روایت الجزیره از ماهیت و سناریوهای جنگ احتمالی منطقهای
الجزیره در گزارشی با ترسیم سناریوهای رویاروییهای نظامی در زمین، هوا و دریا نوشت: در حالی که نه ایران و نه امریکا، هیچکدام تمایل به وقوع جنگ گسترده منطقهای ندارند، اما تشدید اقدامات تنشآمیز مستمر اسرائیل، امکان وقوع چنین جنگی را بیش از پیش افزایش داده است.
میدل ایست نیوز: در حالی که نه ایران و نه امریکا، هیچکدام تمایل به وقوع جنگ گسترده منطقهای ندارند، اما تشدید اقدامات تنشآمیز مستمر اسرائیل، امکان وقوع چنین جنگی را بیش از پیش افزایش داده است و همین مساله ایجاب میکند، شکل و شمایل این جنگ احتمالی، از نظر گستردگی جغرافیایی، نحوه رویارویی در عرصههای عملیات هوایی، دریایی و زمینی و پیامدهای اقتصادی و انسانی بر کشورها و مردم منطقه مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
الجزیره با انتشار گزارشی مفصل در این خصوص و ارائه تعریفی از جنگهای منطقهای بر اساس تحقیقات بنیاد بینالمللی صلح نوشت: نام جنگ منطقهای به مجموعهای از جنگها بین کشورهای همسایه اطلاق میشود که برخی از این کشورها به پشتیبانی دیگری میآیند و همین امر باعث طولانیتر شدن جنگ میشود و معمولاً با مسائل پیچیده سیاسی، مرزی و اقتصادی مرتبط است.
نبرد و رویارویی هوایی
الجزیره در ادامه با ترسیم سناریوهای رویاروییهای نظامی در زمین، هوا و دریا، در خصوص درگیری هوایی در جنگ احتمالی منطقهای نوشت: در صورت وقوع جنگ،شروع مورد انتظار آن با حملات هوایی ایران به اسرائیل خواهد بود و به احتمال زیاد تلآویو نیزبه طور گسترده به این حملات پاسخ خواهد داد و همین امر منجر به شعلهور شدن یک تقابل هوایی خواهد شد که متحدان هر یک از طرفین نیز درگیر آن خواهند شد.
با توجه به این موضوع، هر یک از طرفهای درگیر تلاش خواهد کرد توانمندی و داشتههای استراتژیک طرف مقابل نظیر مراکز فرماندهی و کنترل، راکتورهای هستهای، فرودگاههای نظامی و غیرنظامی، پایگاههای نظامی، بنادر، منابع انرژی، شبکههای ارتباطی و حمل و نقل و سامانههای صنعتی نظامی و غیرنظامی را به منظور تضعیف یا تخریب جبهه داخلی طرف مقابل و وادار کردن آن به تسلیم هدف قرار دهد.
در همین زمینه هر یک از طرفهای درگیر،درپی بهرهمندی از پوشش پدافند هوایی لازم خواهند بود به طوری که اسرائیل در حال حاضر دارای یک سیستم دفاع هوایی چندلایه است که نیروهای امریکایی و فرانسوی مستقر در منطقه نیز از آن به شکل تقریبا موثر و فعال حمایت میکنند به ویژه اینکه موشکها و پهپادهای ایرانی برای رسیدن به مقصد (فلسطین اشغالی) باید فاصلهای تقریباً 2 هزار کیلومتری را طی کنند. این موضوع باعث میشود موشکها و پهپادهایی که از جنوب لبنان به سمت اسرائیل شلیک خواهند شد، به دلیل نزدیکی به بسیاری از اهداف حیاتی اسرائیل، تهدید بسیار بیشتری داشته باشند.
از سوی دیگر، بر اساس گزارشی که واشنگتن پست در 15 آوریل 2024 منتشر کرد، ایران به دنبال دستیابی به هواپیماهای سوخو 35 روسی و سامانه پدافند هوایی اس-400 روسی است تا بتواند از خسارات جنگ احتمالی به اهداف استراتژیک خود بکاهد.
این منبع افزود: با توجه به توسعه روابط نظامی دو طرف در طول جنگ روسیه و اوکراین و به دلیل بنبستی که مسکو به سبب افزایش و صادرات تسلیحات غربی به اوکراین، در آن گرفتار شده است، موافقت روسیه برای تامین این تسلیحات مورد نیاز ایران، مسالهای امکانپذیر تلقی خواهد شد به ویژه که روسیه از این انگیزه برخوردار است که در نبرد و جنگ منطقهای احتمالی بتواند قدرت دشمنان خود را به تحلیل و فرسایش برد و مانع ازدستیابی آنان به یک پیروزی سریع یا آسان در نبرد با اوکراین شود.
در این میان نکته قابل توجه آن است که روسیه تولیدکننده سامانههای پدافند هوایی اس-400 و اس-500 است که تهدیدی مؤثر برای هواپیماهای امریکایی و متحدانش به شمار میرود و به همین دلیل دادن سامانههای اس-400 این کشور به ترکیه در سال 2019 باعث ایجاد یک بحران دیپلماتیک شدید بین آنکارا و واشنگتن شد.
سناریوهای احتمالی
شرکت «اس اند پی گلوبال» در سناریوی مفصلی در سال 2021 در زمینه جنگ فرضی بین امریکا و ایران، پیشبینی کرد درصورت وقوع جنگ، حملات اولیه به ایران بر مهمترین تأسیسات هستهای این کشور نظیر فوردو و نطنز، نیروگاه آب سنگین اراک و سایتهای نظامی مشکوک به آزمایشهای تسلیحاتی باشد.
این منبع نوشت البته ممکن است قبل از این حملات هوایی، عملیات خرابکاری بزرگ و مخفیانهای برای فراهم کردن زمینههای لازم با به کارگیری مزدوران و عوامل و حملات سایبری انجام شود.
در صورت گسترش درگیریها و در قالب این سناریو پیشبینی میشود امریکا و اسرائیل حملات موشکی و سایبری خود را به پایگاههای سپاه پاسداران ایران انجام دهند تا مانع حملات ایران برای مختل کردن توانمندیهای موشکی دریایی و هوایی امریکا در امتداد کشورهای شورای همکاری و شمال غرب در امتداد مرز عراق شوند ضمن اینکه این امکان وجود دارد که امریکا و اسرائیل نیز از حملات موشکی و سایبری برای حمله به زیرساختهای ارتباطی ایران، صنایع دفاعی و فضایی، پایگاههای دریایی و فرودگاههای غیرنظامی استفاده کنند.
در صورت ادامه این حملات، ممکن است بنادر دریایی صادرکننده نفت، گاز و پتروشیمی از جمله بندر عسلویه و به ویژه پایانه نفتی جزیره خارک که 90 درصد صادرات نفت خام ایران از آنجا صورت میگیرد، جزو بانک اهداف باشند.
الجزیره نوشت: در مقابل، انتظار میرود ایران با موشکهای مختلف خود اعم از موشکهای بالستیک، هدایتشونده و ضد کشتی، پهپادهای مسلح، رزمناوهای سطحی دریایی و زیردریاییها، پایگاهها و نیروهای امریکایی مستقر در اطراف کشورهای شورای همکاری و رادارهای پدافند هوایی در سراسر جنوب منطقه را هدف قرار دهد.
حملات احتمالی ایران شامل بنادر دریایی پیرامون کشورهای شورای همکاری خواهد شد که فعالیت این بنادر را مختل خواهد کرد و تعمیر آن به هفتهها تا ماهها زمان نیاز دارد.
درگیری و نبرد دریایی
الجزیره در ادامه نوشت: دریا به دلیل اهمیت نظامی و اقتصادی، یک میدان جنگ اساسی برای طرفها به شمار میآید. این در حالی است که در سطح کنونی رویاروییها، گروه انصارالله یمن، کشتیهای اسرائیلی، امریکایی و انگلیسی یا کشتیهایی را که مقصد آنها بنادر اسرائیل است یا متعلق به شرکتهایی هستند که کالاها را به مقصد فلسطین اشغالی میبرند یا بالعکس از آنجا به جای دیگر حمل میکنند، عمدتاً در دریای سرخ و خلیج عمان هدف حمله قرار میدهد.
بنابراین اگر تهران وارد جنگ و نبرد دریایی شود، احتمالاً دو تنگه هرمز و باب المندب به شکل کامل به روی کشتیها بسته خواهند شد. در همین حال امریکا نیز تلاش خواهد کرد با هدف قرار دادن گسترده منابع نظامی ایران و انصارالله از این اقدامات تا جای ممکن جلوگیری کند اگر چه این مساله دستکم در مورد تنگه هرمز به دلیل نزدیکی به ایران و گسترش خط ساحلی ایران در فواصل زیاد کاری بسیار دشوار خواهد بود.
بر اساس سناریوی «اس اند پی گلوبال»، ایران تنگه هرمز را محاصره و آن را مینگذاری خواهد کرد و از موشکهای ضد کشتی برای هدف قرار دادن کشتیهای تجاری مرتبط با امریکا و متحدانش که بخواهند از محاصره اعمال شده ایران سرپیچی کنند، استفاده خواهد کرد و در این صورت اگرچه ممکن است عملیات کشتیرانی تا حدودی ادامه داشته باشد اما نیروهای همپیمان با امریکا نمیتوانند ایمنی کشتیهای تجاری را به طور کامل تضمین کنند.
الجزیره در ادامه این گزارش تصریح کرد: اگر حزب الله لبنان به تنهایی در پاسخ به ترور فؤاد شکر از فرماندهان نظامی خود یا به عنوان بخشی از جبهه مشترک با ایران وارد جنگ شود، این حزب احتمالا کشتیهای عازم بندر حیفا و کشتیهای نظامی اسرائیلی و همچنین سکوهای نفت و گاز در دریا را با بهرهگیری از موشکهای سطح به دریا و پهپادهای گوناگون هدف قرار خواهد داد و البته میزان آسیبی که حزب الله میتواند به ناوگان دریایی اسرائیل و فعالیت بنادر این رژیم وارد کند، به سطح توسعه تسلیحات دریایی این حزب و تاکتیکهای نظامی آن در طول جنگ بستگی دارد.
در همین رابطه، حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی خود در 19 ژوئن 2024 به طور تلویحی اشاره کرد که رژیم تل آویو میداند آنچه در دریای مدیترانه در انتظارش است، بسیار بزرگ و عظیم خواهد بود و اگر رژیم اشغالگر جنگی را علیه لبنان آغاز کند، تمامی سواحل و بنادر آن و انواع و اقسام کشتیهای آن در معرض تهدید قرار خواهند گرفت و این رژیم به خوبی میداند که قادر به دفاع از موجودیت خود در برابر نبردی با این حجم و اندازه نخواهد بود.
درگیری و نبردهای زمینی
درگیری زمینی به احتمال زیاد، مرحله پیشرفته رویاروییهای احتمالی خواهد بود، در حالی که امکان دارد این درگیریها علیه نیروهای امریکایی در عراق و سوریه خیلی زود آغاز شود چرا که تقریباً 2500 سرباز امریکایی در عراق حضور دارند و دولت واشنگتن احساس میکند در صورت وقوع جنگ، جان آنها در خطر خواهد افتاد. این همان چیزی است که در پی ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا را بر آن داشت تا از محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق بخواهد که مسئولیت حفاظت از این نیروها را بر عهده بگیرد.
در مراحل بعدی و فراتر، این احتمال وجود دارد که با توجه به روند جنگ، رویارویی زمینی شامل جنوب لبنان و شمال فلسطین اشغالی شود ضمن آنکه حزب الله، رزمایشهایی را با هدف ورود نیروهای خود به شهرهای فلسطین اشغالی در نزدیکی مرز شبیهسازی کرده و انجام داده است. این در حالی است که البته تخلیه یک نوار مرزی به عمق چند کیلومتری توسط اسرائیل، تهاجم زمینی حزب الله را عیان و بسیار پرهزینه میکند، مگر اینکه همزمان با این حمله زمینی، حزب الله موفق شود سیستم فرماندهی و کنترل اسرائیل را دچار اختلال و فروپاشی کند.
این منبع در ادامه نوشت: نبرد «کور کردن چشم اطلاعاتی» دشمن که حزب الله در طول 1 ماه جنگ به راه انداخته است، با هدف حفظ بیشترین آزادی عمل برای حزب الله به ویژه در صورت گسترش دامنه جنگ، صورت گرفته است و گلوله باران تقریباً روزانه هشدار اولیه و شناسایی که توسط اشغالگران در امتداد مرزهای این رژیم با لبنان و بخشهایی از بلندیهای جولان سوریه مستقر شده است، در همین چارچوب قرار دارد.
از سوی دیگر در سوریه نیز دولت بشار اسد احتمالاً به دنبال فاصله گرفتن از رویارویی مستقیم خواهد بود، اما در توانمندی و قدرت آن برای کنترل گروههای طرفدار ایران در خاک خود تردیدهایی وجود دارد افزون بر آنکه حزبالله ممکن است موفق به ایجاد ساختارهای نظامی لازم در خط مرزی سوریه و فلسطین اشغالی شده باشد.
این در حالی است که بعید به نظر نمیرسد گروههای متحد و همسو با ایران در عراق تلاش کنند تا از طریق سوریه یا از طریق اردن به شکل زمینی به سمت مرزهای فلسطین اشغالی پیشروی کنند و در مقابل نیروهای اسرائیلی نیز در صورت ناتوان بودن و عدم اطمینان از قدرت بازدارندگی نیروهای اردنی و امریکایی و فرانسویهای مستقر در اردن، ممکن است به مقابله با این نیروها در خاک اردن مبادرت کنند.
واکنش همپیمانان
الجزیره در ادامه این گزارش به بررسی رفتار کشورهای همپیمان طرفهای جنگ از جمله امریکا و چین و روسیه و عدم تمایل همگی آنان به ورود به جنگ مستقیم نوشت: عراق به عنوان یکی از کشورهای تاثیرپذیر در هرگونه جنگ احتمالی، اگر هدف بمباران امریکا یا اسرائیل قرار گیرد و به مقرهای دولتی آن حمله شود یا حملات احتمالی باعث تلفات غیرنظامی زیادی شود، دولت این کشور خود را با فشار داخلی زیادی روبرو خواهد دید که آن را به سمت مشارکت بیشتر در رویارویی و جنگ سوق میدهد.
در همین حال ترکیه به احتمال زیاد از این رویارویی فاصله خواهد گرفت ضمن آنکه اجازه نخواهد داد امریکا از پایگاههای نظامی ناتو در خاک این کشور استفاده کند تا به طرف جنگ با ایران تبدیل نشود ضمن آنکه باید به این نکته هم توجه داشت که تهران و تل آویو هر دو رقبای منطقهای برای آنکارا به شمار میروند و گسترش نفوذ هر یک از آنها خبر بدی برای آنکارا خواهد بود.
در عین حال، کشورهای عربی همسایه نیز ممکن است به دنبال دور نگه داشتن خود از جنگ باشند، اما وجود پایگاهها و حضور نیروهای امریکایی در این کشورها و شرکت این نیروها در جنگ، ممکن است این کشورها را در زمره اهداف حملات ایران، گروه انصارالله و جناحهای مقاومت عراقی قرار دهد.
پیامدهای جنگ احتمالی
الجزیره در پایان به بررسی پیامدهای این جنگ پرداخت و تصریح کرد: وقوع جنگ منطقهای پیامدهای ژئوپلیتیکی درازمدت، فروپاشی برخی رژیمها، تغییر مرزها، موج آوارگان و بحرانهای انسانی ناشی از کمبود غذا، آب و انرژی را به همراه خواهد داشت و طبق گزارش موسسه مالی بین المللی باعث کاهش ظرفیت تولید نفت و گاز منطقه، تولید ناخالص ملی منطقه و کل جهان و افزایش لجام گسیخته تورم و قیمت کالاها در سراسر جهان خواهد شد.
این جنگ منطقهای در صورت وقوع، به مثابه رویدادی خواهد بود که شکل سیاسی و شاید جغرافیایی کشورهای منطقه را در سالهای آینده تغییر دهد و خطر گسترش جنگ و رویارویی به سایر مناطق جهان را نیز به همراه خواهد داشت به ویژه که اگر روسیه یا چین از فرصت جنگ برای تحمیل واقعیتهای جدید در محیط حیاتی خود بهرهبرداری کنند.