خبر اولسیاسی

استراتژی بندبازی چین در بحران دریای سرخ به کجا می انجامد؟

چین با توجه به روابط و نفوذی که بر طرفهای بحران در دریای سرخ دارد، در پی ایفای نقشی مستقل در بحران کشتیرانی در این منطقه است به گونه ای که از پیوستن به هرگونه ائتلاف تحت رهبری آمریکا در دریای سرخ امتناع کند.

میدل ایست نیوز: به نظر می رسد چین در موضوع بحران دریای سرخ، به نوعی سیاست و راهبرد بندبازی و راه رفتن روی یک طناب محکم را در پیش گرفته است به طوریکه از یک سو با دعوت به گفتگو و خویشتنداری طرفها سعی در کاهش تنش از شیوه ها و راههای دیپلماتیک دارد و از سوی دیگر خواستار برخورد قاطعانه برای محافظت از منافع اقتصادی خویش است که طبیعتاً در پی حملات حوثی ها(جنبش انصار الله) به کشتی های تجاری دچار زیان و آسیب شده است.

به گزارش العربی الجدید، «دنگ لی» معاون وزیر امور خارجه چین اخیرا در پکن پایتخت چین در گفتگو با منصور علی سعید بجاش معاون وزیر امور خارجه یمن مسائل منطقه ای و بین المللی از جمله منازعه  فلسطینی و اسرائیلی و بحران در دریای سرخ را مورد بحث و بررسی قرار داد.

«دنگ لی» در این دیدار تاکید کرد کشورش از حاکمیت، استقلال، وحدت و تمامیت ارضی و دولت قانونی یمن و همچنین حل و فصل مسئله یمن از طریق ابزارهای سیاسی حمایت می کند و برای همکاری با جامعه بین الملل به منظور تقویت و بازگرداندن صلح و ثبات در یمن در سریعترین زمان ممکن آمادگی دارد.

در همین ارتباط، «وانگ ونبین» سخنگوی وزارت امور خارجه چین با اشاره به دیدار صورت گرفته، تصریح کرد که موضع چین در قبال بحران دریای سرخ، موضعی ثابت و شفاف است به طوریکه ما خواستار تلاش های مشترک بین المللی برای حفظ امنیت خطوط کشتیرانی هستیم.

وی افزود که پکن نمی‌خواهد شاهد تنش در منطقه باشد و خواستار پایان دادن به آشفتگی ها و ایجاد تنگناها و حملات به کشتی‌های غیرنظامی و احترام به حاکمیت یمن و سایر کشورهای ساحلی در دریای سرخ است و به کاستن از شدت تنش ها به طور فعالانه با کمک همه طرفها، متعهد خواهد بود.

روابط مستحکم چین با یمن و ایران

به نوشته العربی الجدید، سخنگوی چین با اشاره به شرایط پیچیده و شکننده کنونی در منطقه خاورمیانه ابراز امیدواری می‌کند همه طرف‌های ذیربط آرامش خود را حفظ و خویشتن داری کنند و گفتگوها و ارتباطات خود را به منظور جلوگیری از ورود به یک چرخه و دور باطل انتقام جویی و تشدید تنش های بیشتر در منطقه افزایش دهند.

برگ برنده و اهرم فشار چین در بحران دریای سرخ

در همین حال واشنگتن به صراحت از پکن درخواست کرده است با هدف ترغیب تهران به مهار کردن حوثی‌ها (انصارالله) در دریای سرخ، مداخله کند. پس از این درخواست چین، منابع ایرانی به رویترز گفتند مقامات چینی از همتایان ایرانی خود درخواست کرده اند برای متوقف کردن حملات حوثی ها (انصارالله) به کشتی ها کمک کنند چرا که در صورت عدم همراهی و پاسخ به این خواسته ها، ممکن است به روابط تجاری با پکن آسیب وارد شود.

شیائو لانگ، استاد مؤسسه مطالعات سیاسی دانشگاه جینان، در مصاحبه با العربی الجدید، در خصوص ابزارهای فشاری که چین در اختیار دارد و تا چه حد امکان دارد به رویکرد و سمت و سوی استفاده از آنها برود؛ گفت: قبل از هر چیز باید مشخص کرد تقاضای آمریکا از چنین مبتنی بر اعتقاد راسخ این کشور به نفوذ زیاد پکن بر تهران است که ما نمونه این نفوذ را در طول سال گذشته و زمانی که چینی ها دستیابی به توافق میان عربستان سعوی و ایران را تسهیل کردند؛ مشاهده کردیم به طوریکه این کشور توانست بعد از سالها دشمنی و قطع روابط میان دو کشور، آنها را به توافق برساند. بنابراین چینن رویکردی به منزله اذعان و اعتراف آمریکاییها به نفوذ چین و نقش سازنده آن در مدیریت روابط بین‌الملل است.

این استاد دانشگاه تاکید می کند: چین با همه طرفها اعم از دولت قانونی یمن، نظام ایران و همچنین فلسطینیان روابط مستحکمی دارد، که باعث شده است این کشور به عنوان یک میانجی مورد اعتماد جلوه گر شود.آنچه این ایده را تقویت می کند موضع متوازن چین در قبال همه بحران‌ها، بر اساس اصل عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها است که این موضعگیری چین درست بر خلاف مواضع آمریکاییها قرار دارد که همچنان مانع تلاش‌های بین‌المللی برای برقراری امنیت و صلح در منطقه هستند.

لانگ می افزاید: چین تلاشها و تحرکاتش را با توجه به تلاش‌های دیپلماتیک خویش به عنوان یک کشور مسئول و عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل انجام می دهد و از سوی دیگر در اجرای ابتکار و طرح موسوم به «یک کمربند و یک جاده» که بر اساس آن پروژه‌های بزرگ توسعه در چندین کشور از جمله کشورهای حاشیه دریای سرخ،راه اندازی می شود؛ نقش بسیار موثری دارد ضمن آنکه وقتی از چند وجهی بودن روابط چین و نقش و تاثیر سازنده آن بر متحدان این کشور و شرکای تجاری اش صحبت می کنیم؛ نمی توان به این ابعاد از روابط چین بی توجه بود و از آن چشم پوشی کرد.

ملاحظه کاری و  محتاط بودن چین در خصوص مداخله نظامی

«وان ژانگ» کارشناس روابط بین الملل در مرکز مطالعات سیاسی «تایپه »نیز در مصاحبه با العربی الجدید، در این خصوص تصریح کرد درخواست چین برای گفتگو و خویشتنداری در دریای سرخ، در این مرحله سخت و پیچیده نمی تواند عاملی تاثیرگذار قلمداد شود و انتظار نمی رود با توجه به تداوم جنگ در غزه، چنین درخواستی پذیرفته شود.

ژانگ در ادامه تصریح می کند: اکنون منافع چین در منطقه چه در زمینه طرح جاده ابریشم و چه زنجیره‌های تأمین و واردات کالاها، دچار زیان و آسیب شده است و این امر، واکنش نظامی را ایجاب می کند زیرا ما در اینجا درباره یک کشور مستقل صحبت نمی‌کنیم، بلکه صحبت درباره شبه نظامیان مسلحی است که کشتی‌های تجاری را در عملیات‌های مشابه با دزدی دریایی هدف قرار می دهند.

ژانگ در ادامه خاطر نشان می کند چین سال‌ها پیش ، نخستین پایگاه نظامی خود را در جیبوتی برای مقابله با این نوع حملات تأسیس کرد، اما آنچه که پکن را اکنون از انجام ماموریتهایی مشابه با آنچه در جیبوتی انجام داد؛ باز می دارد این است که هرگونه اقدام مشابه، می تواند اینگونه تعبیر شود که چینی ها به ائتلاف تحت رهبری آمریکا در دریای سرخ پیوسته اند در حالیکه عملیات حوثی ها (جنبش انصارالله) با هدف دفاع از فلسطینیان انجام می شود و در نتیجه هدف قرار دادن این جنبش، با موضع چین در حمایت از آرمان فلسطین تضاد پیدا می کند و همسو و منطبق با موضع آمریکا ارزیابی خواهد شد.

 آسیب به منافع چین 

حال این پرسش مطرح است که منافع چین تا چه اندازه تحت تاثیر حملات حوثی ها در دریای سرخ قرار گرفته است؟
«چی جیانگ» کارشناس امور اقتصادی در این باره می گوید:دریای سرخ مهمترین مسیر دریایی است که تجارت بین‌المللی از آن عبور می‌کند و هدف قرار دادن کشتی‌ها به منافع مشترک کشورهای جهان آسیب وارد می‌کند و چین هم از این قاعده مستثنی نیست .

جیانگ در مصاحبه با العربی الجدید تصریح می کند اگرچه حوثی‌ها (انصارالله) بارها تاکید کرده اند کشتی‌های روسی و چینی هنگام حرکت در دریای سرخ مورد تهدید قرار نخواهند گرفت، اما بسیاری از شرکت‌های کشتیرانی متعلق به دولت چین، فعالیتهای خود را به حال تعلیق درآورده اند. و مسیر خود را با دور زدن از آفریقای جنوبی به سمت تنگه جبل الطارق تغییر داده اند که همین امر به افزایش هزینه های حمل و نقل و تاخیر در این عملیات شده است.

این تحلیلگر اقتصادی با اشاره به طرحهای عظیم چین در قالب سرمایه گذاریهای این کشور در امتداد کانال سوئز به ویژه در بخشهای حمل ونقل و انرژی که ارزش آنها دهها میلیارد دلار برآورد شده است؛ می افزاید: تداوم حملات، این طرحها را متوقف خواهد کرد و باعث خواهد شد سرمایه‌گذاران چینی از بیم این حملات، از ورود به طرحهای مشابه در آینده خودداری کنند . این موضوع می تواند در خصوص طرح کمربند و جاده که با ادامه عملیات در معرض تهدید بزرگی قرار دارد، صادق باشد بویژه اینکه بر ماهیت این طرح مبتنی بر ایجاد ارتباط میان شرق با غرب از طریق آبراهه ها که مهمترین آنها دریای سرخ است؛ تاثیر گذار خواهد بود.

چین می‌خواهد آمریکا را درگیر مشکلات منطقه ببیند

عدنان هاشم، پژوهشگر مرکز مطالعات الخلیج و یمن در مصاحبه با العربی الجدید گفت: چین برگه های برنده متعددی در خصوص یمن دارد . نخستن برگ یا به اصطلاح کارت این کشور به رابطه پکن و تهران و نفوذ چین بر اقتصاد ایران بر می گردد که می تواند از این اهرم برای فشار بر حوثی ها (انصارالله ) استفاده کند. افزون بر آن ، چین با توجه به روابط خوب با کشورهای عربی و شورای همکاری و محقق کردن توافق میان عربستان سعودی و ایران و با توجه به کاسته شدن از نقش دیپلماتیک غرب در یمن، می تواند از نقش فزاینده دیپلماتیک خود در یمن استفاده کند.

عدنان  هاشم در ادامه با اشاره به اینکه پکن هنوز تمایلی برای مداخله احساس نکرده است و منافع ایجاب می کند آمریکایی ها را درگیر مشکلات منطقه ببیند؛ تاکید می کند چین از سوی دیگر، با طرف های مختلف یمنی رابطه دارد و برخلاف بقیه طرف ها می تواند خود را به عنوان یک میانجی بی طرف نشان دهد و بیش از روسیه یا اروپایی ها و البته آمریکایی ها که بدترین نقش را در منطقه دارند؛ به ایفای نقش بپردازد.

این پژوهشگر بر این باور است که پکن هنوز تمایلی برای مداخله احساس نکرده است و به نفعش است که آمریکایی‌ها را درگیر و غوطه ور در مشکلات منطقه ببیند اما اگر چین احساس کند هزینه بی طرفی فعلی برایش سنگین تر از دستاوردهای سیاسی است و منافع اقتصادی اش بر منافع سیاسی می چربد، در جهت ایمن سازی خطوط کشتیرانی در دریای سرخ تحرک خواهد کرد.

وفیق صالح روزنامه‌ نگار یمنی متخصص در امور اقتصادی، نیز در گفتگو با العربی الجدید در این باره گفت: «نفوذ چین در یمن به پرونده تجاری و اقتصادی مرتبط است به طوریکه چین همیشه به دنبال تحکیم حضور خود در یمن بوده است . علت این امر کاملا روشن است و به انگیزه های اقتصادی و ژئوپلیتیکی و اهتمام این کشور به رشد اقتصادی و گسترش نفوذ آن در عرصه بین المللی از طریق توسعه و گسترش صادرات تجاری به کشورهای دیگر است.

صالح می افزاید: تشدید درگیری در دریای سرخ نگرانی های چین را عمیق تر می کند، زیرا کشتیرانی دریایی از طریق باب المندب را که یک کانال مهم برای صادرات و واردات چین به آفریقا و قاره اروپا به شمار می آید؛ به شدت تهدید می کند همچنانکه ثبات منطقه ای را نیز با توجه به حساسیت بالای چین به منافعش، در معرض تهدید قرار خواهد داد.

این روزنامه نگار یمنی تاکید می کند: هر گونه ایجاد اختلال و نابسامانی در کشتیرانی دریایی از طریق باب المندب تهدیدی برای صادرات چین به شمار می آید و هزینه حمل و نقل و واردات خارجی از طریق چین را افزایش می دهد که این موضوع نه تنها به رشد مداوم اقتصاد چین کمکی نخواهد کرد بلکه امکان دارد اقتصاد چین را نیز به سمت انقباض سوق دهد. بنابراین چین از نظر روابط سیاسی و دیپلماتیک، در پی حفظ روابط متوازن بین همه طرف‌ها در یمن خواهد بود و سیاست بی طرفی و عدم مداخله در امور کشورها را دنبال می کند و تمرکز آن بر توسعه، ایجاد شراکت های راهبردی و دور ماندن از الزامات و تعهدات امنیتی خواهد بود.

وی بر این باور است که مهمترین کارت نفوذ چین در یمن ،حفظ روابط با طرف های مختلف داخلی در این کشور است چرا که این مساله می تواند به پکن کمک نماید تا به عنوان یک میانجی قابل قبول برای جلوگیری از افزایش و تشدید منازعه و درگیری ها و به ویژه اختلال در تجارت دریایی از طریق دریای سرخ و باب المندب ایفای نقش کند.

منبع
العربی الجدید

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا