روابط امریکا و عربستان؛ ستون اصلی سیاست خاورمیانهای ترامپ
با سفر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان، به واشنگتن برای دیدار با دونالد ترامپ رئیسجمهور امریکا، موضوعات فراوانی برای گفتوگو میان دو طرف وجود خواهد داشت و یکی از اولویتهای اصلی عربستان، دستیابی به نوعی تضمین امنیتی یا پیمان دفاعی از سوی ایالات متحده است.

برایان کاتولیس
میدل ایست نیوز: با سفر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، به واشنگتن برای دیدار با دونالد ترامپ رئیسجمهور امریکا، موضوعات فراوانی برای گفتوگو میان دو طرف وجود خواهد داشت. پیگیری چارچوبهای همکاری دوجانبه در حوزه اقتصاد و فناوری، از جمله هوش مصنوعی ــ که در جریان سفر ترامپ به عربستان در ماه مه مطرح شد ــ قطعاً در دستور کار قرار خواهد گرفت. همچنین مسائل امنیتی پیچیده و حلنشده منطقهای همچون ایران، مناقشه اسرائیل-فلسطین و تهدیدهای مداوم حوثیها در یمن نیز بخشی از مذاکرات خواهد بود.
یکی از اولویتهای اصلی عربستان، دستیابی به نوعی تضمین امنیتی یا پیمان دفاعی از سوی ایالات متحده است؛ موضوعی که ریاض سالهاست به دنبال آن است. در مارس ۲۰۲۳، پس از تجدید روابط دیپلماتیک میان عربستان و ایران در توافقی که با میانجیگری چین در پکن انجام شد، مقامات ارشد سعودی تلاشهای دیرینه خود را برای دستیابی به پیمان دفاعی با دولت بایدن شدت بخشیدند. این امر نشان داد که عربستان همچنان نسبت به نیات تهران تردید جدی دارد.
تغییر چشمانداز
اما شرایط امروز با گذشته تفاوت زیادی دارد. توان نظامی و برنامه هستهای ایران در جنگ ۱۲ روزه ماه ژوئن، ضربات سنگینی متحمل شد؛ جنگی که اسرائیل با حمایت ایالات متحده پیش برد. در سال ۲۰۲۴ نیز سرمایهگذاریهای چند دههای ایران در حزبالله لبنان و رژیم اسد در سوریه هدف حملات گسترده قرار گرفت و راهبرد منطقهای تهران را تضعیف کرد.
با این حال، ایران هرچند ضربه خورده، اما از میدان خارج نشده است. این کشور همچنان ظرفیتهای قابلتوجهی برای انجام حملات منطقهای، چه مستقیم و چه از طریق متحدان خود دارد و همین موضوع یکی از دلایل اصلی ادامه تلاش عربستان برای دستیابی به پیمان امنیتی با امریکا است.
دلیل دیگر، حمله اسرائیل به رهبران حماس در دوحه قطر در ۹ سپتامبر بود. این حمله موجی از شوک را در سراسر منطقه ــ بهویژه میان متحدان امریکا در خلیج فارس ــ ایجاد کرد. ناتوانی یا عدم تمایل دولت ترامپ برای جلوگیری از این حمله، تردیدها نسبت به چتر امنیتی امریکا برای شرکای منطقهای را افزایش داد.
واکنش منطقهای
کشورهای منطقه به سرعت وارد عمل شدند. قطر میزبان نشستی فوقالعاده با حضور رهبران جهان عرب و اسلام ــ از جمله ایران ــ بود تا همبستگی خود را با قطر نشان دهند و حمله اسرائیل را محکوم کنند. با این حال، بیانیه پایانی نشست بیشتر جنبه شعاری داشت و اقدام عملی چندانی در پی نداشت.
آنچه انجام شد، توافق بر سر تقویت همکاریهای اطلاعاتی و برنامهریزی برای دفاع مشترک، از جمله سامانههای هشدار زودهنگام موشکی بود؛ اقدامی که نشانهای از حرکت به سوی همگرایی و یکپارچگی بیشتر دفاعی است؛ چیزی که امریکا سالهاست آن را تشویق میکند. عربستان همچنین یک توافق دفاعی متقابل با پاکستان امضا کرد؛ نشانهای دیگر از اینکه کشورهای منطقه در پی تنوعبخشی به روابط امنیتی خود برای مقابله با تهدیدهای نوظهور هستند.
نمونه قطر
شاید مهمترین پیامد حمله اسرائیل (به قطر)، توافق آتشبس غزه و آزادی گروگانها در اوایل اکتبر بود. دولت ترامپ به سرعت برای اطمینانبخشی به قطر در زمینه روابط امنیتی وارد عمل شد و نارضایتی خود از حمله اسرائیل به قطر را به عنوان اهرم فشار به کار گرفت تا نتانیاهو سرانجام با این توافق موافقت کند. ترامپ حتی نتانیاهو را وادار کرد بابت این حمله از قطر عذرخواهی کند.
بخشی از این اطمینانبخشی امریکا به قطر در قالب یک فرمان اجرایی در اواخر سپتامبر ارائه شد که تضمین امنیتی را در بر داشت. در این فرمان آمده بود: «ایالات متحده هرگونه حمله مسلحانه به قلمرو، حاکمیت یا زیرساختهای حیاتی دولت قطر را تهدیدی علیه صلح و امنیت ایالات متحده تلقی خواهد کرد».
این فرمان متعهد میشود که «تمام اقدامات قانونی و مناسب ــ از جمله دیپلماتیک، اقتصادی و در صورت لزوم نظامی ــ برای دفاع از منافع ایالات متحده و دولت قطر و بازگرداندن صلح و ثبات» انجام گیرد.
هرچند چنین فرمان اجرایی بیانیهای مهم محسوب میشود، اما معمولاً به اندازه یک پیمان رسمی که نیازمند تصویب کنگره است، وزن و اهمیت ندارد. با این حال، سرعت عمل دولت ترامپ در ارائه این تضمین به قطر، نشان داد که ایالات متحده تا چه اندازه درک کرده که حمله نظامی اسرائیل اعتماد به چتر امنیتی امریکا را تضعیف کرده است.
از این رو، سفر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، به واشنگتن فرصتی برای دو کشور فراهم میکند تا روابط خود را در حوزههای مختلف عمیقتر سازند. هدف اصلی این سفر، ادامه مسیر توافقهایی است که در جریان سفر ترامپ به عربستان در ماه مه در زمینههای گوناگون حاصل شد.
با این حال، هیچ چارچوب همکاریای بدون فراهم کردن یک بنیان امنیتی محکم برای عربستان و کل منطقه مؤثر نخواهد بود. در اینجا، تضمین امنیتیای که ترامپ برای قطر صادر کرد میتواند به عنوان الگویی برای اقداماتی باشد که عربستان و ایالات متحده در هفتههای آینده دنبال خواهند کرد.
شریک ترجیحی
با وجود نگرانیهای فزاینده در سالهای اخیر درباره میزان اعتمادپذیری و ثبات امریکا، ایالات متحده همچنان شریک راهبردی مورد ترجیح عربستان سعودی باقی مانده است. امریکا قدرتمندترین و توانمندترین ارتش جهان را در اختیار دارد و شبکهای بی مانند از شرکای امنیتی در خاورمیانه دارد که میتواند همانند سالهای ۱۹۹۰-۱۹۹۱، هنگام حمله عراقِ صدام حسین به کویت، بهعنوان ضریب افزایندهای در دفاع عربستان عمل کند. حتی با وجود تردیدها و بدبینیهای اخیر دیگر رقبای جهانی مانند چین یا روسیه به هیچوجه به سطح تعهدات و توانمندیهایی که امریکا برای تقویت امنیت به منطقه آورده و همچنان میآورد، نزدیک نمیشوند.
9 ماه نخست از دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ با بیثباتی و پیشبینیناپذیری قابل توجهی از سوی ایالات متحده در بسیاری از حوزهها، بهویژه در سیاست داخلی، همراه بوده است. اما یک منطقه از جهان که ترامپ چه در گفتار و چه در عمل بر آن اولویت داده، خاورمیانه است؛ جایی که بسیاری از مسائل بزرگ همچون ایران و مناقشه اسرائیل-فلسطین همچنان حلنشده باقی ماندهاند.
روابط دوجانبه امریکا و عربستان به ستون اصلی سیاست کلی ترامپ در خاورمیانه تبدیل شده است؛ به همین دلیل میتوان انتظار داشت که گامهای بیشتری برای تعمیق این روابط برداشته شود.



