموکراسی خاورمیانه زندگی میکنند. امروز، تعداد کمتری جرأت میکنند چنین ادعایی داشته باشند، بخشی از این به این دلیل است که کودتای سیاسی بنیامین نتانیاهو نخستوزیر علیه دولتی که دیوید بنگوریون تصور کرده بود، به اوج خود رسیده است.
بنگوریون، که تصمیم گرفت در یک جامعه کشاورزی ساده در نِگِو(صحرای نقب) زندگی کند، بنیانهای نهادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی اسرائیل را بنا نهاد. او بهعنوان یک سیاستمدار باتجربه انتظار داشت که این نهادها بهآرامی در طول دههها تکامل یابند، اما نه بهاندازه تغییرات رادیکالی که در حال حاضر در حال وقوع است. اکنون نخستوزیری نتانیاهو از نظر مدت از بنگوریون بیشتر شده و او در تلاش است تا از نظر تأثیرگذاری نیز یکی از بنیانگذاران اسرائیل را پشت سر بگذارد. در واقع، تغییراتی که او با همپیمانان ائتلاف مذهبی و راستگرای خود بهپیش میبرد، نتیجه چند دهه تلاش برای دوریجستن از میراثی است که بنگوریون آن را بر جای گذاشته است.
نتانیاهو قبلاً فرهنگ سیاسی را تغییر داده، رسانهها را محدودتر کرده، منابع ملی را دوباره هدایت کرده، برنامه آموزشی را بازطراحی کرده و هر راهی به سوی یک دولت فلسطینی را مسدود کرده است، اما تا همین اواخر جرأت نکرده بود به قلب دستگاه دولتی نفوذ کند.
این وضعیت به سرعت در حال تغییر است، بخشی از این به دلیل این است که او میخواهد از پیگرد قانونی بهخاطر فساد فرار کند و تشکیل یک کمیسیون تحقیق برای بررسی “شکست ۷ اکتبر ۲۰۲۳”، را خنثی کند. در واقع او میخواهد کمی بیشتر زنده بماند. او با به تأخیرانداختن انتخابات آینده از طریق مانورهای رویهای و توافقهای پشت پرده، یا با ساختن سازوکارهای سیاسی و بوروکراتیک، میخواهد سلطه خود را بر بلوکهای راستگرا و مذهبی تثبیت کند و حتی ممکن است بخواهد احزاب چپگرا یا عرب را از شرکت در هر دولت آینده محروم کند.
تغییر سرنوشتها
نتانیاهو به معنای واقعی کلمه «عزم خود را جزم کرده» است. این موضوع بهویژه ازآنجهت شگفتانگیز است تا اخیراً به نظر میرسید که ستاره سیاسی او در حال افول است و ممکن است با زندانیشدن او خاتمه یابد.
اما مانند دوستش در کاخ سفید، نتانیاهو موفق به تغییر سرنوشت خود شده و بهتدریج مشروعیت سیاسیاش را دوباره به دست آورده است. پس از واردکردن ضربهای قاطع به حزبالله، و ایران و آزادکردن برخی اسیران، هم او و هم حزب راستگرای لیکودش در نظرسنجیها در حال صعود هستند. در همین حال، اپوزیسیون که برنامهریزی کرده بود از غزه برای برکناری او استفاده کند، به چندین گروه تقسیم شده است.
نتانیاهو یک سیاستمدار تاکتیکدان و زیرک است، اما او از ناتوانی رهبری فلسطینی، ضعف رژیمهای عربی و حمایت بیچون و چرا از سوی دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده نیز بهرهمند برده و این موارد به احیای مأموریت ایدئولوژیک نتانیاهو کمک کردهاند.
او برای انجام این کار، جامعه اسرائیل را به جامعهای راستگرا و مذهبیتر تبدیل کرده است. باتوجهبه اینکه اسرائیل توسط نخبگان اشکنازی با ذهنیت لیبرال و غربگرا تأسیس شده که اغلب به احزاب چپگرا رأی میدادند، نتانیاهو و حزب لیکود تغییراتی بنیادین و ۱۸۰ درجهای در این نگرش ایجاد کردهاند.
انتقادها نادیده گرفته شدهاند
در هفتههای اخیر، او فرماندهان ارشد ارتش را تغییر داده تا از تبعیت بیچون و چرای آنها از دستورات جنگیاش اطمینان حاصل کند. این اقدام پس از برکناری وزیر دفاع، یوآو گالانت، در اوایل نوامبر ۲۰۲۴، که رقیب برجسته نتانیاهو در دولت و لیکود بود، صورت گرفت.
سه ماه بعد، رئیس ستاد، هرتزی هالووی، مجبور به استعفا شد، زیرا نسبت به استراتژی جنگی نتانیاهو ابراز نارضایتی کرده بود. هالووی گفت که جنگ به اهداف خود دستیافته و دیگر نمیتوان آن را توجیه کرد که این با نظر رئیسش در تضاد بود.
اگرچه نتانیاهو میگوید که از تشکیل یک کمیسیون رسمی برای بررسی رویدادهای منجر به ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حمایت میکند، اما او همچنین تلاش کرده است به طور غیرمستقیم تقصیر ناکامیهای آن روز را به گردن دیگران بیندازد و درعینحال وفادارانش را به سمتهای ارشد امنیتی و نظامی منصوب کند. ژنرال ایال زامیر، رئیس جدید ارتش، یکی از نزدیکان نتانیاهو است.
زامیر از مارس ۲۰۲۵ بهسرعت تغییرات گستردهای در رهبری نظامی ایجاد کرده، عملیات نظامی را در غزه ازسرگرفته و آمادگی ارتش برای اشغال دائمی را اعلام کرده است—همه اینها در راستای برنامه نتانیاهو و هدف شخصی او برای طولانی کردن درگیری بهمنظور جلوگیری از محاکمات و تشکیل کمیسیونها است.
دومین اقدام بزرگ نتانیاهو برکناری رونن بار، رئیس سرویس اطلاعات داخلی قدرتمند اسرائیل، شین بت، بود. این سازمان نه تنها در اسرائیل بلکه در غزه، کرانه باختری و مناطق نزدیک، از جمله جنوب لبنان و بلندیهای جولان، فعالیت دارد.
برکناری بار که دادستان کل خود نتانیاهو آن را غیرقانونی خواند، پس از آن صورت گرفت که تحقیقات شین بت درباره ناکامیهای اطلاعاتی مربوط به حمله ۷ اکتبر، حداقل تا حدی، انگشت اتهام را به سمت نتانیاهو نشانه رفت. بهعبارتدیگر، بار و نتانیاهو یکدیگر را متهم کردند.
اگرچه رونن بار به طور عمومی مسئولیت ناکامیهای شین بت را پذیرفت، اما درعینحال بارها از نحوه مدیریت جنگ و مذاکرات آتشبس از سوی نتانیاهو ابراز نارضایتی کرد و نخستوزیر را بهخاطر ازدستدادن فرصتهای کلیدی برای نجات اسیران زنده متهم کرد. بار نتانیاهو را متهم کرد که این فرصتها را بهخاطر نجات زندگی سیاسی خود ازدستداده است.
علاوه بر این، شین بت در تحقیقات خود تشکیل یک کمیسیون رسمی تحقیق را توصیه کرد که نقش نتانیاهو در ناکامیها را بررسی کند و برخی از نظریههای جنجالی، از جمله ادعای همکاری نتانیاهو با قطر برای تقویت حماس و تشدید تقسیمات داخلی فلسطینیها را مورد بررسی قرار دهد.
پس از اینکه نتانیاهو بار را از تیم مذاکرهکننده اسرائیل در دوحه برکنار کرد این اقدام بهسرعت مورد تأیید کابینهاش قرار گرفت و این موضوع منجر به اعتراضات گستردهای شد و وکلا گفتند که نخستوزیر صلاحیت برکناری رئیس شین بت، سمتی که باید به طور مستقل از تأثیرات سیاسی عمل کند، را ندارد.
نتانیاهو هنوز کارش تمام نشده بود. دادستان کل او که از جمله کسانی بود مانع برکناری رونن بار بود، او هم از سوی نتانیاهو برکنار شد.
این اقدام اعتراضات بزرگتر، محکمتر و همچنین درخواستهای قانونی به دیوان عالی را به دنبال داشت. بااینحال، خود دیوان نیز در تیررس نتانیاهو قرار دارد. بهعنوان بخشی از تلاش وسیعتر برای کنترل قوه قضائیه او میخواهد قدرت بیشتری برای انتخاب قضات ارشد اسرائیل داشته باشد.
هر دموکراسی به کنترلها و تعادلها نیاز دارد. قوه قضائیه مستقل شاید مهمترین کنترلکننده یا تعادلبخش باشد. برای سالها، رادیکالترین سیاستمداران اسرائیل تلاش کردهاند تا قوانین تبعیضآمیز را تصویب کنند که قضات ارشد اسرائیل مانع آنها شدهاند.
با برکناری یک دادستان کل مستقل و تحت کنترل قرارگرفتن سازوکارهای انتخاب قضات، نتانیاهو به طور مؤثری قوه قضائیه را تحت کنترل دفتر نخستوزیر قرار داده است.
در کنار کنترل نتانیاهو بر پلیس—که تحت هدایت وزیر فوق ملیگرا و به طور علنی نژادپرست، ایتامار بنگویر، قرار دارد—تحول نظم سیاسی اسرائیل کامل شده، و این نشان میدهد که چرا برخی تحلیلگران اقدامات اخیر او را بهعنوان یک “کودتا” توصیف کردهاند.
در بازسازی ساختارهای حکومتی اسرائیل، او میراث بنگوریون و دولت اسرائیل پس از ۱۹۴۸ را برهم زده است. اقدامات او نمایانگر یک شکاف رادیکال و نهادینهسازی آپارتاید است. برخی پیشبینی میکنند که مرحله بعدی تلاشهای سیستماتیک برای اخراج فلسطینیهایی خواهد بود که هنوز در سرزمین خود هستند.
حتی درحالیکه تیشه نتانیاهو بهخاطر استفاده بیش از حد کند شده او همچنان به هدف قراردادن بقایای دموکراتیک “تنها دموکراسی در خاورمیانه” ادامه میدهد.