طرح معکوس تیم ترامپ برای حل مناقشه فلسطین و اسرائیل
فلسطینی ها بیش از آنکه به شکوفایی اقتصادی فکر کنند به دنبال آزادی اند.

- تیم «دونالد ترامپ» به جای آنکه طرح خود را با همکاری فلسطینیان تنظیم کنند، آن را بعد از 18 ماه که شاهد انواع اهانت ها به مردم فلسطین بوده مطرح کردند.
- صحبت کردن درباره طرح صلح اقتصادی پیش از تلاش عملی برای حل مسائل مانند آزادی و استقلال اشتباه بزرگ تیم ترامپ است.
- این نشست در بحرین برگزار شده که براساس آمارهای مؤسسه «فریدم هاوس» یکی از سرکوبگرترین کشورهای خاورمیانه است
- اینها همه برنامه های هوشمندانه ای است که در کشوری عادی می توان اجرا کرد. اما مسئله اینجاست که فلسطین کشوری عادی با اوضاع طبیعی نیست.
- من خود از مردم فلسطین بارها و بارها شنیده ام که بیش از هر چیز در پی آزادی اند و نه شکوفایی اقتصادی.
- شمار یهودیان و فلسطینیان ساکن اراضی فلسطینی تقریبا برابر است، اما فلسطینی ها فقط کنترل امنیت 5 درصد از زمین ها و سلطه اداری بر 5 درصد دیگر را دارند و 90 درصد باقی مانده تحت کنترل اسرائیل است.
- اگر واقعا طرحی برای این آشوب در کار است باید بیش از هر چیز راه حل عادلانه برای آزادی فلسطینیان را پیشنهاد کند.
میدل ایست نیوز: «هادی عَمر» عضو سابق تیم مذاکره کننده امریکایی برای حل مناقشه فلسطین و اسرائیل و مسئول طرح اقتصادی «جان کری»، وزیر امور خارجه اسبق امریکا، برای تقویت اقتصاد فلسطین در مقاله ای به آسیب شناسی طرح امریکا برای حل مناقشه فلسطین و اسرائیل، موسوم به «معامله قرن» پرداخته است.
در این مقاله که در مجله «هیل» منتشر شده آمده که پس از انتظاری که به طول انجامید، بالاخره تیم رئیس جمهور امریکا به رهبری «جارد کوشنر»، طرح خود درباره چگونگی توسعه اقتصادی فلسطین را ارائه کرد و به همین مناسبت نشستی در بحرین برگزار شد.
به عنوان کسی که از سال 2013 تا 2017 مسئول رسیدگی به طرح اقتصادی پیشنهادی «جان کری» برای ملت فلسطین بوده، نظر خود را در این باره بیان می کنم:
اولا به طرز جالب توجهی تیم «دونالد ترامپ» به جای آنکه طرح خود را با همکاری فلسطینیان تنظیم کنند، آن را بعد از 18 ماه که شاهد انواع اهانت ها به مردم فلسطین بوده مطرح کردند. برای همین هم فلسطینی ها حاضر به شرکت در این نشست نشدند.
اهانت های ترامپ بدین ترتیب بود: توقف کمک های امریکا به کرانه باختری و نوار غزه؛ توقف کمک ها به صدها هزار پناهنده فلسطینی؛ بستن دفتر سیاسی فلسطین در واشنگتن؛ بستن کنسولگری امریکا در قدس که 175 سال از راه اندازی آن می گذشت و انضمام آن به سفارت امریکا در اسرائیل.
از این بدتر اینکه ترامپ باز به نحو جالب توجهی طرح اقتصادی را قبل از ارائه طرح سیاسی خود برای حل مناقشه فلسطین مطرح کرد. صحبت کردن درباره طرح صلح اقتصادی پیش از تلاش عملی برای حل مسائل مانند آزادی و استقلال اشتباه بزرگ تیم ترامپ است.
نکته اینجاست که این همه در وقتی رخ می دهد که تنش ایران و امریکا به سطحی کم سابقه در سال های اخیر رسیده است و این نشست در بحرین، در همسایگی ایران، برگزار شده که براساس آمارهای مؤسسه «فریدم هاوس» یکی از سرکوبگرترین کشورهای خاورمیانه است و در آزادی بیان در رتبه ای پایین تر از کرانه باختری و هم رتبه با نوار غزه است.
فلسطین در این نشست شرکت نکرد. اسرائیل هم به علت عدم حضور فلسطین حضور رسمی در این نشست نداشت. بسیاری از کسانی که شرکت کردند که از پیش تأکید کردند که درباره نتیجه بخش بودن این طرح تردیدهای جدی دارند.
در نظر اول، طرح ترامپ به خودی خود هوشمندانه و منطقی و دارای صورت بندی مناسب به نظر می آید. به هر حال این طرح براساس کار فوق العاده بانک جهانی و کمیته چهارجانبه تنظیم شده است.
این طرح مجموعه ای از سرمایه گذاری ها در پروژه های اساسی را پیشنهاد می کند، از جمله آنچه نوار غزه را به کرانه باختری وصل می کند و هزینه آن چند میلیارد دلار می شود. همچنین میلیاردها دلار برای برق و آب در نظر گرفته شده است. و البته در آن تأکید شده که چنین پروژه ای فقط پس از توافق صلح قابل اجراست.
اینها همه برنامه های هوشمندانه ای است که در کشوری عادی می توان اجرا کرد. اما مسئله اینجاست که فلسطین کشوری عادی با اوضاع طبیعی نیست. مردم فلسطین دهه ها در ضعف و کمبود امکانات در مناطقی نیمه مستقل به سر برده اند که در آن زندگی شان تابع نیازهای اسرائیل بوده است.
اگر تیم رئیس جمهور امریکا روابط دوستانه ای با مردم و رهبران فلسطینی برقرار می کرد و با همکاری آنها نیازهای ملت فلسطین را شناسایی می کرد و برنامه عادلانه برای آزادی واقعی ملت فلسطین می چید بی تردید همه چیز طور دیگری می شد.
اما طرح معکوس ترامپ باعث شد که اصول آزادی کاملا امری ثانوی باشد. من خود از مردم فلسطین بارها و بارها شنیده ام که بیش از هر چیز در پی آزادی اند و نه شکوفایی اقتصادی. آنها از طرح اقتصادی کری بسیار خوشحال بودند و نشست های بسیاری در سطوح بالا برای بهبود اقتصادی فلسطینیان در امان و پراگ و واشنگتن و دیگر شهرها برگزار کردیم. دیپلماسی روشن یعنی همین.
نباید فراموش کرد که «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل، در دهه های گذشته کوشید که به جای دادن آزادی به فلسطینیان اقتصاد فلسطین را تقویت کند، و همین حساسیت فلسطینی ها را به هر طرح مشابهی برانگیخته است. به خصوص که ترامپ هیچ گاه قرابت خود با راست افراطی در اسرائیل را پنهان نکرده است.
شمار یهودیان و فلسطینیان ساکن اراضی فلسطینی تقریبا برابر است، اما فلسطینی ها فقط کنترل امنیت 5 درصد از زمین ها و سلطه اداری بر 5 درصد دیگر را دارند و 90 درصد باقی مانده تحت کنترل اسرائیل است.
سرانه تولید ناخالص داخلی در اسرائیل 40 هزار دلار در سال یعنی بالاتر از فرانسه و ژاپن است و برای فلسطینیان کمتر از 2 هزار در سال در غزه و 4 هزار دلار در کرانه باختری است.
با وجود این مشکلات اقتصادی، باز آزادی مسئله اصلی فلسطینیان است. فلسطینی ها آزادی نقل و انتقال، واردات، صادرات، حتی انتقال از غزه به کرانه باختری و برعکس را ندارند. همین وضعیت باعث شد که هر دو حزب حاکم در امریکا بر ضرورت رسیدن به راه حل دو کشوری در اراضی فلسطینی به توافق برسند.
واقعیت تلخ آن است که اگر ترامپ واقعا می خواهد زندگی بهتری برای فلسطینیان تأمین کند کافی است در عکسی که در صفحه دوم طرح امریکا آورده شده و لبخندی که بر لبان دختران فلسطینی در آن عکس است دقت کند. آن دخترها روپوش مدارس تابع سازمان ملل (اونروا) را به تن دارند که دولت امریکا کمک های خود به آن را قطع کرد.
اگر واقعا طرحی برای این آشوب در کار است باید بیش از هر چیز راه حل عادلانه برای آزادی فلسطینیان را پیشنهاد کند. آن وقت است که ملت فلسطین و رهبران سیاسی شان می توانند با دولت امریکا تعامل داشته باشند و چه بسا سرمایه گذاری های امریکایی در فلسطین آغاز شود.
در غیر این صورت، باید منتظر ماند و دید که مردم امریکا در انتخابات 2020 کسی را انتخاب می کنند که همین آسیب ها را ادامه دهد یا کسی که مسیر تازه ای برای صلح فلسطین و اسرائیل در پیش بگیرد.