دیدگاهسیاسی

بازی خطرناک کشورهای خلیج در شاخ افریقا

کشورهای خلیج در پی بسط نفوذ خود در شاهراه مهم اقتصادی دریای سرخ هستند، اما این نفوذ تا چه حد به نفع کشورهای شاخ افریقاست؟

نکات برگزیده مطلب
  • فراوانی سرمایه گذاری های اقتصادی و نظامی جدید تحرکات جغرافیایی ـ سیاسی آینده در دو سوی دریای سرخ را ترسیم می کند.
  • برای کشورهای شکننده افریقایی ساحل غربی دریای سرخ، تعهدات جدید به نیروهای خارجی تازه، عنصری زیان بخش بوده است.
  • امارات متحده عربی و عربستان سعودی و قطر و ترکیه می کوشند که نفوذ خود را در شاخ افریقا گسترش دهند و همزمان نزاع های خود را به منطقه ای بکشند که خود سرشار از منازعات است.
  • کشورهای خلیج با سرسختی فراوان کوشیدند که در راستای تلاش برای بازسازی نظام منطقه ای و تثبیت حضور خود به عنوان بازیگری اساسی در صحنه جهان نقاط بیشتر و بیشتری در این منطقه را از آن خود سازند.
  • منافع کشورهای خلیج در شاخ افریقا ابعاد نظامی هم دارد، آنها با راه اندازی پایگاه های موقت جنگ یمن را از افریقا مدیریت کردند.
  • اموال فراوانی که امارات به اتیوپی تزریق کرد باعث کاهش موقت بحران بدهی این کشور شد و در نتیجه دوره حکومت «آبی احمد علی» نخست وزیر اتیوپی را تمدید کرد.
  • عربستان و ترکیه و قطر و امارات در سال های اخیر وارد عرصه سیاسی مگادیشو شده اند تا همپیمانانی دست و پا کنند و بر نفوذ خود در بلندترین خط ساحلی افریقا بیفزایند.
  • هم اکنون چین و فرانسه و ایتالیا و ژاپن و امریکا همه در این نقطه محوری دریای سرخ حضور دارند. هند و عربستان نیز در پی ساختن پایگاه هایی در جیبوتی برآمده اند.

میدل ایست نیوز: «زک ورتین» دیپلمات سابق امریکایی و استاد دانشگاه پرینستون با انتشار مقاله ای به رقابت کشورهای خلیج و نیز ترکیه و چین در شاخ آفریقا و  سواحل دریای سرخ و اهداف و عواقب آن پرداخته است.

در این مقاله که «فارن افرز» آن را منتشر کرده آمده که کشورهای خلیج با جیب پر و خوش اشتهایی فراوان به نحو بی سابقه ای وجود خود را در شاخ افریقا تثبیت می کنند. فراوانی سرمایه گذاری های اقتصادی و نظامی جدید تحرکات جغرافیایی ـ سیاسی آینده در دو سوی دریای سرخ را ترسیم می کند. دو منطقه ای که پیش تر از هم جدا بودند امروز به سرعت در حال یکی شدن اند. پدید آمدن میدان سیاسی و اقتصادی مشترک در دو سوی یکی از باارزش ترین راه های بازرگانی جهان فرصت هایی برای توسعه و هم افزایی پیش می نهد. اما این وضعیت خطرهای کمی هم در پی نداشته است. برای کشورهای شکننده افریقایی ساحل غربی دریای سرخ، تعهدات جدید به نیروهای خارجی تازه، عنصری زیان بخش بوده است.

امارات متحده عربی و عربستان سعودی و قطر و ترکیه می کوشند که نفوذ خود را در شاخ افریقا گسترش دهند و همزمان نزاع های خود را به منطقه ای بکشند که خود سرشار از منازعات است. توجه به این منطقه که پیشتر فراموش شده بود، فقط منحصر به این کشورها نمی شود، چین هم اخیراً اولین پایگاه نظامی خارجی خود را در جیبوتی بنا کرد، در فاصله  ده کیلومتری تنها پایگاه نظامی امریکا در قاره افریقا. اینگونه، دریای سرخ صحنه تازه رقابت میان قدرت های بزرگ شده است.

در وسط شاخ افریقا تنگه باب المندب قرار دارد که گذرگاهی تنگ برای عبور نفت و دیگر کالاهای صادراتی به ارزش صدها میلیارد دلار میان اروپا و آسیا و خلیج است. در آن سوی این تنگه، سواحل یمن قرار دارد که هنوز آتش یکی از ویرانگرترین جنگ های نیابتی در آن فرونخوابیده است.

همزمان در جای جای شاخ افریقا شاهد تغییراتی تاریخی هستیم. اتیوپی با رشد اقتصادی 10 درصدی فراگیرترین مرحله انتقال سیاسی در تاریخ خود را از اوایل دهه 1990 تجربه می کند. اریتره که سال ها به سبب وضعیت اسفناک حقوق بشری به حاشیه رانده شده بود، به چند دهه تحریم های سازمان ملل متحد پایان داده است. سال گذشته این دو دشمن قدیمی با تلاش برای رفع اختلافات و نزدیک شدن به یکدیگر هم ناظران و هم شهروندان خود را غافلگیر کردند. در نتیجه این همکاری جدید منطقه ای، دولت سومالی نیز اخیرا پس از چند سال ناامنی از مرحله خطر گذشته است.

اما همه تعهدات خارجی این کشورها وابسته به چگونگی مدیریت روابط نامتوازنشان با شرکای خلیج است، این تعهدات یا باعث تغییراتی درازمدت در شاخ افریقا می شود یا به مانعی دربرابر آن تبدیل می شود. کشورهای ضعیف تر، که وضعیت داخلی نا به سامان و بی ثباتی دارند، باید راهی برای استفاده از سرمایه گذاری ها بدون نادیده گرفتن حاکمیت ارضی شان یا کشیده شدن به دشمنی های سیاسی بی فایده پیدا کنند.

وضعیت جدید افریقا

کشورهای ثروتمند خلیج از سال 2015 سراغ زمین های ساحلی دریای سرخ رفتند. با سلطه این کشورها بر نقاط استراتژیکی در جیبوتی و اریتره و سومالی و سودان و حتی یمن، بنادر دریایی و پایگاه های نظامی تازه ای در این منطقه پدیدار شد. کشورهای خلیج با سرسختی فراوان کوشیدند که در راستای تلاش برای بازسازی نظام منطقه ای و تثبیت حضور خود به عنوان بازیگری اساسی در صحنه جهان نقاط بیشتر و بیشتری در این منطقه را از آن خود سازند.

کشورهای خلیج، از همه مهم تر امارات متحده عربی، امیدوارند که با در اختیار داشتن بنادر جدید در شاخ افریقا نیروی کار رو به رشد این کشورها را به سمت خود جذب کنند و با سلطه بر آنها و نیز بر بنادر یمن آینده تجارت دریایی در دریای سرخ و غرب اقیانوس هند را به دست بگیرند.

منافع کشورهای خلیج در شاخ افریقا ابعاد نظامی هم دارد، آنها با راه اندازی پایگاه های موقت جنگ یمن را از افریقا مدیریت کردند و می توانند در آینده با استفاده از این پایگاه ها برخی خطرات منطقه ای ازجمله خطر افراط گرایی را از خود دور کنند.

تا اینجای کار، حضور کشورهای خلیج و ترکیه برخی کشورهای افریقایی را به سمت خود جلب کرده و قطب بندی ها در افریقا را تقویت کرده است. مثلاً اموال فراوانی که امارات به اتیوپی تزریق کرد باعث کاهش موقت بحران بدهی این کشور شد و در نتیجه دوره حکومت «آبی احمد علی» نخست وزیر اتیوپی را تمدید کرد. آبی احمد علی 42 ساله، که جوان ترین رهبر کشورهای افریقایی است، با دور زدن ارتش قدیم، توانست حکومت پلیسیِ ساخت ارتش را به سرعت متلاشی کند. او این کار را با پایان دادن به وضعیت فوق العاده و آزاد کردن هزاران زندانی سیاسی و کاهش محدودیت رسانه ها و آزادی بیان و اصلاحاتی از این دست انجام داد. آبی همچنین در پی خصوصی سازی مهم ترین بخش های دولت است و شمار فراوانی از زنان را در سمت های عالی گمارده و اینگونه دل همه را در داخل و خارج کشور ربوده است.

اما این شور و شوق که از آن به «جنون آبی» یاد می کنند، در نتیجه موانعی که او در پیش خواهد داشت از جمله تنش های فعلی نژادی در اتیوپی، جایی متوقف خواهد شد. ثبات این کشور که یک میلیون نفر جمعیت دارد وابسته به توانایی آبی در پیشبرد این روش اصلاحی بلندپروازانه و بستن دهان کسانی است که در وی و برنامه اش تردید دارند. در نتیجه بهتر آن است که کشورهای خلیج کمی جلو شکمشان را بگیرند و صبوری پیشه کنند و اختلافات خود را به مناطقی که در اساس پرتنش هستند نکشانند. البته این را هم باید گفت که آبی طی اقدامی عاقلانه در اختلافات میان کشورهای خلیج بی طرفی خود را حفظ کرد. او که در نتیجه سرمایه گذاری 2 میلیارد دلاری امارات توانست جای پای خود را تثبیت کند، در عمل گام های محتاطانه ای برداشته و خود می داند که اگر این تلقی شکل بگیرد که سرسپرده ریاض یا ابوظبی است کارش در داخل کشور مشکل خواهد بود.

در اریتره نیز «اسیاس افورکی» رئیس جمهور توانست از توجهات خلیج استفاده بهتری کند. سرمایه گذاری های جدید عربستان سعودی و امارات باعث شد که این کشور فراموش شده جان تازه ای بگیرد. عربستان و امارات در سال 2015 که جنگ با یمن را آغاز کردند از شهر عصب در اریتره که جایگاه ویژه ای در دریای سرخ دارد به عنوان مرکز حملات موشکی خود استفاده و آن را به یک پایگاه نظامی عظیم تبدیل کردند. همچنین ابوظبی می کوشد که بندر بازرگانی از کار افتاده عصب را بازسازی کند و با وصل کردن آن به اتیوپی یک وزنه اقتصادی در منطقه بسازد.

جدا از اریتره و اتیوپی، تجربه سومالی نیز شایان توجه است. عربستان و ترکیه و قطر و امارات در سال های اخیر وارد عرصه سیاسی مگادیشو شده اند تا همپیمانانی دست و پا کنند و بر نفوذ خود در بلندترین خط ساحلی افریقا بیفزایند. در این میان ترکیه نیز در سومالی وارد عمل شد. در سال 2011 پس از قحطی در سومالی، آنکارا کمک های انسانی به این کشور ارسال و مبالغ کلانی در این کشور سرمایه گذاری کرد. کشورهای خلیج و مصر نگران اند که ترکیه تعهدات خود را در سومالی و سودان تثبیت کند و بخواهد نفوذ خود را در این کشور افزایش دهد.

امارات متحده عربی نیز در مگادیشو دست به تلاش هایی برای نفوذ زد اما در سال 2018 به دستور رئیس جمهور سومالی هواپیمایی پر از پول امارات در باند فرودگاه مگادیشو ضبط و امارات متهم به دخالت در امور داخلی سومالی شد. امارات در برابر با مخالفان «محمد عبدالله محمد» متحد شد و به حمایت از مقامات محلی در دو منطقه خودمختار سومالی لند و پونتلند پرداخت تا پایگاه نظامی و بنادر تازه ای در آنها بسازد. مسئله ای که باعث اختلافات شدید داخلی در سومالی شد.

میدان خطرناک جنگ

با اضافه شدن رقیبی تازه، بازی کشورهایی که در پی دستیابی به دریای سرخ هستند پیچیده تر شد. با ساخت پایگاه نظامی چین در جیبوتی، شمار لشکرهای خارجی در این کشور کوچک به پنج لشکر رسید. هم اکنون چین و فرانسه و ایتالیا و ژاپن و امریکا همه در این نقطه محوری دریای سرخ حضور دارند. هند و عربستان نیز در پی ساختن پایگاه هایی در جیبوتی برآمده اند. روسیه نیز در حال مذاکره با اریتره برای حضور استراتژیک در دریای سرخ است.

توجه روزافزون چین به جیبوتی مایه نگرانی کاخ سفید و کنگره امریکا شده است. دولت ترامپ در حال حاضر در حال تجدید نظر در وضعیت نظامی اش در افریقاست. البته امریکا باید متوجه باشد که سیاست کلی اش در دریای سرخ و شاخ افریقا را نباید متأثر از تیرگی روابطش با چین سازد.

کشورهای افریقایی می توانند از این رقابت ها برای پیشرفت و توسعه اقتصادی خود بهره بگیرند. اما پیش از آن باید دست به اصلاحات گسترده و هم افزایی منطقه ای بزنند تا بتوانند از منافع مشترک سخن بگویند و در برابر کشورهای خلیج در موقعیتی برابر قرار بگیرند. کشورهای رقیب در خاورمیانه باید پیش از هر چیز به نزاع های داخلی خود پایان دهند یا دست کم از شدت آنها بکاهند. امریکا و چین نیز باید از هرگونه درگیری برحذر باشند. تا وقتی که چنین نشود منطقه دریای سرخ منطقه ای شلوغ و صحنه جنگ و نزاعی خطرناک خواهد بود.

 

منبع
فارن افرز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا