نفوذ صعودی روسیه در پروندههای خاورمیانه و شمال آفریقا
حضور روسیه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا چه از روی فرصتطلبی باشد، چه به دلیل تمایل اعراب نه یک مرحله گذرا که یک استراتژی بلندمدت است.
میدل ایست نیوز: به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده امریکا حداقل برای مدتی به تنها قدرت خارجی مسلط بر منطقه تبدیل شد. سپس، قدرتهای جهانی دیگر به رهبری چین و روسیه با ظهور در صحنه رقابتهای سیاسی و عقب راندن نفوذ امریکا در خاورمیانه و سایر مناطق تحت نفوذش، نقش فراوانی را در ایجاد تعادل در موازنه قدرت ایفا کردند.
در این اواخر گزارشها و تحلیلهایی منتشر میشود مبنی بر اینکه نقش امریکا در خاورمیانه به میزان قابلتوجهی کاهش یافته و حتی برخی چنین استدلال میکنند که نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه در حال پایان است.
شرایط حاکم در دوران پس از بهار عربی در چندین کشور در منطقه مانند مصر، لیبی، تونس و سوریه، فرصتهای سیاسی جدیدی را برای قدرتهای جهانی ایجاد کرده است؛ در همین حال سیاستهای توسعهطلبانه اخیر روسیه از هدف سیاسی آن در ارتباط با ایفای نقش در چنین منطقه کلیدی و درعینحال آسیبپذیر، حکایت دارند.
حضور روسیه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا چه از روی فرصتطلبی باشد، چه به دلیل تمایل اعراب به آن و چه صرفاً مبتنی بر زمانبندی مناسب باشد، یک مرحله گذرا نیست و یک استراتژی بلندمدت است.
ترکیبی از مشارکتهای نظامی، پروژههای زیرساختی و انتخاب متحدان احتمالی در مناطق درگیری نشان میدهد که روسیه قصد دارد حضور خود را با منافع اساسی بلندمدت پیوند دهد.
میتوان گفت که حضور روسیه در منطقه و ارتباط آن با نخبگان سیاسی مبتنی بر سه محور است: مشارکت در پروژههای بزرگ زیرساختی، سرمایهگذاری در پروژههای نظامی و مشارکت در برنامههای پس از جنگ.
روسیه بیثباتی موجود در منطقه را فرصتی برای ظاهرشدن بهعنوان واسطه بین کشورها و گروههای مختلف و تثبیت موقعیت خود بهعنوان یک قدرت بزرگ میبیند.
روابط اقتصادی و نظامی با کشورهای عضو شورای همکاری
روابط روسیه با کشورهای عضو شورای همکاری به لحاظ اقتصادی در حال افزایش است؛ امارات بزرگترین شریک تجاری مسکو در این منطقه بشمار میرود.
ارزش تجارت روسیه با عربستان نیز از 700 میلیون در سال 2016 به 1.7 میلیارد دلار در سال گذشته رسیده است.
بااینوجود، روسیه سالها برای جذب سرمایه سران شورای همکاری تلاش کرده و همکاری در زمینه سرمایهگذاری برای مسکو اهمیت بیشتری دارد.
علاوه بر این، روسیه بهشدت تلاش میکند تا به بازار تسلیحاتی این منطقه (بزرگترین بازار تسلیحاتی در جهان) وارد شود؛ در حال حاضر امارات مهمترین خریدار سلاحهای روسی است اما روسیه هنوز تأمینکننده عمده تسلیحات این کشورها نبوده و تلاش مسکو تابهحال نتیجه قابلتوجهی نداشته است.
بااینوجود، ریاض برای مسکو شریکی بالقوه در توسعه همکاری در زمینه صنایع دفاعی و خرید تسلیحاتی محسوب میشود.
نقشآفرینی در شمال آفریقا
مصر
در مصر، روسیه چندین قرارداد نظامی برای تأمین تسلیحاتی امضا و درصد قابلتوجهی از تولیدات گاز طبیعی مصر را خریداری کرده و برای ساخت اولین نیروگاه هستهای در این کشور قرارداد بسته است.
قاهره مشتری اصلی مسکو در خرید اسلحه از سال 1947 تا 1955 بود.
روسیه در دهه 2000 به مصر سامانههای دفاع هوایی «تور ام1» و «بوک»، موشک های ضد هوایی قابل حمل «ایگلا» و بالگردهای «ام.آی8» و «ام.آی17» تحویل داد.
در سال 2013 که عبدالفتاح السیسی در مصر به قدرت رسید، روابط تسلیحاتی این کشور با روسیه به طور قابلتوجهی گسترش یافت. دو کشور برگزاری جلسات مشترک وزرای دفاع و خارجه را آغاز کردند.
تعلیق کمکهای نظامی امریکا به مصر که نشاندهنده نارضایتی از روابط با روسیه بود، روابط قاهره و مسکو را تقویت کرد.
مصر در ژوئن 2015 اولین رزمایش دریایی مشترک با روسیه را در دریای مدیترانه داشت و در سال 2016 نیروهای عملیات ویژه دو کشور با هم آموزش دیدند؛ وزیر دفاع روسیه سرگئی شویگو در سپتامبر 2016 مصر را «مهمترین شریک استراتژیک روسیه» در منطقه مِنا خواند.
یکی از دلایل اصلی تمرکز روسیه بر مصر این است که این کشور مهمترین کشور سنی در جهان عرب قلمداد میشود و این واقعیت را که شرکای اصلی روسیه در منطقه نیروهای شیعه هستند، متعادل میکند.
لیبی
در آفریقای شمالی، لیبی جایگاهی مهم در خیالات ژئوپلیتیک روسیه دارد.
روسیه در سال 2011 میخواست تحت عنوان مشارکت با غرب، مانع از تحمیل منطقه پرواز ممنوع توسط شورای امنیت سازمان ملل برای محافظت از غیرنظامیها شود؛ لیبی پس از نابودی رژیم معمر قذافی توسط سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، به کشوری شکستخورده تبدیل شد.
روسیه بعدتر از خلیفه حفتر، مرد قدرتمند در لیبی شرقی، حمایت و نیروهای ویژه روسی را برای پشتیبانی از نیروهای او به پایگاه های واقع در غرب مصر و نزدیک مرز لیبی، اعزام کرد.
روسیه از اشتباهات و تناقضهای اروپا و ایالات متحده در لیبی، بهویژه از عدم موفقیت آنها در ایجاد ثبات در این کشور پس از درگیری سال 2011، و درک اشتباه آنها از امنیت در مقابل ثبات، بهره برد.
تمایل ایالات متحده به جلوگیری از درگیری شدیدتر در لیبی این امکان را برای روسیه فراهم آورد تا اهداف خود را با آسودگی بیشتری دنبال کند.
پرونده سوریه؛ نقطه اوج نفوذ روسیه در خاورمیانه
در سوریه، اقدامات روسیه نشان میدهد که مداخله آن مبتنی بر رویکرد مدیریت بحران نیست.
حضور سنگین نظامی، حمایت روسیه از بشار اسد در مذاکرات حل اختلاف و سرمایهگذاری در گسترش پایگاه نظامی روسیه در بندر طرطوس، همگی نشاندهنده این مسئلهاند که روسیه میخواهد سوریه را بهعنوان مرکز حضور و نفوذ در منطقه آماده کند.
فراتر از همگراییهای کنونی، رابطه ویژه پیونددهنده مسکو و دمشق ریشه در تاریخ مشترک دارد و عنصر نظامی یکی از محرکهای اصلی آن است.
در جریان جنگ سرد، بین سوریه و اتحاد جماهیر شوروی یک همکاری نظامی محکم ایجاد شد، در یک سو سوریه در آن زمان کشوری در حال دگرگونی و در جستجوی «دولت حامی» معتبر بود تا به آن در خارجشدن از انزوای منطقهای کمک کند.
در سوی دیگر اتحاد جماهیر شوروی به دنبال مناطق جدید نفوذ برای مقابله با ایالات متحده بود؛ ارتباط نظامی بین دو کشور بهویژه متعاقب به قدرت رسیدن حافظ الاسد تقویت شد.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه از سوریه فاصله گرفت و تنها در اواسط دهه 2000 بود که دو کشور توافق کردند روابط ممتاز نظامی و نهادی خود را بازیابند.
بشار اسد در پی تشدید بحران سوریه در سال 2015، از رئیسجمهوری روسیه برای حمایت نظامی درخواست کرد.
روسها از اواخر سپتامبر 2015 بهتدریج دستاوردهای قاطع در زمین به دست آوردند و توانستند مخالفان را درهم شکنند و رئیسجمهوری اسد را در قدرت نگه دارند.
وقتی که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در دسامبر 2017 با حضور در پایگاه «حمیمیم» سوریه که نیروهای روس در آن مستقر هستند خبر از کاهش تعداد نیروهای نظامی روسیه در سوریه داد، به نظر میرسید که این کشور قصد دارد بعد از دو سال دخالت مستمر در سوریه از حضور خود در این کشور بکاهد؛ این در حالی است که وی در همین پایگاه گفت که کشورش دو پایگاه هوایی حمیمیم و پایگاه دریایی طرطوس در غرب سوریه را بهصورت دائمی حفظ خواهد کرد.
پوتین درخصوص دلیل ادامه حضور روسیه در این دو پایگاه گفته بود، اگر تروریستها یکبار دیگر پیدا شوند، روسیه نیرومندتر از قبل وارد عمل خواهد شد.
در همان سال، فدراسیون روسیه و سوریه توافقنامهای امضا کردند که بر اساس آن 11 کشتی روسی مجهز به نیروگاههای کوچک هستهای میتوانند در طرطوس، مستقر شوند.
پایگاه دریایی طرطوس به دلیل قرارگرفتن در دریای مدیترانه برای روسیه از نظر راهبردی بسیار مهم است. در واقع مسکو از پایگاه دریایی طرطوس برای نوعی تقویت حضور نظامی خود در شرق مدیترانه و مانور قدرت در مواقع لازم بهره میگیرد.
روسیه از نظر سیاسی و امنیتی خود را برنده جنگ سوریه میداند و در تلاش است تا از موقعیت برتر خود در سوریه بهعنوان کارتی برای روابط دوجانبه با بازیگرانی مانند آمریکا، ترکیه، اسرائیل و ایران استفاده کند.