سیاسی

لابی گری و باجگیری متقابل میان قطر و اسرائیل

یک روزنامه نگار فرانسوی فاش کرد که لابی صهیونیستی در آمریکا موفق شده با اعمال نفوذ خود جلوی پخش یک مستند در شبکه الجزیره قطر را بگیرد.

میدل ایست نیوز: در ژانویه 2018 گروه های فشار قطری در ایالات متحده آمریکا ترتیب سفر «مورتون کلین» رئیس سازمان صهیونیسم آمریکا را از طریق خطوط هوایی قطر دادند، و در هتل 5 ستاره شرایتون گراند محلی را برای وی رزرو کرده اند تا با سران این کشور دیدارهایی داشته باشد. از جمله این دیدارها نشست جداگانه با شیخ «تمیم بن حمد» امیر قطر بود که دو ساعت به طول انجامید.

العرب در گزارشی نوشته که علت این دیدار، گفتگو بر سر برنامه تلویزیونی بود که قطر در انتقاد از حامیان اسرائیل در آمریکا آماده کرده بود. کلین در ماموریت خود موفق بود و شبکه الجزیره پخش این برنامه را که هدف از تولید آن، باجگیری برای نزدیک شدن به لابی تاثیرگذار صهیونیست در آمریکا بود به تعویق انداخت. اما این برنامه پس از لو رفتن محتوا و برملا شدن بسیاری از جزئیات و اهداف پشت پرده آن که توسط الجزیره بازوی رسانه ای دولت قطر طراحی شده بود، دیگر اهمیت چندانی نداشت.

آلان گریش، روزنامه نگار فرانسوی و کارشناس امور خاورمیانه در گزارش تحلیلی خود تحت عنوان لابی گری که در مجله آمریکایی منتشر و توسط ندی یافا به زبان فرانسه برگردانده شد، پرده از اسرار این برنامه تلویزیونی برداشت.

گریش در خصوص این برنامه گفت: قابل پیش بینی بود که در صورت پخش این برنامه، ما با رخداد رسانه ای خطرناک، حالت انکار آمیخته با خشم و غضب و نیز کشمکش سنگینی مواجه می شدیم. اما این برنامه که قرار بود در اوایل سال 2018 پخش شود، بدون هیچ گونه توضیح رسمی تا زمان نامشخصی به تاخیر افتاد.

گریش افزود: بر اساس اخبار منتشر شده در یک روزنامه صهیونیستی-آمریکایی مشخص شد که این برنامه اصلا پخش نخواهد شد این موضوعی بود که پس از مدتی کلایتون سوشر، مدیر بخش تحلیل و رصد اخبار قطر بر آن صحه گذاشت و در مقاله از توقف پخش این برنامه اظهار تاسف کرد این امر منجر به آن شد که شبکه الجزیره اعلام کند سوشر برای مدت طولانی در مرخصی خواهد بود.

گریش در ادامه اظهار داشت: برای سنگین تر شدن کفه ترازو به نفع قطر، دوحه تصمیم گرفت در مقابل توقف اقدامات تحریک آمیز لابی های صهیونیستی در آمریکا علیه قطر، پخش این مستند را به تعویق بیندارد.

گفتنی است این لابی گرهای صهیونیست مدتی است که قطر را به حمایت مالی از جنبش حماس و تروریسم متهم می کردند اما در مقابل تعویق پخش این برنامه، موافقت کردند موضع گیری خود را تغییر دهند و این نشان دهنده میزان مشکلاتی است که این مستند می توانست برای صهیونیست ها ایجاد کند.

گریش در ادامه سخنان خود به چگونگی دستیابی اش به اطلاعات و جزئیات این برنامه اشاره کرد و اظهار داشت: این کار که نیاز به تلاشی به مدت بیش از یک سال داشت و نوعی حالت نارضایتی داخل شبکه الجزیره به وجود آورد. و این تمایل را نزد برخی ایجاد کرد که نباید اجازه داد این اطلاعات در شن های روان جهت تسویه حساب های ژئوسیاسی رها شود. و این گونه این امکان برای ما فراهم شد که تا به کمک یکی از دوستان خود در خلیج فارس 4 قسمت از این مستند را که هر کدام به مدت 45 بود، مشاهده کنیم.

چگونه این پروژه عملیاتی شد؟

قهرمان این مستند جوانی به نام تونی کلاینفیلد است که خود را شخصیت یهودی بریتانیایی معرفی کرد که حائز مدرک لیسانس از دانشگاه بلندآوازه آکسفورد است و می تواند به 6 زبان زنده دنیا از جمله زبان هلندی سخن بگوید و در زمینه منازعات خاورمیانه صاحب نظری کارکشته است.

کلاینفیلد به خاطر این توانمندی ها موفق شد به راحتی برای خود در یکی از سازمان های حامی اسرائیل جا باز کند و در یک پروژه اسرائیلی به کار گرفته شود، وظیفه این سازمان بهبود وجهه اسرائیل نزد رسانه ها بود. وی در مدت 5 سال فعالیت خود توانست با شماری از افراد برجسته که در انجمن های مختلف حامی اسرائیل به ویژه لابی پرنفوذ اسرائیلی در آمریکا به نام ” آیپک” آشنا شود و با حضور در مراسم رسمی، کنفرانس ها، سخنرانی ها، همایش ها، و کارگاه هایی که برای افراد فعال در این زمینه برگزار می شد، توانست با تعدادی از آنها رابطه دوستی برقرار کند و در سایه هوشمندی و خون گرمی خود اعتماد بسیاری از آنها را جلب کند و این افراد با خیال راحت به دور از زبان رسمی خشک رایج در کنفرانس ها با وی به گفتگو می نشستند و حقایقی که این افراد در خلال صحبت باگریش برملا کردند از لحاظ اهمیت به مثابه بمب انفجاری بود.

گریش در ادامه به جزئیات این برنامه اشاره کرد و اظهار داشت این مسئولین یهودی تونی را دوستی وفادار می پنداشتند و ساده لوحانه از هر دری با وی سخن می گفتند و تونی نیز به وسیله دوربین مخفی که که جاسازی کرده بود این کفتگوها را ضبط می کرد.

این افراد در گفتگوهای خود با تونی اعتراف کردند که با کمک وزارت سیاست های راهبردی اسرائیل که در سال 2006 تاسیس و زیر نظر مستقیم نتانیاهو فعالیت می کند، علیه شهروندان آمریکایی به فعالیت های جاسوسی پرداخته اند. یکی از مسئولان زن این سازمان در گفتگو با تونی اظهار داشت که ما دولتی هستیم که در اراضی یک کشور بیگانه فعالیت می کنیم و باید حداکثر احتیاط و دقت را به خرج دهیم.

در پایان دوره انجمن های اسرائیلی، ایریک گالاگیر، رئیس تونی کلاینفیلد از عملگرد وی بسیار خوشحال بود و شغلی دائمی به وی پیشنهاد داد ” آرزو می کنم با من کار کنی، من دنبال شخصی هستم که روحیه کار گروهی، فعال، علاقه مند به کار، عاشق دانش، خوش صحبت، اهل مطالعه، داشته باشد. من احساس می کنم شما واجد این مشخصات هستید.” اما کلاینفیلد این پیشنهاد را رد کرد. چرا که او با وجود تمامی توانمندی ها و مدارک تحصیلی خود، کاملا همان شخصی نیست که او ادعا می کند چرا که وی عامل نفوذی الجزیره است تا از لابی اسرائیلی مستندی آماده کند.

معضل بزرگ

گریش در تحقیق خود، در صدد روشن ساختن حالت تنشی است که از چند سال پیش در لابی اسرائیلی موجود در ایالات متحده آمریکا شکل گرفته بود، این ترس پنهان به خاطر از دست دادن نفوذ این لابی در آمریکا نشات گرفته است.

گریش در ادامه پرسش هایی را مطرح می کند: چطور می توان این ترس را در سایه حمایت گسترده آمریکا از اسرائیل تفسیر کرد؟ همچنین باید در نظر داشت که نمایندگان دو حزب دمکرات و جمهوری خواه هرگونه ماجراجویی اسرائیل را مورد تایید قرار می دهند.

انتخاب دونالد ترامب نیز منجر به دست شستن آمریکا از هر گونه تلاش در جهت میانجی گری در درگیری اعراب با اسرائیل است، بلکه فراتر از این رئیس جمهور آمریکا از صف گیری در کنار رژیم به شدت راست گرای اسرائیل نیز هیچ گونه ابایی ندارد.

با وجود این که شرایط هنوز هم در آمریکا برای اسرائیل مساعد است ولی حامیان آمریکایی این رژیم علیرغم تمامی امکانات مالی که دارند احساس نگرانی می کنند زیرا آینده روشنی برای خود متصور نیستند این همان چیزی است که فاکنین ژیل، وزیر سیاست های راهبردی اسرائیل بر آن صحه گذاشته و اظهار کرده است که ما نسل جدید یهودیانی که پس از سال 2000 متولد شده است را در حال از دست دادن هستیم، خانواده این افراد نزد من می آیند و از رفتار فرزندانشان در مراسم روز شنبه یهودیان گلایه می کنند، هم چنین دولت اسرائیل را به رسمیت نمی شناسند و نگاه مثبتی به این رژیم ندارند.

سکوت قطر

علیرغم اهمیت جزئیات این برنامه و خطرناک بودن آن، سرنوشت این برنامه جایی جز کشوهای بسته ساختمان الجزیره پیدا نکرد، این شبکه قطری که به عنوان بازوی رسانه ای دولت قطر عمل می کند جرمی سهل تر از عادی سازی روابط با اسرائیل پیدا نمی کند تا مخالفان سیاست های خود را بدان متهم کند.

این مستند که شبکه الجزیره در خصوص لابی گری اسرائیل در آمریکا تهیه و بعد از مدتی از پخش آن منصرف شد، جاسوسی اسرائیلی ها از شهروندان آمریکایی و حملات علیه حامیان مساله فلسطین را برملا کرده است.

در همین شرایط پر التهاب، امیر قطر تصمیم گرفت تا در آژانس های فعال در زمینه روابط عمومی سرمایه گذاری کند و اقدام به خرید خدمات این آژانس به ارزش 5 میلیون در کرد تا به نفع این کشور در آمریکا کارهای تبلیغاتی انجام دهند. و در هفته های بعدی 20 میلیون دلار صرف این خرید ها کرد که هدف اصلی از آن رسیدن به محافل محافظه کار نزدیک به ترامب و به ویژه لابی طرفدار اسرائیل بود.

در این زمینه طارق فهمی، کارشناس امور اسرائیل به زمان مطرح شدن این مستند اشاره می کند و می افزاید: این اقدام پیام های بسیاری با خود به همراه داشت از جمله این که دوحه در تلاش است تا به اسرائیل نزدیک شود و این سیگنال را به طرف اسرائیلی مخابره کند که دوحه در صدد بهبود چهره اسرائیل است تا این رژیم نیز موافقت خود را بر سر این موضوع که قطر در معادله فلسطین وزنه ای تاثرگذار است، اعلام کند. اما این همگرایی موجب ناخشنودی لابی اسرائیلی شده که در مقالی تحت عنوان “قطر: امارتی که سر همه کلاه می گذارد” به این موضع اشاره کرد. یگال کارمون، مدیر پژوهشکده ای در زمینه رسانه های خاورمیانه عنوان کرد: “جای تاسف است که مسئولین یهودی آمریکایی به خاطر عدم اطلاع در منازعاتی مداخله می کنند که ارتباطی به آنها ندار. منازعات پیچیده ای که فهم آن حتی برای افرادی که این درگیری ها را از نزدیک دنبال می کنند بسیار دشوار است.”

جاناتان شنانتزر، از فعالان بنیاد دفاع از دمکراسی ابراز نارضایتی کرد: هیچ ضرری ندارد که تحلیلگران و فرهیختگان برای سنجش افکار و کسب اطلاعات به قطر سفر کنند، اما مشکل اینجاست که این افراد در سفر خود به نظرات دیگران گوش نمی دهند و فقط سخنان مرتبط با موضعگیری حکومت را می شنوند و بازمی گردند، باید این افراد به انتقاداتی که از دولت قطر هم می شود توجه کنند، مسائل بسیاری وجود دارد که این افراد باید در خصوص روابط قطر با القاعده، طالبان، گروه اخوان المسلمین و دیگر گروه های مشکوک، اطلاعات کسب کنند.

احمد فواد انور، استاد پژوهش های عبری در دانشگاه اسکندریه مصر در زمینه می گوید: “سوء استفاده و معامله گری قطر در خصوص مساله فلسطین دیگر بر کسی پنهان نیست، چه بسا این موضوع پیشتر واضح و هویدا نبود اما اکنون شواهد بسیاری در خصوص این مساله وجود دارد.”

در ادامه عنوان می کند: “سخنگوی ارتش اسرائیل بیشتر از مقامات عرب و فلسطینی بر روی صفحه شبکه الجزیره ظاهر می شود و اين شبكه دیدگاه مخالفان را به بهانه بی طرفی منتقل می کند. گمان دوحه این است که با همگرایی و نزدیک شدن با اسرائیل و به دست آوردن حمایت لابی یهودی در آمریکا مي تواند برای خود سوپاپ اطمینانی فراهم می کند.”

گریش تحقیق خود را با این پرسش پایان می دهد که قطر در عقب راندن خطراتی که این کشور را تهدید می کند، موفق عمل کرده است، اما فلسطینی ها چه بهایی را به خاطر این سیاست پرداخت خواهند کرد؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا