اقتصادیسیاسی

روسیه و ایران: نفوذ اقتصادی در سوریه/چین و هند فعلا وارد میدان نشده اند (بخش پنجم)

هیچ شاخصی وجود ندارد که نشان دهد چنین رویکرد عمل گرایانه ای می تواند به سرمایه گذاری قابل توجه در بازسازی سوریه در کوتاه مدت منجر شود؛ اگرچه تصور اینکه آنکارا فرصت های بازسازی در سوریه را نادیده بگیرد، دشوار است.

نویسنده: سنان حتاحت

میدل ایست نیوز: منافع اصلی چین در سوریه دو مورد است. اول، حضور جنگجویان اویگور و تهدید امنیتی که می توانند در صورت بازگشتشان به استان سین کیانگ در شمال غربی چین ایجاد کنند. دوم، موقعیت جغرافیایی سوریه که در محل تلاقی مسیرهای ارتباط دهنده غرب آسیا به آفریقا و اروپا قرار دارد. سوریه بخشی از ابتکارعمل کمربند و جاده یک تریلیون دلاری چین به شمار می رود. چین در سال 2017 وعده داد که 2 میلیارد دلار در صنایع سوریه سرمایه گذاری می کند و در جلسه اخیر مجمع همکاری کشورهای عرب-چین هم از تخصیص 23 میلیارد دلار دیگر به صورت وام و کمک از سوی منطقه عرب خبر داد. با این وجود، تعهد 2017 تا کنون در هیچ پروژه قابل توجهی تحقق نیافته و معلوم نیست که از 23 میلیارد دلار وام پیشنهادی دقیقا چقدر به سوریه می رسد. تا این لحظه که به نظر می رسد به رغم تلاش های مداوم عماد مصطفی سفیر سوریه به چین، درخواست های دشمق برای سرمایه گذاری بیشتر پکن با شکست مواجه شده است. به عبارت ساده تر، به نظر نمی رسد که چین در سرمایه گذاری در سوریه جدی باشد. چین نگران است که سرمایه گذاری هایش در نتیجه شورش های آتی و فساد به خطر افتند. به علاوه، چین در شرکت در رقابت شدید با روسیه و ایران برای نفوذ بر دولت اسد هیچ سود خاصی نمی برد.

هند هم اگرچه در حمایت از اسد سخن چندانی نگفته، تمایل زیادی هم به تغییر نظام در سوریه ندارد. تاکتیک هند برای حمایت از نظام اسد که موضعی مغایر با متحدان سنتی آن در شورای همکاری خلیج فارس (اتحاد با آنها برای محافظت از منافع اساسی هند در منطقه ضروری است) از سه عامل اصلی ناشی می شود: ترس آن از بی ثباتی، تعهد آن به عدم مداخله و ادامه موضع حمایتی اسد از هند در مساله کشمیر. اما در زمینه اقتصادی، تجارت دوجانبه بین این دو کشور هرگز به سطح قابل توجهی نرسیده است. در سال 2017 به رغم تعهد هند به تجدید پروژه های قبل از جنگ و به ویيه نیروگاه تشرین، سطح تجارت سالانه به 175 میلیون دلار رسید. دلیل عدم مشارکت لازم هند در این پروژه ها نبود تضمین امنیتی برای محافظت از کارشناسان و شرکت های هندی است. در شرایط کنونی مشارکت هند در اقتصاد سوریه محدود به تجارت و صادرات خواهد ماند. گانش كومار گوپتا رئيس فدراسيون سازمان های صادراتی هند پيش بيني كرده كه صادرات سالانه هند به سوریه مي تواند تا سال 2020 به 500 ميليون دلار برسد که کالاهایی همچون خودرو، ماشين آلات و پلاستيك را شامل می شود.

در همین حال، سایر کشورهای منطقه از جمله لبنان، اردن، عراق، مصر و حتی ترکیه به رغم موضع گیری های متفاوت در قبال بشار اسد، تا اندازه ای سوریه را یک بازار بالقوه برای کالاهای خود می بینند. با این حال، هیچ شاخصی وجود ندارد که نشان دهد چنین رویکرد عمل گرایانه ای می تواند به سرمایه گذاری قابل توجه در بازسازی سوریه در کوتاه مدت منجر شود؛ اگرچه تصور اینکه آنکارا فرصت های بازسازی در سوریه را نادیده بگیرد، دشوار است.

ایجاد نفوذ دوام آوردنی

روسیه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سعی کرده خود را یک کشور کمک کننده قادر به رقابت با کمک های بین المللی از غرب، نشان دهد. با این حال، مسکو تا به امروز تمایل چندانی به ارائه کمک مالی به هیچ یک از کشورهای ویران شده در منطقه به اصطلاح منا (کشورهای عمده تولید کننده نفت در خاورمیانه و شمال آفریقا) از جمله عراق غنی در نفت، نشان نداده است. از لحاظ مالی، نقش روسیه در سوریه هم بر اساس همین الگوی رفتاری خاص بوده است؛ اطلاعات موجود نشان می دهند که مسکو مبالغ محدودی سرمایه برای دمشق فراهم آورده است که به خصوص در قیاس با خطوط اعتباری ارائه شده از سوی تهران به ارزش 6.6 میلیارد دلار رقم چندانی به نظر نمی رسد. بالعکس، روسیه یک رویکرد فرصت طلبانه در قبال تلاش ها برای بازسازی در سوریه اتخاذ کرده و با محدودترین سرمایه گذاری از بودجه های عمومی، دسترسی برای بخش خصوصی خود را برای سرمایه گذاری در فعالیت های بالقوه سودآور تضمین کرده است.

اما رقابت روسیه و ایران برای دسترسی به اقتصاد سوریه جای بحث دارد. جدای از ارائه خطوط اعتباری و تامین مالی مستقیم، ابزار اصلی آنها برای نفوذ اقتصادی در بازار سوریه دستیابی به قراردادهای سرمایه گذاری برای شرکت های بزرگ روسی و ایرانی است که در برخی موارد با یکدیگر تلاقی می یابد. بخش های کلیدی مورد نظر در این رقابت ها انرژی، کشاورزی، گردشگری و بخش خصوصی هستند و در حال حاضر نظام سوریه برای غلبه بر تحریم ها به این تجارت ها وابسته است. ایران و روسیه هر دو برای بالا بردن اعتبار خود به طور فعالانه حوزه های انتخاباتی مختص خود را در داخل جامعه تجاری سوریه ایجاد می کنند. در ادامه به جزئیات چگونگی مشارکت هر یک از این کشورها در اقتصاد سوریه برای حفظ نفوذ طولانی مدت پرداخته شده است.

ایجاد شبکه ارتباطی

تهران و مسکو هر دو برای تسهیل معاملات تجاری و حفظ منافع خود، برای اتحاد با بازیکنان اصلی در حوزه های سیاسی و اقتصادی سوریه رقابت می کنند. در نتیجه، هر دو برای نظارت بر سرمایه گذاری های خود و سازماندهی روابط با شرکای مربوطه سوری شوراهای اقتصادی تاسیس کرده اند. البته روس ها در این زمینه موفق تر بوده اند و در شورای خود بیش از 101 عضو دارند که در قیاس با حدود 10 عضو در شورای ایرانی قابل توجه است. مهم است که توجه داشته باشیم چارچوب های ایجاد شده توسط این شوراها بخش کوچکی از مشارکت های روسیه و ایران در سوریه را پوشش می دهد. اما در عین حال، این شوراها نشان می دهند که جامعه تجاری سوریه چطور به این فرصت ها می نگرد.

منبع: ایندیپندنت و چتم هاوس

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا