خبر اولسیاسی

ترور سردار سلیمانی و تضعیف انگیزه اصلاحات دموکراتیک در عراق؛ ترامپ روند سیاسی در بغداد را تحت تاثیر قرار داد

ترور سردار سلیمانی به طور حتم شرایط را برای معترضان دشوارتر خواهد کرد. حملات آمریکا، رهبران شیعه عراق که اغلب درگیر مشاجره بودند، به یکدیگر نزدیک کرده است.

نویسنده: رناد منصور

میدل ایست نیوز: ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس در تاریخ 3 ژانویه در بغداد، ایران و آمریکا را به سمت شروع جنگ سوق داد. با این حال، به رغم تشدید تنش ها توسط ایران با حمله موشکی به پایگاه های نظامی عراقی مقر نیروهای آمریکایی، دورنمای یک جنگ همه جانبه میان ایران و آمریکا کمرنگ شده است. در عوض، عراق بیشترین عواقب ناشی از حمله آمریکا را متحمل شد و سیاست های داخلی این کشور اکنون با خطر واژگونی مواجه است.

پیش از حمله پهبادی آمریکا به سردار سلیمانی، دولت عراق با یک تهدید داخلی اساسی مواجه بود: سه ماه اعتراضات بی وقفه ضد دولتی. معترضان اغلب جوان و بدون شغل، نظام سیاسی پس از رژیم صدام حسین را رد کرده و به فساد دولتی و نفوذ خارجی به خصوص ایرانی در امور این کشور اعتراض داشتند. اما ترورهای اخیر این فرصت را در اختیار دولت شیعه عراق قرار داد تا احساسات ضد آمریکایی را برانگیزاند و از این طریق، هم اعتراضات را بی اعتبار و هم توجه ها را از ناکامی سران سیاسی منحرف کند.

معترضان از این تغییرات آگاه هستند. حتی آنهایی که پیشتر علیه ایران شعار می دادند و گروه های شبه نظامی نزدیک به ایران را مسئول سرکوب های خشونت آمیز مخالفت ها می دانستند، اکنون در قبال این که در نظر دیگران طرفدار آمریکا به نظر بیایند محتاطانه برخورد می کنند. معترضان در عراق ادعا می کنند که طرفدار هیچ یک از کشورهای ایران و آمریکا نبوده و می خواهند تا هر دوی آن ها دست از مداخله در کشورشان بردارند.

ترور سردار سلیمانی به طور حتم شرایط را برای معترضان دشوارتر خواهد کرد. حملات آمریکا، رهبران شیعه عراق که اغلب درگیر مشاجره بودند، به یکدیگر نزدیک کرده است. ایران نیز از این فرصت برای تقویت نفوذ خود در عراق استفاده می کند؛ هم به این دلیل که وقایع اخیر فرصت غلبه بر مقاومت ها در مقابل ایفای نقش آن در عراق را فراهم کرده و هم برای اینکه می تواند مدت طولانی تری اقدامات تلافیث جویانه علیه آمریکا انجام دهد.

بازگشت به سمت سیاست هویتی

آنی ترین اثر سیاسی حملات آمریکا را می شد در مجلس عراق مشاهده کرد. مجلس عراق در اواخر 2019 درگیر منازعات داخلی بی پایان بود. دو دسته رقیب بعد از انتخابات ملی سال 2018 پدیدار شدند که توسط چهره های مطرح شیعه رهبری می شدند: ائتلاف اصلاح مقتدا الصدر و ائتلاف بناء هادی العامری. هر یک از این دسته ها گروه های سنی و کرد را شامل می شدند که این مساله در تناقض با ساختار سیاسی عراق پس از صدام بود. به رغم رقابت های ائتلاف های اصلاح و بناء، بسیاری از تحلیلگران احساس می کردند که عراق در حال فاصله گرفتن از تاریخچه اخیر سیاست های قومی خود است.

با این حال، رقابت بین این دو بلوک، قوه مقننه عراق را فلج و فرآیند سیاسی را تهدید می کرد. در پاییز گذشته که عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، استعفای خود را اعلام کرد، طرفین نتوانستند بر سر جانشین او به توافق برسند. حتی سردار سلیمانی که به دلیل توانایی اش در گردهم آوردن سران سیاسی مشهور بود هم نتوانست راه حلی برای این بن بست بیابد.

اکنون، ترور سردار سلیمانی و مهندس، شکل گیری مجدد چنین دورنمایی (فاصله گرفتن از سیاست های قومی) را از بین برد. بلافاصله پس از حمله، مجلس عراق یک جلسه فوریتی برگزار کرد تا بر سر حضور نظامیان آمریکایی در عراق رای گیری کند. اصلاح و بناء رقابت را کنار گذاشتند و زیر پرچم ضد آمریکایی متحد شدند. اولویت صدر، عامری و باقی رهبران شیعه یک شبه به حذف نیروهای آمریکایی از خاک عراق تغییر یافت. اما احزاب سنی و کرد که بخشی از ائتلاف های اصلاح و بناء را تشکیل می دادند، رای گیری را تحریم کردند. این جدایی و اختلافات یادآور روزهای تیره چند دستگی قومی بود.

مقتدی صدر، روحانی پوپولیست شیعه که در میانه اعتراضات اخیر به ایران سفر کرده بود، پس از حمله آمریکا مجددا موقعیت خود را تثبیت و بلافاصله پس از ترور پیروان خود را به مقابله با آمریکا ترغیب کرد. او 24 ژانویه یک راهپیمایی بزرگ علیه آمریکا در بغداد ترتیب داد و حتی برخی از دشمناش از جمله غیث الغزالی، رهبر گروه شبه نظامی عصائب الحق، از او پشتیبانی کردند.

صدر همچنینی با عامری دیدار کرد تا درباره احتمال نامزدی مجدد عبدالمهدی برای مقام نخست وزیری گفت و گو کنند. از دید بسیاری از معترضان عراقی، تلاش ها برای متحد کردن بنیان های سیاسی شیعه با تقویت نظام فاسد کنونی مساوی است. طبق گفته های یکی از معترضان به خبرگزاری رویترز، راهپیمایی ترتیب داده شده توسط صدر با آنچه مردم در خیابان می خواهند، متفاوت است؛ این از نظام سیاسی کنونی حمایت می کند و مخالف آن نیست.

اعتراضات کنونی عراق بر ضد نظام سیاسی این کشور با تمام اعتراضات دهه های گذشته این کشور متفاوت است. طبق نظرسنجی برگزار شده توسط ابتکارعمل عراق «چتم هاوس»، معترضان امروزی در عراق را عمدتا جوانایی تشکیل می دهند که با توجه به نداشتن شغل تمام وقت یا حتی خانواده، چیزی برای از دست دادن ندارند. خواسته های آنها جدی تر از خواسته ها در جریان های اعتراضی قبلی است: آنها به جای اصلاحات تدریجی، می خواهند نظام سیاسی موجود که بر اساس توافقات قدرت محور قومی تعریف شده، خاتمه یابد. آنها همچنین تاثیر و نفوذ ایران در کشورشان را محکوم می کنند.

خشونت علیه تظاهرات کنندگان

ادامه تظاهرات از ماه نوامبر سران سیاسی در عراق را آشفته و عبدالمهدی را مجبور به استعفا کرد؛ اما تظاهرات کنندگان با این اقدام دولت خشنود یا پراکنده نشدند. خشونت ها در جریان تظاهرات بیش از 600 کشته بر جا گذاشت و معترضان در میدان تحریر، گروه های شبه نظامی مرتبط با حشد الشعبی نزدیک به ایران را عامل این خشونت ها می دانستند؛ نیرویی که در سال 2014 با هدف متحد کردن گروه های شبه نظامی در جنگ علیه داعش تشکیل شد و نقشی کلیدی در رهاسازی مناطق تحت اشغال داعش ایفا کرد. بسیاری از عراقی ها باور دارند که اگر حشد الشعبی نبود، داعش بغداد را نیز تصرف کرده بود. مهندس، فرمانده حقیقی حشد الشعبی و مسئول نظارت بر تبدیل این گروه از یک شبکه از هم گسیخته از جنگجویان و شبه نظامیان به یک سازمان حرفه ای و منسجم بود. در طول جنگ با داعش، محبوبیت این سازمان در میان عراقیان به شدت افزایش یافت. اما تحلیل ها نشان می دهند که دخالت های اخیر آنها در سرکوب معترضان و ورود به حوزه سیاست، موجب کاهش محبوبیت آنها شده است. اما ترور سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس سبب شد که همه حتی تظاهرات کنندگان عراقی حمله ایالات متحده را در نگرانی از تاثیرات آن، محکوم کنند.

مقاومت میدان تحریر

با این حال، صدر و دیگر رهبران شیعه نتوانسته اند تظاهرات کنندگان را راضی کنند که خشم خود را به ایالات متحده معطوف کنند. صدر پس از راهپیمایی ضدآمریکایی از پیروانش خواست تا میدان های اعتراض را ترک کنند و این خواسته با هجوم نیروهای عراقی و شبه نظامی به سمت تظاهرات کنندگان همزمان شد و چندین کشته و زخمی بر جا گذاشت. بسیاری از پیروان صدر خواسته او را رد کردند و گفتند که او آنها را سرافکنده کرده است. اگرچه صدر با بسیاری از دیگر رهبران شیعه رابطه نزدیکی دارد و از حمایت ایران نیز برخوردار است، اما به نظر می رسد دارد خیابان ها را از دست می دهد.

عراق امروز با عراق سالیان پس از حمله آمریکا در سال 2003 فرق دارد. رهبران شیعه دیگر نمی توانند برای تقویت قدرت خود به سیاست های قومی یا ضد آمریکایی متوسل شوند. حتی پس از حمله آمریکا نیز معترضان نشان دادند که به دنبال مسیر دیگری هستند؛ مسیری که به دور از مداخله بازیگران خارجی در سیاست داخلی باشد و حاکمیت عراق را به مردمانش باز گردانده و از همه مهم تر، به نظام سیاسی پس از سال 2003 پایان دهد.

منبع
فارن افرز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا