اقتصادی

برق و سوخت، اولیت نخست دمشق/ روسیه و ایران: نفوذ اقتصادی در سوریه (بخش هفتم)

زیرساخت های برق سوریه در نتیجه جنگ نابود شده اند. ظرفیت نیروگاه ها برای برطرف کردن نیازهای داخلی در نتیجه غفلت در نگهداری و همچنین در پی حملات مکرر گروه های مسلح مختلف به شدت کاهش یافته است.

نویسنده: سنان حتاحت
میدل ایست نیوز: در قیاس با روسیه سرمایه گذاری های ایران در سوریه کمتر موفقیت آمیز بوده اند. این کشور تحریم های شدید بین المللی را متحمل شده و توانایی آن در رقابت با شرکت های روسی در شرایط برابر محدود است. آخرین خط اعتبار مورد مذاکره بین تهران و دمشق در جریان سفر عماد خمیس، نخست وزیر سوریه به ایران در ماه ژانویه 2017 تخصیص هزار هکتار زمین به ایران برای راه اندازی ترمینال های نفتی و گازی را شامل می شد. به علاوه طبق تفاهم نامه حاصل شده، استخراج از معادن فسفات در مرکز سوریه نیز به ایران واگذار شد. با این حال، هر دو پروژه بعدها به شرکت های روسی پیشنهاد شدند.

با این وجود، ایران همچنان تامین کننده اصلی محصولات نفتی تصفیه شده در سوریه است و در موارد متعددی از این موقعیت برای گرفتن امتیازات مهم از دمشق استفاده کرده است. منابع نفتی ایران علاوه بر تامین نیاز سوریه به انرژی، درآمد قابل توجهی را نیز به اقتصاد سوریه تزریق می کنند. دولت سوریه این کالاها را به صورت اعتباری دریافت و آنها را برای توزیع در بازار محلی در اختیار برخی از تهیه کنندگان محلی می گذارد. سوریه تا اندازه ای به این محصولات وابسته است که کاهش منابع نفتی یا افزایش هزینه های حمل و نقل عملا می تواند کل بخش صنعتی آن را فلج و دمشق را با مشکلات مالی مواجه کند. در تابستان سال 2017 ایران ارسال گاز و نفت به سوریه را متوقف کرد. مقامات هیچ یک از دو کشور درباره دلایل این توقف در تامین انرژی سوریه توسط ایران سخنی نگفتند، اما برداشت عمومی این بود که تهران می خواسته با این اقدام دمشق را به امضای چندین توافقنامه و قرارداد ترغیب کند.

اما اختلال در تحویل نفت لزوما همیشه یک مانور سیاسی نیست. در ماه ژانویه 2019 و در مواجهه با کمبود گاز در بازار محلی در سوریه وزیر نفت این کشور تحریم های غرب را عامل بحران پیش آمده دانست. طبق اعلام وزارت نفت سوریه، 43 هزار تن منابع گاز طبیعی مایع از ایران و روسیه به سوریه نرسید. در حقیقت، ایالات متحده اخیرا تلاش های خود را برای محدود سازی شبکه های تامین نفت سوریه تشدید کرده است. در تاریخ 20 نوامبر 2018 وزارت خزانه داری ایالات متحده هشداری را به افراد و شرکت های فعال در زمینه حمل و نقل انرژی ارسال و آنها را به تحریم در صورت حمل و نقل محصولات نفتی به سوریه تهدید کرد. در همان روز، دفتر کنترل دارایی های خارجی ایالات متحده تحریم هایی را بر 9 نهاد حمل و نقل نفت ایران و روسیه به سوریه تحریم کرد. این فهرست گروه چشم انداز جهانی، یک شرکت روسی متعلق به عامر الشویکی و یک بازرگان سوری مرتبط با دولت سوریه را شامل می شود. در ماه ژانویه سال 2019 اتحادیه اروپا هم همین رویکرد ایالات متحده را دنبال و تحریم هایی را علیه حسام قاطرجي یکی دیگر از بازرگانان سوری فعال در زمینه تجارت نفت اعمال کرد. تا اینجای کار استراتژی ایالات متحده و اتحادیه اروپا این بوده است که واسطه ها و نهادهای سوری که در نقض تحریم های اعمال شده بر بخش نفت سوریه نقش دارند را شناسایی کنند و هدف بگیرند. ثابت شده که این استراتژی می تواند در محدود کردن تلاش های دولت سوریه برای بر طرف کردن نیازهای داخلی آن موثر باشد.

برق

زیرساخت های برق سوریه در نتیجه جنگ نابود شده اند. ظرفیت نیروگاه ها برای برطرف کردن نیازهای داخلی در نتیجه غفلت در نگهداری و همچنین در پی حملات مکرر گروه های مسلح مختلف به شدت کاهش یافته است. برای افزایش تولیدات برق به تعمیر و نگهداری تاسیسات برقی نیاز است که هزینه زیادی خواهد داشت. همین مساله دولت سوریه را به جستجو برای تخصص فنی در خارج از کشور و در درجه اول در روسیه، ایران، چین و هند وا داشته است. به علاوه، اکثر نیروگاه های تحت کنترل دولت سوریه برای فعالیت به تامین منظم سوخت نفتی و گازی وابسته هستند که این مساله تقاضا برای محصولات نفتی از ایران و روسیه را افزایش می دهد و دولت اسد را برای بازیابی این بخش تحت فشار مضاعف قرار می دهد. شمار اندکی از نیروگاه های برق از طریق توربین های آبی کار می کنند، اما آنها نیز به نگهداری نیاز دارند. از جمله این موارد می توان به سد «طبقه» اشاره کرد که تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه است.

بازسازی بخش برق به دو دلیل برای دولت سوریه در اولویت است. اول اینکه این بخش می تواند خیلی سریع و از طریق ایجاد هزینه برای شرکت های داخلی و افراد بر مبنای مصرف منظم آنها برای دولت درآمد ایجاد کند. و دوم اینکه این بخش به طور بالقوه توانای افزایش ذخایر ارز خارجی از طریق فروش برق به کشورهای همسایه به ویژه لبنان را دارد. در حقیقت، اخیرا دمشق و بیروت قراردادی را در زمینه صادرات سالانه 100 مگاوات برق به ارزش 266 میلیون دلار امضا کرده اند.

دمشق برای بازیابی و بازسازی این بخش در سال های 2017 و 2018 چند یادداشت تفاهم با تهران و مسکو امضا کرده است که بازسازی نیروگاه های حرارتی برق در حلب، لاذقیه، بانیاس و طایم را شامل می شدند. روسیه یک یادداشت تفاهم هم برای ساخت نیروگاه های جدید برق و توربین ها با مجموع توانایی تولید 2650 مگاوات برق در شهرهای حلب، مرده، تشرین، دیرالزور و الزراعه امضا کرده است. با این حال، در هر دو مورد دولت سوریه موفق به تامین بودجه لازم برای انجام سهم خود از پروژه ها نشد و از این رو، دولت های روسیه و ایران از یادداشت تفاهم های مربوطه خارج شدند. از نظر تئوری ایران می تواند برخی از فشارهای وارده بر دولت سوریه را بکاهد و این پروژه ها را از طریق خطوط اعتباری تامین مالی کند، اما به نظر می رسد که به پروژه هایی که آنها را استراتژیک می داند بیشتر اهمیت می دهد. به علاوه، سازمان تولید و انتقال برق سوریه در استفاده از فناوری ایران مقاومت می کند چراکه طبق تجربه پیشین آن را نامناسب می داند. تا به امروز تنها پروژه های بازسازی بخش برق طبق گزارش ها آنهایی هستند که در برنامه توسعه سازمان ملل انجام شده اند و از نمونه آنها می توان به استفاده از بودجه ژاپن برای تامین مالی ساخت نیروگاه در جنرد و بانیاس اشاره کرد. هر دو نیروگاه توسط صنایع سنگین میتسوبیشی ساخته شده اند.

منبع: ایندیپندنت و چتم هاوس

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا