اقتصادیسیاسی

روسیه و ایران: نفوذ اقتصادی در سوریه (بخش اول)

مسکو و تهران در تلاش برای حفظ منافع خود در سوریه، استراتژی ها و ابزارهای مختلفی را به کار گرفته اند.

نویسنده: سنان حتاحت

میدل ایست نیوز: به رغم کاهش شدت دشمنی ها در پی پیروزی های اخیر بشار اسد در سوریه، هنوز روند بهبود اقتصادی و سیاسی این کشور نامعلوم است. میلیون ها نفر از مردم سوریه از خانه های خود فرار کرده و در کشورهای همسایه پناه گرفته اند، صدها هزار غیرنظامی کشته و غیرقانونی بازداشت شده اند و زیرساخت ها در سوریه آنقدری آسیب دیده که بازسازی آنها بدون تلاش های بین المللی ممکن نخواهد بود.

بسیاری از بازیگران بین المللی معتقدند که دولت بشار اسد با کمک روسیه و ایران توانسته است بر تهدیدهای نظامی نیروهای مخالف چیره شود. ایالات متحده و اتحادیه اروپا شرایط کنونی را فرصتی برای وادار کردن دولت اسد به تغییر رفتار از طریق استفاده از اهرم حمایت مالی در روند بازسازی می بینند. در همین حال، روسیه ترجیح می دهد که حمایت جامعه بین المللی از سوریه بدون وجود شرط کناره گیری اسد از قدرت و در برابر مشارکت دولت او در ایجاد ثبات در کشور و منطقه را شاهد باشد. به طور هم زمان، دمشق برای یک فاز بازسازی از طریق تصویب قوانین جدید، تقویت تجهیزات امنیتی و نظامی و حمایت از واسطه ها و بازرگانان جدید در رهبری تلاش های آتی برای بازسازی آماده می شود.

روسیه و ایران قدرتمندترین نیروهای خارجی حامی دولت بشار اسد محسوب می شوند و انتظار می رود که هر دو از مزایای بهبود اقتصادی سوریه بهرمند شوند. با این حال، شرایط در واقعیت بسیار پیچیده است. مشارکت در جنگ داخلی سوریه برای متحدان این کشور هزینه زیادی در بر داشته است. ایران و روسیه هر دو در داخل با مشکلات اقتصادی مواجه هستند و این مساله ظرفیت آنها را برای اقدام در خارج محدود می کند و مهمتر اینکه تهران و مسکو در حال حاضر اهداف متفاوتی را در سوریه دنبال می کنند. مسکو و تهران در جلوگیری از فروپاشی نظامی و سیاسی دولت دمشق هدف مشترکی را دنبال می کردند، اما در تعاملات با دولت اسد و جوامع محلی در منطقه نقش های متفاوتی ایفا می کنند.

مسکو و تهران در تلاش برای حفظ منافع خود در سوریه، استراتژی ها و ابزارهای مختلفی را به کار گرفته اند. روسیه قصد دارد نفوذ خود در سوریه را از طریق افزایش ظرفیت دولت اسد برای اجرای کامل وظایف مستقل خود تقویت کند. به نوعی می توان گفت که مسکو معتقد است منافع آن از طریق یک دولت اقتدارگرای مرکزی دوست که نیاز به سرمایه گذاری گسترده نداشته باشد و با حداقل مخاطرات امکان کسب اطمینان از ثبات در بلندمدت را فراهم آورد، بهتر تامین می شود. این هدف به طور ضمنی مستلزم کنترل و نظارت مجدد دولت بر همه بازیگران نظامی از طریق ادغام آنها با ارتش سوریه و دستگاه امنیتی یا پاکسازی آنهاست. به علاوه، این استراتژی مستلزم بازگرداندن قدرت انحصار دولت بر دولتداری و نظارت بر مقررات خدمات عمومی و همچنین کنترل اقتصاد و درآمدهای حاصل از آن است.

از سوی دیگر، ایران به دنبال همکاری با شرکای محلی جدید از جمله شهروندان سوری که با اهداف ایران احساس همدردی دارند، و در عین حال خفظ نفوذ بر بشار اسد است. به رغم این رویکرد وارونه، ایران سعی دارد تا متحدان محلی خود در سوریه را وارد فعالیت های دولتی از جمله مدیریت امنیتی، دولتداری و امور اقتصادی کند. این استراتژی در پی آگاهی ایران از نفوذ بیشتر روسیه در داخل نهادهای دولتی سوریه، اتخاذ شده است. ایران که با پادشاهی های عرب حاشیه خلیج فارس و ترکیه رقابت می کند، امیدوار است که بتواند نفوذ خود را به ورای بازیکنان سنتی سطح دولتی گسترش دهد. این ارتباط ایران با جوامع بانفوذ محلی در عراق، لبنان و یمن بود که امکان به چالش کشیدن رقبا یا اختلال در کار آنها را برای ایران فراهم آورد. صحنه درگیری در سوریه نیز بخشی از این استراتژی منطقه ای محسوب می شود. درست است که ایران تا اندازه ای روی دولت اسد نفوذ دارد، اما تمایل اسد به عمل به بخش مربوط به خود از معامله همچنان قطعی نیست و به مذاکرات با دیگر بازیگران منطقه ای و بین المللی وابسته است. از این رو، کسب اطمینان از ارتباطات و موقعیت شرکای محلی، چه به صورت مستقل و چه در داخل نهادهای دولتی، تضمین کننده منافع آتی ایران در سوریه خواهد بود.

به رغم این تفاوت ها در دیدگاه و عملکرد، مسکو و تهران هر دو به یک اندازه انتظار دارند که از مداخله در امور سوریه سود ببرند. مشارکت آنها در بازسازی اقتصادی سوریه نیز از یک سو برای جبران هزینه های نقشی است که در حمایت از دولت ایفا کرده اند و از سوی دیگر، با هدف حفظ نفوذ آنها در عصر پس از جنگ صورت می گیرد. مسکو بدون اینکه مجبور به اقدامات زیادی بوده باشد، امتیازات و مزایای زیادی از دمشق دریافت کرده و این در حالی است که تهران به دلیل فساد داخلی در دولت دمشق، موانع اداری، رقابت با بازیگران منطقه ای و روسیه و همچنین اعمال مجدد تحریم های ایالات متحده در صحنه سوریه عقب مانده است. هزینه مداخله تعیین کننده روسیه در سوریه کمتر از سرمایه گذاری ایران برای بقای اسد است. مسکو برای دمشق نه تجهیزات اساسی فراهم آورده و نه اقلام ضروری و این در حالی بوده که تهران به دولت اسد کمک های گسترده مالی و اقتصادی کرده و در امور دمشق مداخله مستقیم داشته است. طبق برآوردهای گروه اطلاعاتی و انتشاراتی بریتانیایی «آی اچ اس جین»، روسیه در سال 2015 در اوج مداخله نظامی خود در سوریه روزانه بین 2.4 تا 4 میلیون دلار هزینه کرده و مجموع هزینه های آن از سپتامبر 2015 تا کنون به حدود 2.5 تا 4.5 میلیارد دلار رسیده است. در مقایسه با روسیه، وزارت امور خارجه ایالات متحده برآورد کرده که ایران از سال 2012 تاکنون بیش از 16 میلیارد دلار در سوریه هزینه کرده است. به گفته علی اکبر ولایتی، مشاور ارشد رهبر معظم ایران در امور بین الملل، تهران سالانه 8 میلیارد دلار در حمایت از بقای دولت اسد هزینه کرده که بدین ترتیب مجموع آن از سال 2012 تاکنون به 48 میلیارد دلار می رسد. اگرچه منابع قابل اعتماد زیادی در ارتباط با هزینه های واقعی مداخله روسیه و ایران در سوریه وجود ندارد، اما واضح است که مداخله تهران بسیار بیشتر از مسکو بوده که بیشتر حمایت لجستیک و هوایی فراهم آورده است. ایران به سوریه نیرو اعزام کرده و از جنگجویان در این کشور حمایت کرده، مهمات فرستاده، محصولات تصفیه شده نفتی ارسال کرده و در میدان جنگ سوریه سربازان خود را از دست داده است. در نتیجه، اکنون دولت ایران انتظار دارد که امتیازات تجاری بیشتری در بخش های انرژی و مخابرات کسب کنند، اگرچه دولت اسد تاکنون تنها در مواردی اندک سابقه عمل به وعده های خود را داشته است. (این مطلب ادامه دارد)

منبع: اندیشکده چتم هاوس

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا