خبر اولسیاسیمقالاتنگاه خاورمیانه

بازی بزرگ روسیه در سوریه پسا اسد با سیاست عمل‌گرایی

پس از یک دهه جنگ و خونریزی در سوریه و سایه سنگین نظامی روس‌ها بر سر این کشور، اکنون کاخ کرملین، بی‌اعتنا به سرنوشت بشار اسد که روزی حیاتش را مدیون پوتین بود، پرچم عمل‌گرایی را در خصوص رابطه با حاکمان جدید دمشق برافراشته است.

میدل ایست نیوز: مسکو با وجود همه اتهاماتی که در سالگرد ۱۰ سالگی مداخله نظامی‌اش در سوریه متوجه آن است، سیاست عبور مصلحت‌گرایانه از گذشته را در پیش گرفته و در پی تضمین منافع ژئوپلیتیک ۴۹ ساله‌ خویش است.

در این چرخش حیرت‌انگیز، احمد الشرع، رئیس دوره انتقالی سوریه نیز که روزگاری فرماندهی مخالفان اسد را بر عهده داشت، اکنون گام در راه مسکو می‌نهد تا با شرکت در اجلاس عربی-روسی، فصل تازه‌ای از روابط را با قدرتی آغاز کند که سال‌ها با استفاده از حق وتوی خود در شورای امنیت برای حفظ نظام بشار اسد تلاش کرد؛ گویی که در سیاست به طور عام و در سیاست روسها به طور خاص، هیچ دوستی ابدی نیست و تنها منافع هستند که حاکمیت همیشگی دارند.

به گزارش العربی الجدید، ۱۰ سال پیش درست در چنین روزهایی بود که روسیه دخالت نظامی مستقیم خود را در سوریه آغاز و نخستین عملیات نظامی را از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، خارج از حوزه‌ نفوذ پیشین خود هدایت کرد. روسیه در سوریه حضوری دراز مدت در شرق مدیترانه را تثبیت کرد که تا سقوط رژیم بشار اسد در ۸ دسامبر ۲۰۲۴ و پناهندگی او نزد خودشان نیز امتداد یافت.

اکنون، مسکو با تلاشی بی‌وقفه، در پی برقراری روابطی عمل‌گرایانه است که زمام آن به دست منافع باشد؛ روابطی با رهبری جدید سوریه که گویی اکنون با دیدارهای متقابل مقامات سوری و روس، در حال تحقق است. این امر با نزدیک شدن سفر احمد الشرع، رئیس‌ دوره انتقالی سوریه به روسیه برای شرکت در اجلاس عربی-روسی که قرار است در ماه اکتبر آینده برگزار شود، به اوج خود خواهد رسید.

در روز سی ام سپتامبر 2015 پس از آنکه مجلس فدرال روسیه به اتفاق آرا، درخواست ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور را مبنی بر استفاده از نیروهای مسلح در خارج از مرزها برای پشتیبانی از نیروهای بشار اسد رئیس جمهور وقت سوریه، در برابر گروه‌های معارض مسلح، تصویب کرد، این اقدام به سرخط خبرهای جهان بدل شد.

زمانی که روسیه مداخله نظامی خود را آغاز کرد، نظام بشار اسد تنها بر ۲۰ درصد از خاک کشور خود مسلط بود؛ اما وضعیت در طول سال‌های بعد، به‌گونه‌ای ریشه‌ای دگرگون شد که نه تنها حکومت اسد توانست بخش اعظمی از قلمرو از دست‌رفته را آزاد کند، بلکه توانست مواضع دشمنان منطقه‌ای خود، بویژه ترکیه، قطر و عربستان سعودی را نیز تغییر دهد؛ کشورهایی که دیگر هیچ‌کدام خواستار کناره‌گیری فوری او از قدرت نبودند و نهایتاً در سال ۲۰۲۳ نیز حتی شاهد بازگشت سوریه به اتحادیه عرب بودیم.

با این حال، روسیه هیچ‌گاه فشار کافی بر اسد وارد نکرد تا به واسطه‌ اصلاحات سیاسی، در پی راه‌حلی سیاسی برای بحران این کشور باشد؛ آن هم در بحبوحه وخامت اوضاع اقتصادی، بخصوص پس از تصویب قانون تحریم‌های امریکا معروف به قانون سزار که در اواسط سال ۲۰۲۰ اجرایی شد و مبنایی برای اعمال تحریم علیه کشورها و شرکت‌های همکار با نظام بشار اسد قرار گرفت؛ امری که زوال و سقوط نهایی این نظام را سرعت بخشید.

در مقابل، روسیه در قبال سرپا نگه داشتن حکومت اسد، مجموعه‌ای از دستاوردهای ژئوپلیتیک برای خود در سوریه رقم زد که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به در اختیار گرفتن رایگان پایگاه دریایی طرطوس و پایگاه هوایی حمیمیم به مدت ۴۹ سال اشاره کرد. علاوه بر این، روسیه پیش از آنکه در فوریه 2022 جنگ خود علیه اوکراین را آغاز کند، از مداخله نظامی خود در سوریه بهره برداری کرد تا این کشور را به عرصه‌ای برای آزمایش تسلیحات و آموزش نظامی تبدیل کند. این آزمایش‌ها شامل آزمودن مجموعه‌ای از جدیدترین تجهیزات و تسلیحات نظامی برای نخستین بار در شرایط واقعی نبرد بود که از جمله آنها می توان به موشک‌های کروز کالیبر، بمب‌افکن‌های استراتژیک «تو-۹۵ ام‌اس» و بمب‌افکن‌های استراتژیک تو-۱۶۰» اشاره کرد.

حضور یک دهه‌ای روسیه در سوریه و حمایت بی‌دریغ از نظام اسد

هر چند روس‌ها هنگام حضور در سوریه، به واسطه‌ محدودیت حضور زمینی ارتش و اتکا به مزدوران شرکت نظامی خصوصی واگنر، متحمل تلفات هنگفتی در میان نیروهای خود نشدند؛ اما در طول یک دهه مداخله به نفع اسد، نیروهای روسی مرتکب نقض‌های فاحش حقوق بشر شدند به طوری که در همین زمینه، شبکه حقوق بشر سوریه در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴، نهمین گزارش سالانه خود را منتشر و در آن برجسته‌ترین جنایات نیروهای روسی از آغاز ورود نظامی‌شان به سوریه را مستند کرد. این گزارش تاکید می‌کند نیروهای روسی مسئول قتل ۶۹۶۹ غیرنظامی، شامل ۲۰۵۵ کودک و ۹۸۳ زن با انجام دست‌کم ۳۶۲ مورد کشتار بوده اند.

تحلیل داده‌ها نشان داد بالاترین نرخ قربانیان به سال اول مداخله روسیه (۲۰۱۵-۲۰۱۶) تعلق دارد که در آن مجموعاً ۳۵۶۴ غیرنظامی جان باختند؛ رقمی که تقریباً ۵۱ درصد از کل قربانیان در طول 9 سال را تشکیل می‌دهد در حالی که از میان استان‌های سوریه، حلب با حدود ۴۱ درصد، بالاترین آمار قربانیان را ثبت کرده و پس از آن ادلب با حدود ۳۸ درصد قرار دارد.

فضل عبدالغنی، مدیر شبکه حقوق بشر سوریه، همزمان با انتشار این گزارش، در بیانیه‌ای اظهار داشت: با وجود هزاران مورد نقض قانون که روسیه در سوریه مرتکب شده، نه تنها یک فقره تحقیق درباره تخلفات نیروهایش را آغاز نکرد و هیچ فرماندهی را بابت بمباران بیمارستان‌ها، بازارها و مدارس مجازات ننمود بلکه تمامی گزارش‌های مستند را نیز انکار و آن‌ها را به جعل و گمراه‌سازی متهم می‌کند و از این طریق،خود را تا سطح رژیم سابق سوریه تنزل داد در حالی که روسیه باید مسئولیت‌های قانونی خود را بپذیرد، تحقیقات جدی را آغاز کند و به جبران خسارات قربانیان بپردازد.

این گزارش همچنین به نقش حیاتی مداخله نظامی روسیه در بازپس‌گیری کنترل مناطق گسترده‌ای از خاک سوریه توسط رژیم اسد اشاره می‌کند که در دوره ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ از دست رفته بود. علاوه بر این، حمایت روسیه از نظام بشار اسد نه تنها متوقف نشد، بلکه به تمامی عرصه‌ها گسترش یافت به طوری که روسها استفاده نظام وقت سوریه از سلاح‌های شیمیایی و گزارش‌های سازمان منع سلاح‌های شیمیایی،سوءاستفاده از کمک‌های بشردوستانه فرامرزی و به کارگیری رسانه‌ها در جهت برنامه ها و تبلیغات نظام حاکم و بهبود وجهه جنایاتش را توجیه کردند.

اوج حمایت سیاسی روسیه از نظام بشار اسد در خنثی‌سازی هرگونه محکومیت بین‌المللی در شورای امنیت متبلور شد، جایی که روسیه با استفاده ۱۸ باره از حق وتو، شورای امنیت را در برابر پاسخگویی رژیم سوریه در قبال جنایات ضد بشری ارتکابی، فلج کرد. از این ۱۸ بار استفاده از حق وتو، چهار مورد آن پیش از مداخله نظامی و ۱۴ مورد پس از دخالت نظامی مستقیم در سال ۲۰۱۵ به کار گرفته شد؛ اقدامی که نشانگر همدستی روسیه در ارتکاب نقض‌های گسترده در کنار نظام وقت سوریه، و تمایلش به حفاظت از خود در برابر ارجاع به دادگاه کیفری بین‌المللی است.
علاوه بر این، روسیه در تمامی ۲۱ دوره شورای حقوق بشر، علیه قطعنامه‌هایی رأی داد که خشونت و برخورد وحشیانه رژیم سوریه با مخالفانش را محکوم می‌کرد و حتی کشورهای متحد خود نظیر الجزایر، ونزوئلا و کوبا را هم برای رأی دادن به نفع رژیم بسیج کرد.

چرخش مصلحت‌گرایانه روسیه؛ از بشار اسد تا احمد الشرع

با وجود آنکه روسیه بر روی نظام بشار اسد شرط بسته بود و پس از سقوط او، با اعطای حق پناهندگی به وی، از تحویل دادنش به دستگاه عدالت سرباز زد، اما توانست به سرعت منافع راهبردی خود را با دولت جدید سوریه نیز تضمین کند به طوری که این تضمین از طریق تداوم حضور نظامی روسیه در سواحل سوریه و بازگشت به فرودگاه قامشلی محقق شد.

در سایه این تحولات، مسکو و دمشق در تلاشند تا صفحه‌ای نو و سپید در روابط خود بگشایند. رشته دیدارهای سطح بالا و انتظار برای اولین سفر رسمی احمد الشرع، رئیس‌ دوره انتقالی سوریه، به مسکو برای شرکت در نخستین نشست سران روسیه و کشورهای عربی در اواسط ماه اکتبر آینده، خود گواهی بر این رویکرد است.

این در حالی است که هیئتی بلندپایه از مقامات دولت سوریه، شامل اسعد الشیبانی وزیر امور خارجه، مرهف ابوقصره وزیر دفاع و حسین سلامه رئیس سازمان اطلاعات دولت کنونی سوریه، در تاریخ ۳۱ ژوئیه گذشته به مسکو سفر کردند و الشیبانی در آنجا با پوتین دیدار کرد.

در همین ارتباط، احمد الشرع نیز در مصاحبه‌ای با شبکه الاخباریه سوریه که در ۱۲ سپتامبر پخش شد، بر ضرورت ادامه رابطه با روسیه تأکید کرد و اظهار داشت: روسیه کشوری مهم و تقریباً دومین قدرت بزرگ جهان است و عضو شورای امنیت است. پیوندهای ناگسستنی میان سوریه و روسیه از زمان تأسیس سوریه در سال ۱۹۴۶ شکل گرفته است. از این رو، نباید ساختار درونی دولت سوریه را دستخوش بازی‌های نابجا کرد. ما اگر قصد تغییر مسیری را داریم، باید این تغییر در قالب یک راهبرد هدفمند انجام شود و نباید در مدیریت صحنه سوریه، صرفاً واکنش‌های احساسی نشان داد. سوریه در زمینه‌های انرژی، غذا و تسلیحات پیوندهای متعددی با روسیه داشته است که ما به طور خودکار آن‌ها را به ارث برده‌ایم. بنابراین، باید این پیوندها را به شیوه‌ای آرام و مدبرانه حفظ و مدیریت کنیم؛ به ویژه که سوریه با تحریم‌های پرتعداد و متنوعی روبروست که بخشی از آن‌ها با شورای امنیت مرتبط است و روسیه دارای کرسی دائمی در این شورا است و رای آن باید هدفمند باشد همچنان که روسیه یک قدرت جهانی است و به مصلحت سوریه است که روابطی آرام و متین با آن داشته باشد.

برتری‌بخشی به منافع روسیه با گذشت ۱۰ سال پس از مداخله

با گذشت یک دهه از آغاز مداخله نظامی مستقیم روسیه در سوریه، ولادیمیر احمدوف، پژوهشگر ارشد در مؤسسه خاورشناسی آکادمی علوم روسیه، به این مسئله اذعان دارد که مسکو نه به دلیل پایبندی و حمایت صد در صد از بشار اسد، بلکه در پی صیانت از منافع ژئوپلیتیک خود وارد سوریه شد و پیش بینی می‌شود روابط با مقامات جدید سوریه به ویژه پس از سفر قریب‌الوقوع الشرع به مسکو ادامه یافته و توسعه یابد.

احمدوف که تحصیلات تخصصی اش در رشته علوم تاریخ است در گفت‌وگو با العربی الجدید، تصریح کرد: پس از گذشت ۱۰ سال و با رصد نحوه تعامل روسیه با واقعیت جدید سوریه، می‌توان با قاطعیت گفت که دخالت نظامی روسیه در سوریه با هدف حمایت از اسد نبود، بلکه برای حفاظت از منافع روسیه در خاورمیانه و به طور کلی در عرصه بین‌الملل صورت گرفت. این اقدام نشأت گرفته از مخالفت با تلاش‌های غرب برای سرنگونی نظام‌های سیاسی دوست با روسیه و جایگزینی آن‌ها با نظام‌های متخاصم بر اساس الگوی سرنگونی و ترور معمر قذافی، رهبر لیبی، در سال ۲۰۱۱ بود.

احمدوف درباره تحلیل خود از موضع روسیه در روزهای پایانی پیش از سقوط رژیم اسد خاطر نشان کرد: پس از حمله هیئت تحریر الشام به حلب در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴، اسد در یک سفر غیرعلنی به مسکو فراخوانده شد تا به او ابلاغ شود که آغاز روند سیاسی ضروری است ضمن آنکه افزون بر این موضوع، روسیه از تأمین پوشش هوایی برای شبه‌نظامیان ایرانی و عراقی که می‌توانستند از رژیم در حال سقوط حمایت کرده و عمر آن را طولانی‌تر سازند، خودداری کرد.

این تحلیلگر و کارشناس مسائل تاریخی در باب چشم‌انداز آینده روابط روسیه و سوریه، اظهار داشت: مسکو از دهه‌ چهل قرن گذشته تاکنون با سوریه ارتباطات دیرینه داشته است به طوری که اتحاد جماهیر شوروی سرمایه‌گذاری‌های عظیمی در توسعه سوریه انجام داد و روسیه پس از فروپاشی شوروی سابق نیز بدهی‌های سوریه به ارزش تقریبی ۱۰ میلیارد دلار را بخشید. به همین دلیل، این روابط با سقوط اسد قطع نشد و مسئله خروج پایگاه‌های نظامی روسیه از سوریه نیز هرگز مطرح نگردیده است.

وی تأکید می‌کند: سفر احمد الشرع به مسکو یک نشانه‌ی فوق‌العاده مثبت خواهد بود، به ویژه آنکه پس از شرکت وی در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک صورت می‌گیرد؛ حضوری که مشروعیت بین‌المللی او را تا حدود زیادی تقویت کرده است.

بستن صفحات گذشته در دوران پسااسد

محمود الحمزه، اندیشمند سوری مقیم مسکو نیز که از سال ۲۰۱۱ با رژیم اسد از همین شهر به مخالفت برخاست، دلیل دخالت 10 سال پیش روسیه در سوریه را به انگیزه‌ تثبیت حضور دائمی نظامی در مدیترانه ارجاع می‌دهد. او در عین حال تأکید می‌کند امروز، مسکو و دمشق تحت رهبری مقامات جدید سوریه قادرند روابط مشارکتی نوینی را بر پایه عمل‌گرایی و منافع متقابل بنا نهند و طومار صفحه گذشته را در هم بپیچند.

الحمزه در گفت‌وگو با العربی الجدید تصریح کرد: دخالت نظامی روسیه اساساً برای حراست از نظام بشار اسد بود، با وجود اینکه اسد مرتکب جنایات علیه ملت سوریه و جنایت جنگی از طریق استفاده از سلاح شیمیایی در غوطه شرقی در سال ۲۰۱۳ شده بود. اما مسکو در آن زمان معتقد بود که مصلحتش در منطقه ایجاب می کند در ازای تثبیت پایگاه‌های طرطوس و حمیمیم در ساحل سوریه، از اسد پشتیبانی کند؛ چرا که اگر دخالت روسیه نبود، حکومت اسد در سال ۲۰۱۵ سقوط می‌کرد.

وی با اشاره به اینکه سقوط حکومت بشار اسد در اواخر سال گذشته برخی از محاسبات مسکو را دچار سردرگمی کرد، می افزاید: سقوط اسد یک شکست استراتژیک ژئوپلیتیک برای روسیه بود و رویدادی که منافعش را با قرار دادن آن در حاشیه صحنه سوریه، به شدت تحت تأثیر منفی قرار داد. هرچند نشانه‌هایی وجود دارد که حاکی از آغاز هماهنگی بین افسران روس و گروه‌های مخالف از زمان سقوط حلب بود چرا که روسیه از بمباران گروه‌های شورشی در هنگام پیشروی به سمت دمشق خودداری کرد و احتمالاً بر افسران رژیم اسد نیز فشار آورد تا از مقاومت دست بردارند و همچنین به ایران اجازه نداد که از طریق پایگاه حمیمیم نیروی پشتیبانی برای نظام اسد بفرستد.

وی در خصوص وضعیت کنونی روابط روسیه و سوریه نیز خاطر نشان کرد: پس از سقوط حکومت اسد، روسیه با تأمل و درنگ با واقعیت جدید تعامل کرد، در حالی که مقامات جدید سوریه نیز تصمیم گرفتند مسیر گسست کامل با مسکو را در پیش نگیرند، بلکه اجازه دادند پایگاه‌های روسی در ساحل سوریه باقی بمانند. آن‌ها البته برقراری روابط خوب با روسیه را منوط به جبران اشتباهات گذشته کردند زیرا ضرورت تداوم حضور روسیه در منطقه را برای ایجاد موازنه در برابر حضور کشورهای غربی هم‌پیمان با اسرائیل که مناطق وسیعی از جنوب سوریه را در اشغال دارد، درک می‌کنند.

نارضایتی روسیه از بشار اسد و چرخش به سمت عمل‌گرایی

کِریل سیمیونوف، شرق‌شناس و کارشناس شورای امور بین‌الملل روسیه، دلیل دست کشیدن روسیه از حمایت اسد در مرحله نهایی پیش از سقوط را به خودکامگی و غروری که رژیم سابق حتی در قبال متحدان خود در پیش گرفته بود، نسبت می‌دهد چرا که حتی بشار اسد به تلاش‌های روسیه برای ترتیب دادن دیداری بین اسد با رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، پاسخ مثبت نداد و آشتی با آنکارا را به خروج نیروهای ترکیه از مناطق شمال سوریه گره زده بود.

سیمیونوف تصریح کرد: از زمانی که روس‌ها احساس کردند بشار اسد پس از تقویت مواضع خود، این سیگنال را می‌فرستد که مدیون روسیه نیست، موضع خود در سوریه را به تدریج تغییر دادند. اما بشار اسد وضعیت را به درستی درک نکرد و در نتیجه غرور خود، بدون حمایت روسیه ماند و حتی حمایت ایران و آنچه را از بدنه داخلی رژیم باقی مانده بود، نیز پس از ناتوانی در غلبه بر بحران‌های اقتصادی، از دست داد.

در هفته‌های پس از سقوط اسد، زمزمه ها و اشارات مکرری از سوی روسیه به گوش رسید که اسد را مسئول وضعیت اسفبار سوریه می‌دانست که از جمله آنها می توان به اظهارات سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در اواسط ژانویه گذشته اشاره کرد که رژیم سابق را مسئول کُند کردن روند سیاسی و عدم تمایل به تغییر وضعیت موجود دانست.

روسیه اما در مقابل، به سمت تعامل عمل‌گرایانه با واقعیت جدید سوریه حرکت کرد و اشتیاق خود را برای بنا نهادن روابطی مبتنی بر منافع متقابل با مقامات جدید نشان داد که آخرین شاخص‌ها و نشانه‌های آن، سفر هیئت عالی‌رتبه سوریه شامل الشیبانی و ابوقصره به مسکو در پایان ماه ژوئیه گذشته بود که تمامی ابعاد روابط دو کشور را در بر گرفت. این سفر با سفر کاری الکساندر نواک، معاون نخست‌وزیر روسیه، به سوریه دنبال شد که طی آن با احمد الشرع و الشیبانی گفت‌وگو و بر امکان ارائه حمایت در زمینه بازسازی زیرساخت‌ها و ارسال کمک‌های بشردوستانه تأکید کرد.

منبع
العربی الجدید

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه + 18 =

دکمه بازگشت به بالا