ترامپ به دنبال دنیای بدون آمریکا
نویسنده: فرید زکریا
دیپلماسی ایرانی: سخنرانی روز سه شنبه پرزیدنت ترامپ در سازمان ملل متحد، ارائه ای هوشمندانه از شعار “آمریکا در الویت است” بود. او رویکرد دنبال کردن منافع شخصی به جای منافع جهانی و اقدامات یک جانبه به جای همکاری های چند جانبه را مطرح کرد. اما ترامپ احتمالا متوجه این مسئله نیست که با خارج کردن آمریکا از این عرصه های جهانی، بقیه دنیا بدون واشنگتن به پیش خواهد رفت. آگاهانه یا ناآگاهانه، به نظر می رسد که ترامپ عجله دارد دنیایی بدون حضور آمریکا بسازد.
یکی از اولین و بزرگترین اقدامات او، خارج شدن از همکاری ترانس پاسفیک بود، توافق تجاری گسترده و مهمی که در زمان دولت جورج دبلیو بوش مطرح شد و در زمان دولت باراک اوباما مورد مذاکره قرار گرفت. این توافق تلاشی بود برای ایجاد گروهی که بتواند جلوی رشد چین را در زمینه تجارت بگیرد.
11 کشور دیگری که عضو این همکاری هستند تصمیم گرفتند بدون حضور آمریکا این توافق را حفظ کنند که به معنی عدم دسترسی آمریکا به آن بازار ها است. شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن، در حالی که ترامپ مشغول شیرین زبانی بود، به سرعت یک توافق تجاری آزاد را با اتحادیه اروپا نهایی کرد که یکی از بزرگ ترین بازارهای اقتصادی در دنیا را به وجود می آورد و این شانس را در اختیار اروپا می گذارد، شانسی که می توانست نصیب آمریکا شود.
وقتی واشنگتن خود را کنار می کشد، دستور کار جهانی بدون حضور آمریکا شکل می گیرد. بنابراین خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل به معنای آن است که دیپلمات های آمریکایی از دور جلسات محاکمه اسرائیل را تماشا خواهند کرد و دیگر حرف اول را نمی توانند بزنند.
حملات مداوم دولت ترامپ به سازمان تجارت جهانی، که آمریکا طرح ایجادش را ریخته بود، باعث شده است که عرصه برای چین باز باشد و چین نیز مشتاقانه از این فرصت استفاده می کند تا قوانین و مقررات حاکم بر تجارت جهانی را تعریف کند. وقتی ترامپ تامین منابع آژانس های بین المللی را قطع می کند، کاملا باب میل پکن رفتار کرده است، چون چین همیشه به دنبال افزایش نفوذش در این بدنه بوده است. چین نیز با خوشحالی از این فرصت های پیش آمده استقبال می کند و از این طریق موقعیت و قدرت بیشتری به دست می آورد.
اروپایی ها در پاسخ به خروج ترامپ از توافق هسته ای ایران و اعمال مجدد تحریم های مالی بر ایران و هر کشوری که با ایران تجارت کند، شاید جدیدترین اقدام قابل توجه برای کنار گذاشتن آمریکا را انجام داده اند. به خاطر قدرت جهانی دلار، شرکت های بزرگ اندکی حاضر به تجارت با ایران شده اند. این مسئله باعث عصبانیت اروپایی ها شده است چون آنها معتقد هستند باید توانایی تجارت با هر کشوری که می خواهند را داشته باشند. بنابراین آنها در تلاش هستند تا مکانیسمی اقتصادی ایجاد کنند که بتواند دلار را کنار بگذارد. همان طور که فدریکا موگرینی، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، این هفته به من گفت: “ما به عنوان مردم اروپا، نمی توانیم بپذیریم که بقیه – حتی نزدیک ترین متحدان و دوستان ما – به ما تکلیف کنند که با چه کشورهایی می توانیم تجارت داشته باشیم” او اشاره کرد که سایرین – احتمالا روسیه و چین – نیز ممکن است به ما ملحق شوند.
اگر تلاش های اتحادیه اروپا موفقیت آمیز باشد، ضربه ای به مهم ترین عنصر قدرت مالی آمریکا وارد خواهند کرد – نقش بی رقیب دلار در اقتصاد جهانی.
حقیقت این است که تلاش های اروپایی ها بعید است موفقیت آمیز باشد. در واقع، قدرت دلار در سال های اخیر افزایش پیدا کرده است برای این که سیستم بین المللی جهانی شده به یک ارز مشترک نیاز دارد. آینده یورو مشخص نیست، یوآن چین حتی قابل تبدیل نیست، ین ژاپن متعلق به کشوری است که جمعیتش رو به کاهش است. با این حال، احمقانه به نظر می رسد که آمریکا بخواهد سیاست هایی را دنبال کند که منجر به کاهش قدرتش و کنار گذاشتن واشنگتن شود و نظم جدیدی را، مخصوصا در میان نزدیک ترین متحدان آمریکا، بوجود آورد. در این میان ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ شاید بخواهند رهبری دنیا بدون آمریکای را بر عهده بگیرند. شاید هم اروپا این کار را انجام دهد.
نتیجه کنار رفتن آمریکا، به قدرت رسیدن چین یا اروپا نخواهد بود. نتیجه آن در دراز مدت، بی نظمی بیش تر، از بین رفتن قوانین و قواعد جهانی و یک دنیای غیر قابل پیش بینی و بی ثبات خواهد بود که مردم در آن فرصت چندانی برای خرید و فروش و سرمایه گذاری در سراسر جهان را نخواهند داشت.
به عبارت دیگر، این به معنای جهانی است که کمتر روی صلح و موفقیت را خواهد دید – جهانی که در آن نفوذ آمریکا به شدت کاهش خواهد یافت. این روند چگونه می تواند آمریکا را به قدرتمند ترین کشور تبدیل کند؟
منبع : واشنگتن پست