خبر اولسیاسی

آینده روابط واشنگتن و بغداد؛ آمریکا تنها با واقع گرایی درباره روابط عراق و ایران می تواند در منطقه بماند (بخش پایانی)

قرار دادن عراق در میانه درگیری های آمریکا و ایران اساسا اشتباه است و تنها به احساسات ضد آمریکایی در عراق می انجامد.

نویسنده: دکتر آنتونی فاف

میدل ایست نیوز: در صورتی که دولت عراق تصمیم بگیرد به همکاری های نظامی با ایالات متحده پایان دهد یا به دیگر مسیرهای همکاری با آمریکا آسیب بزند یا این مسیرها را محدود کند، ایالات متحده همچنان یک سری گزینه ها برای اقدام دارد. اما جدای از گزینه های تنبیهی علیه عراق، ایالات متحده احتمالا برای ممکن ساختن جنگ علیه داعش به استقرار نیروهای نظامی و اعزام مشاوران به منطقه کردستان عراق خواهد اندیشید. انتظار می رود که اربیل از حضور نظامی های آمریکایی استقبال کنند، اما چنین رویکردی بی شک به مذاق بغداد خوش نخواهد آمد.

با توجه به رویکرد دوگانه فعلی عراق در رابطه با اخراج نیروهای آمریکایی، در حالت ایده آل دولت های دو کشور می ‌توانند به توافقی دست یابند که خروج نیروهای آمریکایی از همه مناطق غیر کرد را در پی داشته باشد، اما ایالات متحده بتوانند به ماندن خود در منطقه کردستان عراق و اساسا به دور از چشم اکثریت عراقی ها ادامه دهد. اگر چنین توافقی ممکن نباشد، آنگاه ایالات متحده احتمالا درصدد ممانعت از استفاده از لحنی در بیانات مرتبط عراقی بر می آید که مانع از ماندن نیروهای آمریکایی در کردستان می شوند. آمریکا تلاش خواهد کرد مانع از صدور هرگونه برگه قانونی در این زمینه شود تا فضایی برای مانور داشته باشد. در نبود یک توافقنامه یا فضای کافی برای مانور، ایالات متحده مجبور خواهد شد طبق قوانین بین المللی برای تصمیم گیری یک جانبه خود به ماندن در عراق پاسخگو باشد که این مواجهه حقوقی تعهدات ایالات متحده به قوانین بین المللی را زیر سوال خواهد برد و استدلال ها در ادامه عملیات آمریکایی در سوریه را تضعیف خواهد کرد.

نتیجه گیری

روابط ایالات متحده و عراق در وضعیت ناخوشایندی قرار دارد. شکست در دستیابی به جاه طلبی های متوهمانه توافقنامه چارچوب استراتژیک به خشم و احساس بی نتیجه گیری انجامیده است. آنچه این شرایط را بدتر می کند تنش ها بین ایالات متحده و ایران است که بر فضای سیاسی عراق سایه انداخته، در این کشور تنش های سیاسی ایجاد کرده و ثباتی را که ایالات متحده و عراق خواستار دستیابی به آن هستند، تحت تاثیر قرار داده است. اگرچه تلاش های آمریکا به عراق در زمینه کمک های سیاسی، امنیتی و اقتصادی ارزشمند هستند، اما مشخص نیست که بدون تغییر شکل روابط کنونی این تلاش ها می توانند نتیجه بخش باشند یا خیر.

عراق بی شک به کمک های ایالات متحده و شرکای بین المللی آن نیاز دارد. با این حال، تا زمانی که پیشرفت و روایت مثبتی از این حمایت ها وجود نداشته باشد، اراده سیاسی دو طرف در رابطه با تعاملات آتی کمرنگ خواهد شد. در طرف آمریکایی، احساس بیهودگی و پوچی بر اراده سیاسی لازم برای تخصیص بودجه و تعهد به مردم عراق سایه انداخته است. در طرف عراقی، احساس رها شدگی می تواند به افزایش تمایلات به همکاری با دشمنان آمریکا از جمله ایران، روسیه و شاید چین بیانجامد؛ درست به مثابه اتفاقی که در زمان جنگ جهانی اول و فاصله گرفتن ایالات متحده از جهان عرب رخ داد.

از این رو، هدف نباید یافتن جایگزینی برای همکاری و مساعدت کنونی باشد؛ بلکه هدف، یافتن انگیزه ای برای روند مداوم بهبود نه تنها در روابط آمریکا و عراق،که در شرایط عراقی هاست. ادامه مشارکت ایالات متحده در جنگ علیه داعش می تواند بخت موفقیت چنین رویکردی را بالا ببرد چرا که فضای کافی برای تثبیت موقعیت ارتش عراق در سطح ملی و به عنوان یک نیروی غیر فرقه ای قادر به محافظت از مردم عراق را ایجاد می کند. چنین ادراکی در مقابل، به افزایش حمایت ها از دولت عراق می ‌انجامد و فرصت های لازم برای شروع روند اصلاحات را فراهم می آورد. با بهبود شرایط امنیتی و دولتی، امکان ارتقای سرمایه گذاری های خارجی نیز فراهم می شود و افزایش سرمایه گذاری ها، توسعه اقتصادی عراق از طریق ایجاد فرصت های شغلی و افزایش درآمدها را ممکن می سازد. افزایش سطح اشتغال زایی با کاهش فرصت های نیروگیری گروه های افراطی همراه خواهد بود و از این رو، عراق را مقاومت تر می سازد و خارج شدن آن را از چرخه باطل تسهیل می کند.

دستیابی به چنین پویایی آسان نخواهد بود. مساله ناگفته در همه این مباحثات این است که ایالات متحده باید با نفوذ ایرانی در عراق همان طوری برخورد کند که ایران با نفوذ آمریکایی. ایالات متحده قرار نیست نیروهای عملیات ویژه را به عراق اعزام کند تا آنها نیروهای شبه نظامی را مسلح کنند و عملیات را به آنها واگذارند. به علاوه، آمریکا نباید مقامات عراقی را برای مساعدت تحت فشار بگذارد یا برای این کار به آنها پولی بپردازد. در نهایت، حتی اگر آمریکا تلاش‌ های خود را برای راضی کردن عراقی ‌ها به کار گیرد، باز هم احتمالا عراق همسایه قدرتمند خود را به خاطر یک ابرقدرت غیرقابل پیش بینی در دوردست ها رها نمی کند. از این رو، قرار دادن عراق در میانه درگیری های آمریکا و ایران اساسا اشتباه است و تنها به احساسات ضد آمریکایی در عراق می انجامد و تلاش ها برای اخراج نیروهای آمریکایی را تسریع می کند.

از بین بردن این احساسات نیازمند یک استراتژی طولانی مدت و تمرکز روی مزیت های رقابتی ایالات متحده است. آمریکا باید بدین منظور به تعاملات خود با عراق برای رسیدگی به نیازهای توسعه این کشور ادامه دهد. لازم نیست این تعاملات پرهزینه باشند و صرفا مساعدت نظامی را در بر بگیرند؛ بلکه این مساعدت ها باید به گونه ای طراحی و اجرا شوند که امکان رسیدگی به مسائلی چون فساد و عملکرد ضعیف را بگیرند. اما ایجاد چنین فرصت هایی تنها زمانی سودمند خواهد بود که آمریکا آماده استفاده از آنها باشد. برای نمونه، تظاهرات اخیر در عراق با خواسته اصلاحات می توانست موقعیتی برای آمریکا در شکل دادن به واکنش دولت به اعتراض ها و کمک به اصلاحات باشد. آمریکا همچنین می توانست به عواقب حملات هوایی دسامبر 2019 و ژانویه 2020 بیشتر بیاندیشد تا دست کم، تمرکز جهانی را از روی تظاهرات منحرف نکند. نهایتا اینکه رویکرد چماق و هویج می تواند به طور کامل اجرایی شود و کمک های نظامی و اقتصادی ایالات متحده به اقداماتی مشخص از سوی عراق وابسته باشد و این وابستگی به طور شفاف و موثر بیان شود. اگر ایالات متحده نتواند پیام خود را به درستی به عراق برساند، آنگاه دیگر چیز زیادی برای از دست دادن در این کشور نخواهد داشت.

منبع
آتلانتیک

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 − 6 =

دکمه بازگشت به بالا