سیاسینگاه خاورمیانه

ترامپ عراق را استانی فتح شده می بيند

متاسفانه در سياست خارجي دولت ترامپ در قبال يك كشور ديگر در منطقه يعني عراق، همچنان «خود بزرگ بيني» حاكم است.

ميدل ايست نيوز: دوگ رانبو در یادداشتی در امريكن كانزروتيو می نویسد: «خود بزرگ بيني» در سال هاي اخير نیروی محرکه اصلي سیاست هاي خارجی آمریکا بوده است. ایالات متحده خود را نيروي تك قطبي ضروري مي پندارد كه اين حق يا در حقيقت وظيفه را دارد كه در امور داخلي كشورهاي سراسر جهان مداخله كند. هر كشوري هم كه در سر راهش قرار بگيرد، بايد نابود شود؛ البته قطعا نه به شيوه اي اخلاقي و دلسوزانه.

خوشبختانه رئیس جمهوري دونالد ترامپ يك سياست خارجي تماما «نو محافظه كار» را كه معادل سياست خارجي تماميت طلبي است، رد مي كند. او اخيرا در يك سخنرانی اظهار داشته: «کشورهای بزرگ درگير جنگ های بی پایان نمي شوند.» همچنين به نظر مي رسد كه او آماده است تا نیروهای ایالات متحده را از سوریه و افغانستان خارج كند. (اگرچه طبق نامه اخير او به قانون‌گذاران كنگره گفته با ادامه حضور نظامي در سوريه «100درصد» موافق است.)

اما متاسفانه در سياست خارجي دولت او در قبال يك كشور ديگر در منطقه يعني عراق، همچنان «خود بزرگ بيني» حاكم است. دولت جورج دابليو. بوش بر مبناي يك دروغ و توهم به عراق حمله کرد: اين دروغ كه بغداد يك برنامه هسته اي را دنبال مي كند و توهم در انتظار اينكه بخت يار آمريكا خواهد بود و پايگاهي براي آن در فرات ايجاد خواهد كرد. از ان زمان تاكنون هزاران آمریکایی جان خود را از دست داده و ده ها هزار نفر از آنها زخمي شده اند. صدها هزار عراقي كشته و ميليون ها نفر هم در خشونت ها آواره شده اند. جامعه مسیحی عراق تا سر حد نابودي پيش رفته است. در پي جنگ، القاعده در عراق ظهور كرد و به مرور زمان به داعش تبديل شد. ارتش عراق تنها پس از دريافت كمك هاي گسترده از ايالات متحده و برخي از ديگر كشورها توانست اراضي اشغال شده توسط داعش را آزاد كند.

در همین حال، ايران كه كشوري با اکثریت شیعه است، توانست در ميان هم كيشان خود در كشور همسايه نفوذ زيادي به دست آورد. در حقيقت، در يك تحقيق ارتش آمريكا درباره جنگ عراق اينگونه نتيجه گيري شده كه «ایران» تنها برنده اين جنگ بوده است. در چنين شرايطي، انتظار بر اين است كه آمريكا در ارتباط با اقدامات بعدي در عراق احتياط بيشتري به خرج دهد. روابط دوجانبه اكنون عملی، متقابل و با اندك ميزاني خصومت است. بغداد حمایت واشنگتن را مي خواهد، اما سلطه آن را نه.

با اين حال، ترامپ به عراق به چشم يك استان فتح شده مي نگرد.

بيشتر آمریکایی ها آن زماني را كه واشنگتن به شد طرفدار صدام حسین بود، به ياد نمي آورند. در دهه 1980 كه او به ایران حمله کرد، از حمایت قابل توجه ایالات متحده برخوردار بود. تغيير رويكرد در قبال او در سال 1990 و پس از اشغال کویت توسط عراق رخ داد. در نهايت هم دولت جورج دابلیو. بوش در سال 2003 از حملات 11 سپتامبر به عنوان بهانه ای برای حمله به عراق استفاده کرد.

نو محافظه کاران در آن زمان وعده یک پیروزی آسان را دادند: اقدامي آسان كه اشغالي آسان‌ تر به دنبال خواهد داشت و براي آن تنها به شمار اندكي از نيروهاي نظامي و بودجه‌ اي ناچيز نياز خواهد بود. اما برنامه‌ ها به شدت بد پيش رفتند. با اين حال، اكنون كه به نظر مي رسد جنگ در نهايت به پايان خود نزديك شده، مقامات آمريكايي همچنان اميدوارند كه بتوانند حضور نظامی دائمی خود را در عراق حفظ کنند.

دولت بوش سعي كرد با استفاده از «توافقنامه وضعيت نيروها (SOFA)» حضور نیروهای آمریکایی را در عراق تضمين كند. اگرچه در ابتدا با مخالفت نوري المالكي نخست وزير وقت مواجه شد، اما در نهايت بغداد با دريافت وعده خروج نيروها تا دسامبر 2011، با تمديد حضور آنها موافقت كرد. باراك اوباما با اميد حفظ حضور شمار اندكي از نيروها روي كار آمد، اما با مقاومت عراقي ها مواجه شد و منتقدانش گفتند به اندازه كافي براي اين منظور تلاش نكرده است. متاسفانه در نتيجه بستر ايجاد شده ناشي از حمله آمريكا، القاعده ظهور يافت و به تدريج به داعش تبديل شد. جمهوري خواهان اوباما را به دليل خارج كردن بخشي از نيروها از عراق در اين زمينه مقصر دانستند و گفتند اگر با عراق به مثابه اراضي اشغال شده برخورد مي كرد، صلح در آنجا برقرار مي شد. اما آنها اراده عراقي ها را ناديده مي گرفتند. از نظر نو محافظه كاران، خارجي ها تنها ستون هاي صحنه نمايش آمريكايي ها هستند. اما عراقي ها حقيقتا باور داشتند كه تماميت ارضي دارند و مي توانند مخالفت خود را اعلام كنند.

دونالد ترامپ كريسمس براي دیدار با نیروهای آمریکایی به عراق سفر کرد و با خودداري از ديدار با مقامات عراقي، خشم آنها را برانگيخت. اگرچه اتهاماتي مبني بر نقض تماميت ارضي مطرح شد، اما عملا واكنش ها به سفر او در قياس با اظهاراتش مبني بر استفاده از عراق براي زير نظر گرفتن ايراني ها يا اقدام در سوريه در صورت نياز، بسيار اندك بود. عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق بلافاصله در واكنش به اظهارات ترامپ گفت: «وقتي گفته می شود ماموریت این نیروها مبارزه با یک کشور همسایه مانند ایران است، ما این مفهوم را رد می کنیم.» برهم صالح رئیس جمهوري عراق هم گفت واشنگتن نبايد بغداد را با «اولویت های سیاسي» خود تحت فشار بگذارد و افزود: «روابط حسنه با ايران از منافع اساسي عراق به شمار مي رود.» حیدر العبادی نخست وزیر سابق هشدار داد: «صحبت درباره استفاده از پایگاه های نظامی ایالات متحده در عراق به منظور مقابله با کشورهای همسایه، روابط كشور را با ايران پیچیده مي كند.» جواد الموسوی از اعضاي پارلمان عراق هم تاكيد كرد: «بي اعتمادي هايي به دولت آمریکا وجود دارد. حتي وقتي آنها می گویند برای محافظت از ما در برابر داعش آمده اند هم دلیل واقعی آنها این است که به ایران ضربه بزنند.»

واقعيت اين است که ایالات متحده باید عراق را ترک کند. داعش به عنوان حضور فيزيكي يك خلافت، از بين رفته است. باقي کار باید توسط کشورهایی انجام شود که به طور مستقیم توسط داعش تهدید می شوند. در ارتباط با ايران هم بهتر است در صورت نياز، همسایگانش آن را زير نظر بگيرند. ايران براي آمريكا تهديد محسوب نمي شود و كشورهاي همسايه آن هم دولت هاي ثروتمندي هستند كه قابليت دفاع از خود را دارند.

رئيس جمهوري ايالات متحده به درستي به حماقت پشت جنگ هاي بی پایان در خاورمیانه اشاره كرده است. زمان آن رسيده كه اين قاعده را به عراق هم تعميم دهد. اگر آمريكا خود را از درگيري هاي خاورميانه دور نگاه دارد، امنيت آن بهتر تامين خواهد شد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا