
میدل ایست نیوز: سایمون واتکینز، پژوهشگر مسائل مالی مرتبط با نفت و گاز در یادداشتی که در اویل پرایس منتشر شد، ادعا کرده است که با ازسرگیری حضور شرکتهای بزرگ انرژی غربی در عراق، از جمله اکسونموبیل، شل، بیپی، شورون و توتالانرژیز، امریکا و متحدانش در حال پیشبرد طرحی هستند که هدف نهایی آن مهار نفوذ روسیه و چین در منابع انرژی عراق و اقلیم کردستان است. احداث نخستین پایانههای واردات گاز طبیعی مایع (LNG) در جنوب عراق، بهویژه در بنادر خورالزبیر و فاو، نقطه آغاز این رقابت ژئوپلیتیکی است.
بهگزارش سایمون واتکینز، عراق تاکنون وابسته به گاز و برق ایران بوده است؛ تا جایی که نزدیک به ۴۰ درصد برق کشور از طریق صادرات ایران تأمین میشود. واشنگتن اکنون با تشویق بغداد به توسعه بخش LNG و جذب سرمایهگذاری شرکتهای غربی، قصد دارد این وابستگی را از میان ببرد. طرح LNG بخشی از راهبرد دولت دوم ترامپ است که بر ترکیب فشار و مشوق استوار است: کشورهایی که از سرمایهگذاری و حمایت اقتصادی امریکا بهرهمند میشوند، باید در مقابل، از گاز و نفت آمریکا استفاده کنند.
اقلیم کردستان؛ میدان رقابت بلوکها
به گفته واتکینز، اقلیم کردستان عراق در این معادله نقش محوری دارد. در حالیکه دولت فدرال بغداد تا پیش از بازگشت ترامپ به قدرت، بهطور فزایندهای به چین و روسیه نزدیک شده بود، اربیل روابط راهبردی خود را با واشنگتن و متحدانش حفظ کرده است. آمریکا تلاش میکند اقلیم را به پایگاهی دائمی برای نظارت بر تحرکات برخی کشورها و کنترل جریان انرژی منطقه تبدیل کند. همزمان، واشنگتن در پی آن است که تمامی قراردادهای نفت و گاز اقلیم با شرکتهای روسی و چینی لغو یا جایگزین شوند.
مهار روسیه و چین؛ هدف نهایی
بر اساس این گزارش، به باور تحلیلگران غربی، هدف نهایی واشنگتن جلوگیری از گسترش نفوذ روسیه و چین در بازار انرژی خاورمیانه است. بخش LNG روسیه در قطب شمال و سرمایهگذاریهای چین در پروژههای زیرساختی عراق تهدیدی مستقیم برای جایگاه آمریکا در بازار جهانی انرژی محسوب میشوند. از همینرو، واشنگتن میکوشد از طریق اجرای پروژههای LNG در عراق، جریان سرمایه، فناوری و انرژی را به مدار غرب بازگرداند و بر روند بازسازی سیاسی و اقتصادی بغداد و اربیل نظارت نزدیکتری داشته باشد.
پروژههای LNG عراق در ظاهر اقتصادیاند، اما در عمل به بخشی از نبرد ژئوپلیتیکی گستردهتری میان آمریکا، چین و روسیه تبدیل شدهاند. اقلیم کردستان، بهواسطه موقعیت راهبردی و منابع غنی خود، در مرکز این رقابت قرار دارد؛ رقابتی که آینده استقلال انرژی و توازن قدرت در خاورمیانه را شکل خواهد داد.