سیاسی

کمبودهایی که ملت عراق دچار آن است

میدل ایست نیوز: هیچ کس منکر این مطلب نیست که ملت عراق، ملتی اصیل و ریشه دار است که تاریخ آن به هزاران سال پیش بر می گردد، ملتی که دارای تمدنی باشکوه و تاثیری آشکار در تاریخ بشریت بوده است، اما وضعیت کنونی عراق هیچ شباهتی به گذشته این کشور ندارد چرا که از چندین دهه گذشته تا به حال در وضعیتی نامطلوب قرار دارد، به گونه ای که این کشور تبدیل به نمونه ای در فساد، بیکاری و قتل برای جهان شده تا جایی که دمکراسی عراق نیز به نوبه خود، حالتی نادر است.

ملت عراقِ امروز، هیچ شباهتی با وضعیت دهه هفتاد و قبل آن ندارد، این ملت در آن مقطع تاریخی از راه، برنامه و آرمان های خود آگاهی داشت و علاقه‌ وافری به آزادی، فرهنگ و ادبیات در خود احساس می کرد به طوری که چاپخانه‌های لبنان ظرفیت سیراب کردن عطش عراقی ها به کتاب و کتابخوانی را نداشت. ملت عراق در آن دوره تاریخی دارای دیدگاهی آزادی خواهانه بود که به نظریات اقتصادی احترام می گذاشت تا جایی که در میان مردم، جنبش های کارگری و کشاورزی ظهور کرد که خواهان حقوق شغلی و حرفه ای خود بود و با تمام توان به مقابله با استعمارگران و دست نشانده های آن برخواسته و از جنبش عربی حمایت و پشتیبانی می کرد همچنین عراق در مسئولیت دهی به بانوان نسبت به سایر کشورهای منطقه، پیشتاز و پیشگام بوده است. اما امروز ملت عراق برای قرار گرفتن در جایگاه واقعی خود و برعهده گرفتن نقش پیشگامانه ای که با تاریخ این کشور همخوانی داشته باشد، دچار کمبودهایی است که عبارتند از:

1-این ملت در زمینه هایی همچون دانش و آگاهی کمبودهایی دارد که بانی آن این بار نه استعمارگران بلکه حاکمان این کشور است؛ سلاح جهل سلاحی آزموده شده است که ملت ها را به تسلیم در برابر حاکمان وا می دارد تا بسان گله گوسفندان، مردم را نه فقط به سمت مرغزار بلکه به سوی قتلگاه رهسپار سازند. جهل، ملت را در وضعیتی قرار می دهد که به مسئولیت ها و حقوق خود آگاهی نداشته باشد و در سایه منت حاکمی روزگار بگذرانند که سعی دارد خرافات، عقب ماندگی و درگیری های طایفه ای را در میان ملت رواج دهد.

2- عراقی ها حس میهن دوستی کمی دارند که این امر به اقدامات حاکمان بر می گردد که تمام تلاش خود را بکار بستند تا این حس را از قلب فرزندان این کشور بزدایند و به جای آن مفاهیمی هم چون تک‌حزبی، طایفه گرایی و نژاد پرستی را جایگزین سازند که در نتیجه این اقدامات میهن دوستی و درخت سایه گستر آن دچار آسیب شد و به تبع آن، ملت عراق دچار چند دستگی شده و هر فردی خود را وابسته به حزبی می داند که تنها برای تحقق منافع آن فعالیت می کند و در سایه این عوامل، شهروندان این کشور به بیگانگان حس وفاداری پیدا کردند.

3-در عراق انسان های شجاع و جسور کمی می بینیم که قادر به بهبود وضعیت موجود هستند وی توانند مردم عراق را از فساد، پارتی بازی، منافع شخصی و گروهی تنگ نظرانه رهایی بخشند و انسانهای پاک دستی را به سریر قدرت برساند که با تمام توان برای عراق کار کنند و به منظور بازسازی و خدمات‌رسانی در چارچوب برنامه ای روشن به شکل کوتاه و یا بلند مدت فعالیت کنند و از توان جوانان، امکانات و منابع کشور برای تبدیل عراق به کشوری تولید کننده و نه مصرف کننده گام بردارند.

4-کشور عراق در زمینه سیاستمداران کارکشته در عرصه داخلی و خارجی کمبودهایی دارد، این سیاستمداران می توانستند استقلال عراق را به دور از اراده بین المللی و محوربندی ها تضمین کنند و سیاستی را در پیش بگیرند که منفعت عراق در راس اولویت های آن قرار دارد.

5-در پایان عراق باید به بازیابی روحی شهروندان خود بپردازد، چرا که مردم این کشور بیش از هر کشوری در معرض جنگ‌ها، کودتاهای نظامی، تروریسم، قتل، آوارگی و دیکتاتوری قرار داشت، از همین رو بازیابی روحی ملت عراق به خاطر ضرورت مبرم اش، پیش از بازسازی زیرساخت های این کشور باید انجام گیرد، این امر از طریق تربیت نسل جدید با استفاده از مفاهیمی همچون محبت، گذشت و میهن دوستی باید انجام گیرد.

آنچه امروز در عراق شاهدیم، فریاد عده قلیلی است که خواهان برافراشتن پرچم آزادی، امنیت و تحول هستند اما در مقابل این افراد، صدای شمار بسیاری را می شنویم که خواستار جبهه بندی، حزب گرایی و منحرف کردن افکار عمومی از  توجه به مسائلی همچون فساد و دزدی هستند که منجر به عقب ماندگی عراق در مسیری شد که پیشتر کشورهای بسیاری مخصوصا در منطقه عربی از آن گذر کردند.

منبع: الزمان

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا