سیاسی

بهار عربی به عراق رسیده است؟

به زبان ساده، باید گفت که عراق در حال حاضر شرایط دشواری پیش رو دارد. لازم است مقامات در بغداد فصل جدیدی در سیاست گذاری ها بگشایند و به جای وعده تدابیر ناکافی برای رسیدگی به مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، در جهت اصلاحات حقیقی گام بردارند.

نویسنده: جورجیو کافیِرو

میدل ایست نیوز: بغداد از جمعه گذشته ناآرامی های پرآشوبی را شاهد بوده است. تظاهرات جدیدی علیه دولت عراق آغاز شده و هزاران عراقی از پل جمهوریت که به منطقه سبز بغداد، محل استقرار سفارت ایالات متحده و بسیاری از ساختمان های اداری دولتی، منتهی می شود گذشتند و این اتفاق به یک مواجهه خشونت آمیز با سربازان و نیروهای امنیتی انجامیده است. طبق گزارش های منتشر شده، پس از آنکه نیروهای امنیتی از مهمات واقعی و گاز اشک آور برای پراکنده کردن هزاران تظاهرات کننده عراقی در خیابان های بغداد استفاده کردند، 50 نفر کشده و حدود دو هزار نفر زخمی شده اند.

این آشوب و ناآرامی پس از حدود 3 هفته آرامش نسبی پس از تظاهرات خیابانی گسترده اوایل ماه اکتبر رخ داد. در جریان این تظاهرات ده ها هزار عراقی جوان اعتراض و نومیدی خود را از نظام دولتی کشور پس از حمله سال 2003 ایالات متحده به نمایش گذاشتند. اما می توان به خشم فوران کرده عراقی ها در ماه جاری در چارچوب گسترده تر ناآرامی ها در جهان عرب همچون الجزایر، مصر، لبنان، مغرب و سودان نگاه کرد؛ شهروندان همه این کشورها نارضایتی خود از وضعیت موجود و اعتراض به دولت های فاسد و سهل انگار را با تجمع در خیابان ها نشان دادند.

فرقه گرایی و فساد خشم عمومی را در عراق برانگیخته است. برداشت مشترک این است که نخبگان سیاسی این کشور منابع آن را بر باد داده اند و نتوانسته اند نیازهای متوسط عراقی ها را برطرف کنند. برای بسیاری از عراقی به ویژه با توجه به ثروت عظیم نفتی کشورشان، نرخ بالای بیکاری جوانان قابل پذیرش نیست. مردم عراق از دولت این کشور و کیفیت پایین خدمات رسانی آن خسته شده اند. با توجه به اینکه عراق یکی از فاسدترین نظام ها در جهان را داراست، چنین ابراز خشم عمومی چندان جای تعجب ندارد.

اگرچه پیش بینی تاثیرات بلندمدت اعتراض های گسترده در بغداد و سایر شهرهای عراق دشوار است، اما می توان این طور نتیجه گرفت که «بهار عربی» به عراق رسیده است.

استفاده از خشونت و مسائل مربوط به فرقه گرایی

مقامات عراق در واکنش به اعتراض های گسترده ای که از اول اکتبر آغاز شد، منع آمد و شد تصویب، اینترنت را قطع، جاده ها را مسدود، رسانه ها را محدود و نیروهای امنیتی را در سراسر بغداد مستقر کردند. لین مالوف، رئیس تحقیقات خاورمیانه در عفو بین الملل، در این باره می گوید: «نباید به سادگی از اعمال خشونت مقامات عراقی علیه تظاهرات کنندگان در بغداد و دیگر شهرها به سادگی چشم پوشی کرد. عراقی ها صرفا برای به دست آوردن حق آزادی در تجمعی صلح آمیز، هزینه سنگینی پرداختند.»

دولت عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، به جای گفت و گو با تظاهرات کنندگان، اعتراض های خیابانی را سرکوب کرد. طبق گزارش دفتر حقوق بشر ماموریت امداد ملل متحد در عراق، تا 22 اکتبر دست کم 157 نفر در تظاهرات عراق کشته و 5 هزار و 494 زخمی شده اند.

بسیاری از تحلیلگران در حال بررسی نقش فرقه گرایی در خشونت های اخیر هستند. مساله قابل توجه این است که بر خلاف تلاش های گسترده کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای به تصویر کشیدن خشونت ها در عراق به عنوان بخشی از اعمال نفوذ شیعی تحت حمایت ایران، بیشتر آسیب دیدگان در تظاهرات اخیر شهروندان شیعه بودند که علیه نظام سیاسی شیعی قیام کردند. عماد حرب در توضیح این مساله می گوید: «شاید شوکه کننده ترین مساله برای مقامات عراق این است که تظاهرات خیابانی شیعه علیه نظم سیاسی تحت سلطه شیعه قیام کرده است.» با این حال، حتی اگر انگیزه های فرقه گرایانه پشت تظاهرات اخیر نبوده باشد، واضح است که بسیاری در عراق از نفوذ ایران بر دولت و در کشورشان ناراضی هستند.

به زبان ساده، باید گفت که عراق در حال حاضر شرایط دشواری پیش رو دارد. لازم است مقامات در بغداد فصل جدیدی در سیاست گذاری ها بگشایند و به جای وعده تدابیر ناکافی برای رسیدگی به مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، در جهت اصلاحات حقیقی گام بردارند.

تاثیرات منطقه ای

در حالی که همانطور که نیویورک تایمز توصیف کرده، عراق با خودش وارد جنگ شده، اما این جنگ تاثیرات منطقه ای قابل توجهی نیز خواهد داشت و عواقب آن خیلی فراتر از مرزهای عراق حس خواهد شد.

سفر ماه گذشته عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، به جده بخشی از تلاش ها با هدف تبدیل کردن بغداد به یک پل دیپلماتیک بین پادشاهی سعودی و جمهوری اسلامی بود. در همین حال، سفر اخیر نخست وزیر پاکستان به تهران نشان می دهد که احتمالا اسلام آباد، و نه بغداد، نقش عمده را در عقب راندن تهران و ریاض از آستانه مواجهه مخاطره آمیز ایفا خواهد کرد. جای شکی نیست که هرچه عراق بی ثباتی بیشتری را در داخل شاهد باشد، امکان ایفای نقش آن در منطقه و توانایی آن در پیشبرد منافع از طریق کاهش تنش ها بین همسایگان کمتر می شود.

اگر ایران در خاورمیانه درگیر هر نوع مواجهه نظامی شود، مشکلات عراق چند برابر بزرگ تر خواهند شد. با توجه به حضور نیروهای شبه نظامی تحت حمایت ایران و نیروهای ارتش ایالات متحده در عراق، در صورت آغاز هر نوع جنگی احتمال اینکه بخشی از آن در خاک عراق صورت بگیرد زیاد خواهد بود. شهروندان عراقی به اندازه کافی طعم تحریم ها، اشغال، جنگ و درگیری را چشیده اند و آنچه که اکنون این کشور به آن نیاز دارد، بازپروری از خشونت است و هر گونه درگیری مرتبط با ایران به چشم انداز احیای عراق در سال های آتی و حتی تا چندین دهه آسیب می رساند.

عراق به صلح منطقه ای، پیشرفت در روابط با همه همسایگان از جمله اردن، ایران، سوریه، ترکیه و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و بازنگری در کل نظام سیاسی نیاز دارد. ارتقاء نهادهای دولتی و توانمندسازی آنها در برطرف کردن نیازهای جمعیت جنگ زده، ایستادگی در برابر فساد و برقرار کردن حومت قانون ضروری است.

اگرچه عراقی ها از سال 2003 به بعد به شکل های مختلف در تلاش برای روی کار آمدن دولتی بهتر تظاهرات كرده اند، اما اعتراض های اخیر نشان می دهد که صبر آنها سر آمده است. اگر اصلاحات گسترده و تغییرات اساسی در عراق صورت نگیرد، اعتراضات گسترده ای که بغداد، بصره، نجف و سایر شهرهای عراق را به لرزه در آورده، بدون نتیجه خاصی ادامه خواهند یافت. بدترین سناریوی احتمالی این است که معترضان اصلحه به دست بگیرند و عراق به سرنوشت سوریه از سال 2011 به بعد، دچار شود.

منبع
لوبلاگ

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا