خبر اولسیاسی

مرگ و رنج در عراق، میراث دردناک حملات 11 سپتامبر

بوش در کتاب خاطرات خود در سال 2010 تحت عنوان «لحظه های تصمیم گیری» به اشتباهات در عراق از جمله تصمیم به انحلال ارتش اعتراف کرده است.

نویسندگان: قاسم عبدالزهرا و زینا کرم

میدل ایست نیوز: عراق هیچ ارتباطی با 11 سپتامبر نداشت، اما حملات تروریستی در ایالات متحده زندگی عراقی ها را برای همیشه تغییر داد. آمریکا ابتدا به افغانستان حمله کرد و رژیم طالبان را که به اسامه بن لادن، رهبر شبکه تروریستی القاعده و مسئول حملات پناه داده بود، سرنگون کرد. پس از آن، دیری نگذشت که توجه رئیس جمهوری جورج دابلیو بوش به عراق معطوف شد و این کشور را به همراه ایران و کره شمالی بخشی از «محور شرارت» توصیف و ادعا کرد که صدام حسین، دیکتاتور وحشی این کشور، به سلاح کشتار جمعی مسلح بوده و با القاعده ارتباط داشته است. هیچ مدرکی برای این دو ادعا یافت نشد. آمریکا به عراق در قلب خاورمیانه حمله کرد و به دنبال آن، یک دهه جنگ بود و عواقبی که تا به امروز در سراسر منطقه طنین اندخته است.

محمد آقا، یک کرد عراقی که هنگام شروع حمله آمریکا 27 ساله بود، می گوید: «در ابتدا، من از حمله آمریکا خوشحال بودم؛ همه خوشحال بودند. همه ما به آینده بهتر امید داشتیم. اما پس از حمله، اتفاقی که افتاد این بود که نهادهای کشور از بین رفتند و هرگز بازسازی نشدند. هیچ برنامه ریزی برای روزهای بعد از حمله و برای ساخت کشور وجود نداشت.» حرف های آقا منعکس کننده خشم درونی و آن تلخی مداومی است که بسیاری از عراقی ها در رابطه با بازسازی کشورشان پس از برکناری صدام که تقریبا 30 سال با چنگال آهنین حکومت کرد، احساس می کنند.

حمله آمریکا سیاست عراق را تغییر داد و یکی از این تغییرات، این بود که پایگاه قدرت در این کشور از اقلیت های سنی عرب به اکثریت شیعه انتقال یافت و کردها منطقه خودمختار خود را به دست آوردند. بسیاری از عراقی ها که از برکناری صدام خشنود و به دموکراسی پس از آن امیدوار بودند، انتظار داشتند که ایالات متحده بتواند حکمرانی خوب، امنیت و خدمات اساسی قابل اعتماد مانند برق را برای کشورشان به ارمغان آورد. عدم تحقق این امیدها باعث نارضایتی شد و به شورشی انجامید که در نهایت جنگ داخلی را در پی داشت و نیروهای شبه نظامی شیعه و سنی، هر دو، برای کنترل کشور با آمریکایی ها وارد مبارزه شدند.

عراق اکنون پس از چندین دهه درگیری، دولتی نسبتا باثبات دارد و شمار بمب گذاری های خودرویی، حملات انتحاری و جوخه های مرگ کاهش یافته اند. اما اقتصاد در وضعیت خوبی نیست و زیرساخت های اقتصادی در حال فروپاشی است و فساد به شدت گسترده شده. گروه های شبه نظامی نیز حیطه های تحت کنترل خود را دارند و دولت توانایی به چالش کشیدن آنها را ندارد. برای برخی هم زیان شخصی بوده است.

شامگاه 7 آوریل 2003 دو موشک با چنان صدا و نیرویی کر کننده فرود آمدند که اعتماد حسون را در خانه اش در بغداد به زمین انداختند و باعث شدند درهای خانه از لولا درآیند. در آن زمان، بیش از دو هفته از تهاجم آمریکایی و بمباران ها در چارچوب کارزار «شوک و ترس» آنها در راستای سرنگون کردن صدام می گذشت و پایتخت عراق در تاریکی بود. حسون در زمان فرود آمدن موشک ها در کنار شوهرش زیر نور شمع نشسته بودند. از لحظات بعدی خاطره زیادی غیر از فریاد زدن نام همسر و فرزاندنش در تاریکی ندارد. پسرش، دو دخترش و نوه اش، همگی در خرابه هایی که از خانه کناری باقی مانده بود، جان باختند. تنها یک نوه تازه متولد شده اش زنده ماند. بیست سال از 11 سپتامبر گذشته و حسون 74 ساله هنوز برای از دست دادن پسرش سیاه می پوشد. او می گوید هرگز آمریکا را به خاطر کشتن عزیزانش نمی بخشد: «هیچ چیز باعث خوشحالی من نمی شود. من دردی دارم که نمی توان آن را برطرف کرد و زخمی دارم که قابل درمان نیست. زخم درون من است.»

بغداد تحت کنترل صدام حسین در 9 آوریل، دو روز پس از حمله هوایی که منجر به کشته شدن خانواده حسون شد، سقوط کرد. بسیاری از عراقی ها تفنگداران آمریکایی را که در حال خراب کردن مجسمه صدام در میدان فردوس پایتخت بودند، تشویق کردند. اما خوشی آنها کوتاه مدت بود، چون امید آنها با اشغال آمریکایی، شمار فزاینده مرگ و میر غیرنظامی و ویرانی های شدید پس از انحلال ارتش عراق توسط آمریکایی ها، ناامید شد. پس از آن، القاعده و بعدتر داعش در عراق ظهور یافتند.

سال های بعد مملو از تصاویر وحشتناک بودند: اجساد چهار پیمانکار امنیتی ایالات متحده که در مارس 2004 از پلی بر روی رودخانه فرات در فلوجه آویزان شده بودند؛ تصاویر سوء استفاده از عراقی ها در زندان ابوغریب تحت مدیریت ایالات متحده؛ نبردهای خونین بین نیروهای آمریکایی و شبه نظامیان القاعده در فلوجه در سال 2004؛ حمله فوریه 2006 افراط گرایان سنی که گنبد طلایی حرم شیعه در سامرا را درهم شکستند و خونریزی فرقه ای را به راه انداختند.

در دسامبر 2011 که واشنگتن آخرین گروه نیروهای رزمی خود را از عراق خارج می کرد، ده ها هزار غیرنظامی عراقی به همراه 4،487 آمریکایی کشته شده بودند. پس از سقوط نیروهای امنیتی عراق در مقابل حمله گروه تروریستی داعش در سال 2014، سربازان آمریکایی بار دیگر به عراق دعوت شدند. تا پیش از سقوط آخرین پایگاه داعش در سال 2017، ده ها هزار عراقی دیگر جان خود را از دست داده بودند.

عاصم سلمان، همسایه 53 ساله حسون، می گوید: «یک دیکتاتوری برای یک دموکراسی فرضی سرنگون شد و ما خود را در میانه یک جنگ داخلی، القاعده و داعش، بدون خدمات و دزدانی که اطرافمان را گرفته اند، یافتیم. لعنت بر دموکراسی که این چنین به دست آید.»

بوش در کتاب خاطرات خود در سال 2010 تحت عنوان «لحظه های تصمیم گیری» به اشتباهات در عراق از جمله تصمیم به انحلال ارتش اعتراف کرده است.

بسام القزوینی، تحلیلگر سیاسی، می گوید این مردم عراق و افغانستان بودند که هزینه حملات آمریکا پس از 11 سپتامبر را پرداختند، نه رژیم هایی که در این کشورها سریعا فروپاشیدند. او معتقد است آمریکایی ها به جای ایجاد دموکراسی در عراق، از یک طبقه سیاسی حمایت کردند و این اقدام آنها توسعه شبکه های فساد و تشکیل گروه های شبه نظامی را در پی داشت. عراق حالا به رغم ذخایر گسترده انرژی و ثروت فراوان، با خاموشی های مداوم و از بین رفتن زیرساخت ها به دلیل فساد مالی، سودجویی و سوء مدیریت دست و پنجه نرم می کند.

حسون امروز در همان خانه قدیمی در فاصله 200 متری از رودخانه دجله زندگی می کند. عکس های سیاه و سفید همسرش دیوارها را آراسته اند. دینا، نوه اش که از بمباران جان سالم به در برد، اکنون یک دانشجوی 18 ساله دندانپزشکی است. حسون می خواهد چند هزار آمریکایی که هنوز در عراق هستند، این کشور را ترک کنند و هرگز بازنگردند.

اما سلمان، همسایه حسون، مانند بسیاری دیگر از عراقی ها، نگران خروج آمریکا از افغانستان و وقوع اتفاق مشابه در عراق و بازگشت گروه های افراطی مانند داعش است و می گوید: «آمریکا باید شرایط را درست کند. نمی تواند کاری را که با افغانستان کرد، با ما هم بکند. 20 سال با طالبان جنگید و حالا کشور را دوباره به آنها پس داده است.»

منبع
نیوزلند هرالد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 + 5 =

دکمه بازگشت به بالا