سیاسی

دو متحد عربی حاشیه خلیج فارس چطور از هم فاصله گرفتند؟

شکاف های کوچک در اتحاد عربستان و امارات بزرگ تر شده و همبستگی این دو کشور که از وزنه های سیاسی و نظامی در شبه جزیره عربی به شمار می روند را زیر سوال برده است.

نویسنده: چالز دابلیو. دان

میدل ایست نیوز: تا همین ژوئن گذشته اتحاد میان عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر با سیاست گذاری های ایالات متحده خاورمیانه کاملا همخوانی داشت و بر تفکرات دولت ترامپ درباره موضوعاتی همچون تحریم قطر، آشفتگی سیاسی در سودان و جنگ داخلی در لیبی تاثیر می گذاشت. به رغم مخالفت های گسترده کنگره و اذهان عمومی با جنگ ویرانگر سعودی و اماراتی در یمن که 5 سال از آغاز آن می گذرد، دولت تلاش ها برای متوقف کردن فروش اسلحه به عربستان و امارات را وتو کرده و به حمایت سیاسی از آنها در جنگ علیه حوثی های تحت حمایت ایران در یمن ادامه داده است. تحلیل گران برجسته سیاست خارجی در واشنگتن ادعا می کنند که مطمئن ترین راه برای پایان دادن به درگیری خونین یمن این است که ایالات متحده حمایت خود از مداخله سعودی را بیشتر کند.

اما از آن زمان تا کنون، شکاف های کوچک در اتحاد عربستان و امارات بزرگ تر شده و همبستگی این دو کشور که از وزنه های سیاسی و نظامی در شبه جزیره عربی به شمار می روند را زیر سوال برده است. حمایت امارات از جنبش جدایی طلب جنوبی علیه دولت عبدالربه منصور هادی که اماراتی ها سعی داشتند در همکاری با سعودی ها او را از سرنگونی توسط حوثی ها نجات دهند، ضربه شدیدی به کمپین تحت رهبری عربستان سعودی وارد آورده است. آشفتگی های کنونی سردرگمی ها در استراتژی ایالات متحده در خلیج فارس و سیاست گذاری ها در قبال ایران را پیچیده تر کرده است و این احتمال وجود دارد که دولت ترامپ را به تغییر رویکرد در رابطه با یمن و حتی تغییر موضع گیری در رابطه با عربستان و امارات وادار کند.

«خاشقجی» و «یمن»، عوامل در هم شکستن یک اتحاد قدیمی

روابط عربستان و امارات دست کم از اکتبر سال 2018 که جمال خاشقجی، روزنامه نگار سعودی در کنسولگری عربستان در شهر استانبول ترکیه به قتل رسید، تحت فشار بود. رهبران امارات اگرچه در ظاهر از محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی که عمدتا معتقدند دستور قتل را صادر کرده بوده، حمایت کرده اند، اما ظاهرا درباره عاقلانه بودن ارتباط نزدیک خود با شاهزاده سعودی و سیاست های او دچار تردید شده اند. رهبران امارات که پیشتر برای استفاده از نفوذ عربستان در واشنگتن از ارتباط نزدیک محمد بن سلمان با محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی و حاکم امارات، استفاده کرده بودند، نگران این مساله شدند که حسن شهرت آنها نیز به دلیل باتلاقی که شاهزاده سعودی در آن فرو رفته به خطر بیفتد. نتیجه این شد که امارات به تدریج از محمد بن سلمان و سیاست های او فاصله گرفت.

با این حال، می توان گفت که جنگ یمن مهم ترین عامل فشار در روابط دو کشور عربی حاشیه خلیج فارس بوده است. اگرچه در آغاز جنگ سعودی در حمایت از دولت هادی در یمن امارات از نظر نظامی و دیپلماتیک کاملا هماهنگ با عربستان عمل کرد، اما در 18 ماه گذشته این مساله به مرور آشکار شد که ریاض و ابوظبی هرگز منافع یکسانی را در یمن دنبال نمی کردند.

عربستان سعودی همواره به این مناقشه از چشم انداز درگیری های خود با ایران برای برتری در منطقه نگاه می کرده و حمایت ایران از حوثی ها را یک تهدید امنیتی بزرگ و بخشی از استراتژی آن برای ایجاد یک منطقه نفوذ و پیشبرد اهداف خصمانه در امتداد مرز جنوبی خود می دانسته و به عبارتی دیگر، برای سعودی ها جنگ در یمن تنها یک جبهه دیگر در درگیری ها با ایران بوده است. اما اماراتی ها دیدگاه متفاوتی به موضوعات دارند. امارات که در مواجهه با واقعیات اقتصادی و نزدیکی جغرافیایی اکنون رویکرد عملگرایانه تری در قبال ایران اتخاذ کرده، نشان داده که تمایل چندانی به تحمیل شکست به ایران و متحدان حوثی آن در یمن ندارد و بیشتر به دنبال یک سری دستاوردهای خاص و محدود است. به ویژه اینکه ابوظبی می خواهد از قدرت گرفتن حوثی ها در بندر عدن و تاثیرگذاری آنها بر خطوط کشتیرانی باب المندب که منافع امارات به آن وابسته است، ممانعت کند.

این اختلافات اساسی بین امارات و عربستان تا دومین هفته ماه آگوست که نیروهای وفادار شورای انتقالی جنوبی تحت حمایت امارات در جهت اشغال شهر بندری عدن اقدام کردند، عمدتا از نظرها دور مانده بودند. این اقدام دور جدیدی از هرج و مرج سیاسی و نظامی را در پی داشت و تهدید جدیدی برای دولت هادی که عدن را پایتخت در تبعید خود خوانده بود، ایجاد کرد و سبب شد که هادی خروج امارات از ائتلاف را خواستار شود.

اشغال عدن توسط نیروهای شورای انتقالی به ویژه به این دلیل برای عربستان دردناک بود که امارات در ماه جولای به نفع رویکردی «دموکراتیک تر» دستور عقب نشینی نیروهای خود از یمن را صادر کرده بود. عقب کشیدن نیروها احتمالا در پی ناامیدی فزاینده مقامات در ابوظبی از دستیابی به هدف احیای دولت هادی بوده است. برای امارات، احیای دولتی هادی نه تنها هدفی غیرواقع گرایانه است، بلکه اگر ابوظبی بتواند منافع دریایی خود را از طریق شورای انتقالی تضمین کند، دیگر دولت هادی برای آن اهمیت چندانی هم ندارد. خبر عقب نشینی نیروهای اماراتی به جنجالی در عربستان منجر شد و ضربه ای مهلک به توانایی نیروهای ائتلافی در کمپین علیه حوثی ها وارد آورد.

اما اتفاقات 29 آگوست بسیار جدی تر بودند. دولت هادی امارات را در بمباران نیروهایش در عدن و زنجبار، یك شهر ساحلی در 34 مایلی شمال شرقی، مقصر دانست و از عربستان سعودی خواست كه این «پوشش غیرقانونی و توجیه ناپذیر نظامی» را متوقف كند. امارات متحده عربی مسئولیت حمله را پذیرفت، اما ادعا کرد که «تروریست ها» را هدف گرفته و نه نیروهای هادی را. این تحولات در مجموع به نوعی جدایی جدی و شاید جبران ناپذیر بین دو متحد دیرینه در منطقه و در صحنه جنگ یمن انجامیدند.

منبع
لوبه لاگ

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا