خبر اولسیاسی

تغییر شکل مرز عراق-سوریه؛ نظامی شدن منطقه مرزی بوکمال (بخش چهارم)

در سمت عراقی مرز، مجموعه ای ازواحدهای دولتی، غیردولتی و واحدهای نظامی شبه دولتی کنترل ارضی را با یکدیگر به اشتراک گذاشته اند.

نویسندگان: هریت حسن (یکی از اعضای ارشد غیرمقیم کارنگی مرکز خاورمیانه که تمرکز تحقیقات او بر عراق، فرقه گرایی، هویت سیاسی، بازیگران مذهبی و روابط دولت-جامعه است،) و خضر خادور (محقق غیرمقیم در کارنگی مرکز خاورمیانه در بیروت که زمینه اصلی تحقیقات او روابط نظامی-شهروندی و هویت های محلی در سرزمین شام با تمرکز بر سوریه است)

میدل ایست نیوز: ساکنان قائم و بوکمال در بیش از 3 سالی که این دو منطقه تحت اشغال داعش بود، می توانستند برای انجام مبالدات محدود یا مراجعه به دکتر، بدون نیاز به گذرنامه یا ویزا از مرز عبور کنند. طبق گفته برخی از ساکنان، آنها هر چند وقت یکبار از قائم به بوکمال یا دیر الزور سفر می کردند تا داروهای خود را بگیرند، امور شخصی خود را انجام دهند و یا محصولات محلی ساده را از سوری هایی که به آنجا سفر کرده بودند، خریداری و با آنها داد و ستد کنند. در طول این مدت، داعش مبادلات سوخت در مرز را در اختیار داشت و با استفاده از فناوری ابتدایی اقدام به استخراج، پالایش و فروش نفت و گاز در عراق و سوریه کرد.

با این حال، این شرایط موحب نشد تا برداشت ساکنان از هویت ملی شان تغییر کند و یا موانع روانی میان آنها و ساکنان سوری مرز به طول کامل از بین برود. هویت بیشتر جمعیت این مناطق مرزی در نزدیک به یک قرن کشورهای جداگانه عراقی و سوری و چندین دهه سیاست گذاری های ساختارهای دولت مرکزی درباره آنها شکل گرفته است. برای نمونه، خانواده ای از  بوکمال صاحب زمین در هر دو سوی مرز بین بوکمال و قائم بود. در دهه 1970 میلادی که مرز بسته شد، این خانواده کنترل خود روی زمین هایش را از دست داد و از خویشاوندان عراقی خود خواست تا مراقب اموالش باشند و درصدی از درآمد حاصل را برایش بفرستند. در میانه دهه 90 میلادی، خانواده های عراقی از ارسال پول خودداری کردند. خانواده های سوری آن زمان بود که اقوام خود در آنسوی مرز در عراق را به چشم مردم این کشور دیدند و نه قوم و خویش خود. زمانی که داعش کنترل منطقه را به دست گرفت، این خانواده برای تنظیم شکایت و بازپس گیری کنترل زمین خود، به آنها مراجعه کرد. قاضی شرعی که یک سعودی با اطلاعات اندک از وضعیت موجود بود، در حل این مساله ناکام ماند. اکنون که مرزهای کشوری دوباره ایجاد شده و داعش از هم پاشیده است، خانواده سوری باور دارد که عراقی ها زمین او را دزدیده اند.

یک ساکن قائم می گوید برای مردم محلی، کنار آمدن با سوری ها به دلیل عادت های متفاوت و گرایش آنها به «تمرکز روی سود بدون در نظر گرفتن عرف های اجتماعی» بسیار دشوار است. از سوی دیگر، عمر خلاف داعش نسبتا کوتاه بود و بنابر اظهارات شهردار قائم، حدود 40 درصد از ساکنان این شهر در مقاطع زمانی مختلف از درگیری ها به سمت مرزها گریختند. جنگ های داخلی بی پایان و نبود یک نظام سازمان یافته، داعش را از پیاده سازی تغییرات حکومتی مدنظر خود، بازداشت.

تضعیف داعش و ظهور گروه های شبه نظامی تحت حمایت ایران

بیرون راندن داعش از قائم در سال 2017 و در نهایت شکست آن در سال 2019 منجر به استقرار شمار زیادی از نیروهای نظامی و شبه نظامی در نواحی مرزی قائم و بوکمال شد. بسیاری از این گروه های شبه نظامی روابط نزدیکی با ایران داشتند. این روابط سبب شدند نواحی مرزی به گذرگاهی برای ایران تبدیل شود و امکان اعمال نفوذ این کشور در منطقه را پدید آورند. ایالات متحده و اسرائیل هم به طور متقابل، متوجه اهمیت نواحی مرزی عراق و سوریه به عنوان یک جبهه حیاتی در تقابل با ایران شدند. تحرکات مرزی عموما از جانب مرز عراق رقم می خورد و منبع نفوذ ایران و شبه نظامیان در سوریه بود. بیشتر آنچه که در بوکمال وقوع یافته، ادامه تحولات رخ داده در قائم بوده است.

نظامی شدن منطقه مرزی بوکمال-قائم

در سمت عراقی مرز، مجموعه ای ازواحدهای دولتی، غیردولتی و واحدهای نظامی شبه دولتی کنترل ارضی را با یکدیگر به اشتراک گذاشته اند. این مجموعه لشکرهای هفتم و هشتم ارتش عراق، واحدهای مرزبانی، نیروهای ضد تروریسم، پلیس فدرال، شبه نظامیان فعال زیر سایه نیروهای حشد الشعبی و یک نیروی قبیله ای محلی را شامل می شود. اگرچه این نیروها برای جنگ علیه داعش گردهم آمدند، اما هر کدام منافع سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را دنبال می کنند. به خصوص، رقابت بر سر نفوذ بین آمریکا و متحدانشان با ایران به یک عامل اصلی در شکل دهی واقعیت های منطقه در دوران پسا داعش تبدیل شده است.

این رقابت اساسا در استقرار گروه های شبه نظامی وابسته به ایران در قائم و بوکمال مشهود است و چند دستگی قدرت و فعالیت نظامی در منطقه را نشان می دهد. شبه نظامیان اصلی فعال در قائم، کتائب حزب الله (تیپ 45 حشد الشعبی) که کنترل جاده بین قائم و عکاشات را در دست دارد، کتائب الامام علی (تیپ 40 حشد الشعبی)، سرایا الخراسانی (تیپ 18 حشد الشعبی)، لواء المنتظر (تیپ 7 حشد الشعبی) و کتائب انصار الحجت (تیپ 29 حشد الشعبی) هستند. لواء الطفوف (تیپ 13 حشد الشعبی) به رهبری قاسم مصلح نیز در منطقه فعالیت می کند که با سپاه پاسداران ایران همسو نیست. اگرچه مصلح و گروه های وابسته به ایران در موضع ضد آمریکایی اشتراک دارند، اما تیپ او در حرم امام حسین در کربلا شکل گرفته و از همین رو به مقامات مذهبی نجف به رهبری آیت الله العظمی علی سیستانی وفادار است. لواء الطفوف با استقرار در نواحی مرزی حصیبه، در مقایسه با سایر گروه ها که به اعتقاد محلی ها حافظ منافع ایران هستند، روابط بهتری را با ساکنان اهل تسنن منطقه ایجاد کرده است.

دو نیروی محلی دیگر نیز در منطقه فعال هستند که بخشی از حشد قبیله ای (شبه نظامیان سنی که عضو حشد الشعبی هستند) به شمار می روند. گروه اول، مورد تیپ حمزه به رهبری شخی رباح المحلاوی و متشکل از اعضای قبیله بومحال است که در نزدیکی حصیبه مستقر شده. این گروه پس از آمریکا به عراق و در جهت مقاومت در برابر اشغال شکل گرفت، اما در سال 2005 و پس از کشته شدن شماری از افراد آن از جمله رئیس پلیس قائم توسط القاعده عراق، به یک متحد قدرتمند محلی ارتش آمریکا در جنگ علیه القاعده تبدیل گشت. دومین گروه، تیپ فرات است که از اعضای قبیله کربولی تشکیل شده و رهبری آن را موسی کربولی و آصف ابراهیم کربولی در کربلا بر عهده دارند. این نیروها در نزدیکی میدان گازی عکاش مستقر هستند. (این مطلب ادامه دارد.)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 + 4 =

دکمه بازگشت به بالا