آیا تحولات سوریه موجب تغییر مسیر روابط ترکیه – ایران خواهد شد؟
ویژگی اصلی روابط ترکیه و ایران به عنوان دو قدرت منطقهای، رقابت با یکدیگر است که در عوامل متعددی نظیر پیشینه تاریخی و ساختار سیاسی دو کشور و ماهیت نظام حاکم و ائتلافهای آنها ریشه دارد به طوری که منافع آنها در برخی مسائل با یکدیگر منطبق و در برخی دیگر دچار تعارض است.

میدل ایست نیوز: تحولاتی که در سوریه روی داد موجب شد این کشور تا حد زیادی از دایره رقابت بین ترکیه و ایران خارج شود. اکنون آنکارا و تهران دو گزینه در مقابل دارند: یا رقابت شدید را به میدان دیگری مثل عراق منتقل کنند که احتمال تبدیل شدن آن به رویارویی و تحلیل رفتن تواناییهای هر دو طرف در آن وجود دارد. یا این که از منطق گذشته دست بردارند و بر اساس واقعیات جدید و تغییراتی که در منطقه روی داده است با یکدیگر تعامل کنند و به دنبال فضایی برای همکاری باشند.
به گزارش عربی21، تأثیر تحولات اخیر سوریه، از مرزهای این کشور فراتر میرود و سایهای سنگین بر کل منطقه از زاویه رقابت منطقهای در داخل و خارج از سوریه و روابط بین قدرتهای اصلی منطقه و در رأس آنها ترکیه و ایران میاندازد. سوریه در صدر کشورها و موضوعاتی بود که این دو کشور بر سر آن رقابت داشتند و با سقوط نظام «بشار اسد» به عنوان هم پیمان تهران و مسکو، و سیطره حکومت جدید بر سوریه که خواهان روابط ممتاز با آنکارا است، معادلات منطقهای در موضوع سوریه به شکلی ریشهای و عمیق و سریع، دگرگون شد.
پیش از سقوط نظام اسد، امریکا و ائتلاف «نیروهای دموکراتیک سوریه» بر مناطق شرق فرات سیطره داشتند که «سوریه مفید» واقعی است چرا که منابع انرژی و آب و قطب کشاورزی سوریه در این مناطق قرار دارد. در باقیمانده سوریه نیز روسیه به عنوان هم پیمان اصلی و قدرتمند نظام اسد که بیشترین نفوذ را در سوریه داشت، روابط بین سایر طرفها را مدیریت می کرد چرا که نیروهای وابسته به ترکیه در شمال و گروههای تحت فرمان ایران در چندین منطقه سوریه حضور داشتند و اسرائیل هم حملات خود در سوریه علیه حزب الله و ایران را با مسکو هماهنگ میکرد.
حذف ایران از معادله سوریه
اکنون این معادله تغییر کرده است. ایران تقریبا به طور کامل از معادله خارج شده و روسیه به دریافت تضمینهای اولیه در خصوص پایگاههای نظامی خود در غرب سوریه اکتفا کرده است، در حالی که ترکیه، بزرگترین سود برنده از سقوط نظام اسد از نظر سیاسی، اقتصادی، امنیتی و راهبردی محسوب میشود. دولت اشغالگر اسرائیل نیز از دوره انتقالی در سوریه برای گسترش اشغالگری و قرار دادن دیگران در برابر عملِ انجام شده و از بین بردن توانمندیهای حکومت جدید سوریه بهرهبرداری میکند تا این حکومت را در برابر گزینههای دشواری مثل قبول عادیسازی روابط یا رویارویی یا ضعیف باقی ماندن زیر فشار اسرائیل که نیروهایش در فاصله کمی از دمشق مستقر هستند، قرار دهد.
پیشینه روابط ترکیه – ایران
ویژگی اصلی روابط ترکیه و ایران به عنوان دو قدرت منطقهای، رقابت با یکدیگر است که در عوامل متعددی نظیر پیشینه تاریخی و ساختار دوکشور و ماهیت نظام حاکم و ائتلافهای آنها ریشه دارد به طوری که منافع آنها در برخی مسائل با یکدیگر منطبق و در برخی دیگر دچار تعارض است.
منافع ترکیه و ایران در سوریه، عراق، دریای سیاه، جنوب قفقاز، بالکان و آسیای میانه با یکدیگر تعارض دارد در حالی که منافع آنها در مسئله فلسطین و همکاری اقتصادی و مخالفت با مداخله خارجی در منطقه و مقابله با منطق تحریمها، همسو با یکدیگر است به طوری که ترکیه همواره راه تنفس ایران زیر فشار تحریمهای امریکا بوده و در سال 2010 با برزیل برای شکل دادن به توافق سهجانبه در خصوص برنامه هستهای ایران، مشارکت کرده است.
مجموعه این عوامل موجب شده است رقابت بین دو کشور «کنترل شده» باشد و به مرحله برخورد مستقیم نرسد به خصوص که دو کشور مرزهای مشترکی دارند که آرامترین مرزها در منطقه در تاریخ معاصر بوده است. این چیزی است که «احمد داوود اوغلو» در کتاب «عمق استراتژیک» خود به آن بالیده است. هرچند سوریه مشخصا به میدان رویارویی غیرمستقیم و تقابل سیاسی و رسانهای بین دو کشور تبدیل شد ولی این تنش به برخورد مستقیم ختم نشد و دو طرف با اراده سیاسی مشترک توانستند از چنین برخوردی جلوگیری کنند. شکل گیری روند آستانه نیز تبدیل نشدن این تنش به برخورد را تضمین کرد.
آینده روابط ترکیه – ایران پس از تحولات سوریه
تحولاتی که در سوریه روی داد موجب شد این کشور تا حد زیادی از دایره رقابت بین ترکیه و ایران خارج شود. اکنون آنکارا و تهران دو گزینه در مقابل دارند: یا رقابت شدید را به میدان دیگری مثل عراق منتقل کنند که احتمال تبدیل شدن آن به رویارویی و تحلیل رفتن تواناییهای هر دو طرف در آن وجود دارد. یا این که از منطق گذشته دست بردارند و بر اساس واقعیات جدید و تغییراتی که در منطقه روی داده است با یکدیگر تعامل کنند و به دنبال فضایی برای همکاری باشند.
آنکارا در موضوع سوریه دستاوردهای بسیاری داشت ولی از لحظه نخست تلاش کرد به طرفهای مختلف اعم از حامیان و مخالفان خود اطمینان خاطر بدهد که سوریه را به میدان انتقامجویی تبدیل نخواهد کرد و تغییرات در سوریه به زیان هیچ کس یا برای انتقام گرفتن از کسی نخواهد بود. سخنان «احمد الشرع» حاکم جدید سوریه نیز همین رویکرد را نشان میدهد.
همچنین ترکیه در سالهای اخیر برای کاستن از شدت اختلاف با کشورها و طرفهای مختلف تلاش کرده است و ایران هم در این میان استثناء نیست به خصوص که آنکارا کاملا با مواضع امریکا و غرب و مشخصا ناتو که عضو آن است، همسو نشده است. علاوه بر این، ترکیه از موضع امریکا در خصوص ائتلاف «نیروهای دموکراتیک سوریه» و احتمال مداخله خارجی برای به هم ریختن اوضاع در سوریه نگران است. این نگرانیها با دغدغه تهران درباره امکان هدف قرار گرفتن از سوی اسرائیل و امریکا در یک راستا قرار دارد به این صورت که تهران به نقش ترکیه برای گشودن مسیر گفتوگو با واشنگتن و پایهریزی روابط با سوریه جدید، احساس نیاز میکند.
تحولات بزرگ منطقهای و بینالمللی در سالهای اخیر انگیزه خوبی برای ایجاد تغییر جدی در ماهیت و پویایی روابط بین ترکیه و ایران ایجاد کرده است تا میزان برخوردها بین آنها را کاهش دهد و آنها را به سمت مقابله با چالشهای بسیاری پیش ببرد که برخی از آنها بین دو کشور مشترک است. اکنون باید دید آیا تصمیم گیرندگان در آنکارا و تهران ضرورت در پیش گرفتن چنین مسیری را باور دارند یا خیر.