نگاه خاورمیانه

ورژن 2 بهار عربی در راه است؟

آشوب ها و ناآرامی ها در کشورهای عربی که 9 سال پیش با خودسوزی یک میوه فروش تونسی آغاز شد، هنوز خیلی قدیمی نشده است؛ اما ناظران از ورژن 2 بهار عربی سخن می گویند. ناآرامی های گسترده خیابان های عراق و لبنان را فرا گرفته و یک سری تظاهرات آرام تر هم در الجزایر، سودان و دیگر کشورها در جریان است.

نویسنده: پل آر. پیلار

میدل ایست نیوز: مردم خاورمیانه خود را یکی از خانه ها در صفحه شطرنج دیگران نمی دانند و ناآرامی  های فعلی در این منطقه نیز همین مساله را نشان می دهد.

آشوب ها و ناآرامی ها در کشورهای عربی که 9 سال پیش با خودسوزی یک میوه فروش تونسی آغاز شد، هنوز خیلی قدیمی نشده است؛ اما ناظران از ورژن 2 بهار عربی سخن می گویند. ناآرامی های گسترده خیابان های عراق و لبنان را فرا گرفته و یک سری تظاهرات آرام تر هم در الجزایر، سودان و دیگر کشورها در جریان است. دو جنبه قابل توجه در اعتراضات کنونی وجود دارد که به سیاست های غرب در قابل منطقه مربوط است.

اولی این است که دلیل نارضایتی ها همان دلایل قدیمی و آشنایی هستند که به بهار عربی اول انجامیدند. از جمله این دلایل خواست اولیه بشریت برای یک زندگی بهتر است. به طور ساده، نارضایتی ها ناگزیر عدم توانایی نظام سیاسی موجود در خدمت رسانی و ایجاد فرصت های اقتصادی در شرایطی عادلانه، غیر فاسد و موثر را هدف می گیرند. این دلیل نارضایتی در میان بسیاری از مردم در جوامع گوناگون و با گرایش های سیاسی متفاوت، مشترک است. ناآرامی عمدتا با یک نظریه پردازی خاص و یا حتی اشتراکات دینی و نژادی تعریف نمی شود. مینا العُریبی، روزنامه نگار عرب، مشاهده کرده است که برخی از ناآرامی ها در عراق «تاکیدی است بر اینکه بسیاری از استان های با اکثریت شیعه از عملکرد احزاب سیاسی که از هویت شیعه برای کسب و حفظ قدرت استفاده کرده اند، هیچ بهره ای نبرده اند». درک ریشه ناآرامی ها نه از طریق شعارهای احزاب، بلکه در کاستی های اجتماعی و اقتصادی ممکن می شود. تحلیل این موارد در مجموعه مطالعات انجام شده تحت حمایت سازمان ملل متحد که اولین نسخه آن در سال 2002 و تحت عنوان «گزارش توسعه انسان عربی» منتشر شد، آورده شده است.

شاخصه اصلی دیگر ورژن 2 بهار عربی این است که با درک عمومی آمریکایی ها از مشکلات موجود در خاورمیانه متفاوت است. یک الگوی قالب در این برداشت ها که توسط نومحافظه کاران ترویج داده شده که کنترل سیاست ها در دولت جورج دابلیو. بوش و ترغیب به آغاز جنگ عراق را بر عهده داشتند، این بوده که خواسته مردم خاورمیانه دموکراسی و رهایی از حاکمان مستبد است. شکی در آن نیست که بسیاری از عراقی ها از رهایی از سلطه رژیم مستبد (صدام حسین) خشنود شده اند؛ در کوتاه مدت، هرگونه سپاسگذاری از کمک در براندازی چنین حکومتی تحت تاثیر خشم و نارضایتی از اشغال بیگانگان قرار گرفت؛ و این احساسی بوده که از زمان اشغال عراق تاکنون بر سیاست های این کشور تاثیر گذاشته است. اشغال کنندگان آمریکایی چندان با گل و شیرینی مورد استقبال قرار نگرفتند و بیشتر با شورش و ناآرامی مواجه شدند. در بلند مدت، ناتوانی دولت عراقی شکل گرفته توسط آمریکا در ارائه خدمات و فرصت های اجتماعی بدون درگیری در فاسد، بر اذهان عمومی تاثیر گذاشته و به شکل گیری ناآرامی های کنونی انجامیده است. این شرایط با دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق شباهت دارد که هر گونه خوشحالی و رضایت اولیه از فروپاشی نظام شوروی، تحت تاثیر نارضایتی ها از فساد و کمبود خدمات عمومی قرار گرفت و سبب شد عده ای به سوگ درگذشت نظام پیشین بنشینند.

اخیرا، گرایش غالب در آمریکا این بوده است که به کشورهای خاورمیانه به عنوان خانه ها در صفحه شطرنجی بنگرد که در آن، ایالات متحده بر سر نفوذ منطقه ای با قدرت های خارج از منطقه به خصوص روسیه، و یا قدرت های درون آن به خصوص ایران، رقابت می کند. به ویژه دولت کنونی ایالات متحده ایران و نظریه «هلال شیعی» تحت کنترل این کشور را منشا هرگونه آشفتگی در خاورمیانه می داند. با این حال، مردم خاورمیانه خود را خانه ای در صفحه شطرنج دیگران نمی دانند و آشوب های کنونی نیز گویای همین امر است.

ناآرامی ها در لبنان را نمی توان چندان رویارویی یک جامعه اعتقادی در برابر یک جامعه اعتقادی دیگر یا یک گروه هویتی-فرقه ای در برابر گروهی دیگر دانست؛ این ناآرامی ها بیشتر رد گسترده کل نظام سیاسی اعتقادی است. چنین نظامی بر پایه حکومتی صلبی و غیرمسئول در برابر خواسته های لبنانی ها ایجاد شده است.

در عراق نیز شرایط مشابهی در حال رخ دادن است. فریادهای تظاهرات کنندگان شعارهای ضد ایرانی را نیز شامل می شود، اما این ناآرامی ها بازتابی از تمایل مردم به نوعی تقابل میان ایران و عراق نیستند. در مقابل، نشان دهنده این مساله هستند چطور ایران به عنوان یک نهاد خارجی به آشکارترین مشارکت کننده در وضعیت نابسامان کنونی عراق تبدیل شده است. همانطور که آلیسا روبین، روزنامه نگار نیویورک تایمز، شرایط را تشریح می کند، «بالاتر از هر چیزی، این یک ستیز است میان آنهایی که پس از سرنگونی صدام حسین توسط آمریکا، سود زیادی برده اند و آنهایی که به سختی از پس زندگی بر می آیند و با خشم، تقسیم غنائم توسط احزاب سیاسی که برخی از آنها با ایران در ارتباط هستند را به افراد دارای ارتباطات قوی، به نظاره نشسته اند.» اگرچه عراقی ها از ایران به دلیل کمک های آن در شکست داعش قدردانی می کنند، اما این روزها از ایران هم با گل و شیرینی استقبال نمی شود.

همه اینها یعنی ایالات متحده باید برخی تغییرات در سیاست گذاری های خود را مدنظر قرار دهد. اول، اگر هدف این است که کشورهای خاورمیانه صلح آمیز و با ثبات شوند، پس باید به نیازهای مردم این کشورها برای توسعه انسانی توجه شود. صفحه شطرنج باید به کلی فراموش شود. دوم، اگر آمریکا می خواهد که در قیاس با رقبای خود مانند روسیه و ایران حضور بیشتری در کشورهای منطقه داشته باشد، باید خود را برای هر احتمالی آماده کند. احساسات در مخالفت با فساد شدید است و به نقطه ابراز نارضایتی از ناتوانی دولت های محلی در رسیدگی به نیازهای انسانی رسیده. دلیل اینکه به رغمی ناکارآمدی های تشکیلات خودگردان فلسطینی، بهار عربی جدید به فلسطین نرسیده همین است. فلسطینی ها دریافته اند که بزرگ ترین و آسیب رسان ترین حقیقت در زندگی آنها اشغال اسرائیلی است و بیشتر فلسطینی ها خشم و غصب خود را به همان هدف معطوف کرده اند.

جدای از هرگونه نارضایتی از هر چیزی که اشغال خارجی تلقی می شود، اقتصاد و ساختار قدرت سیاسی  ناکارآمد موجب می شود که هر گونه نارضایتی داخلی هم به قدرت خارجی در تعامل با آن ساختار متمرکز شود. شرایط ایران در عراق در حال حاضر که تماما به دلیل قدم های اشتباه ایران نیست، این نکته را به وضوح نشان می دهد. به رغم همه هشدارها در اظهارات آمریکایی درباره نفوذ ایران در کشورهایی همچون عراق، این نفوذ جدای از کسب اطمینان از اهداف اولیه امنیتی در جلوگیری از روی کار آمدن دیکتاتوری مانند صدام حسین و حمله ای مشابه حمله دهه 1980 او به خاک ایران، چیزی غیر از یک سری شعاهای خشم آلود در تظاهرات مردمی برای ایران نداشته است.

منبع
نشنال اینترست

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده + هشت =

دکمه بازگشت به بالا