بخش اقتصادی «معامله قرن» و تلاش برای بستن پرونده فلسطین
در بخش اقتصادی این طرح هیچ اشاره ای به اشغالگری اسرائیل و نبود استقلال سیاسی در فلسطین نشده است.

- این طرح گویا ما را نادان یا حمق فرض کرده و کسی که آن را نوشته کمترین درکی از سرشت منطقه و مردم فلسطین و بلکه مردمی که آرزوی آزادی دارند نداشته است.
- طبیعی است این طرح نه نتیجه ساده دلی سیاسی که برآمده از مواضع ایدئولوژیک طراحان آن است.
- ایده های بلندپروازانه ای مانند ایجاد یک میلیون فرصت شغلی و کاهش فقر به نصف مطرح شده بی آنکه سازوکار تحقق آن مشخص باشد.
- سهم اردن هم 7.5 میلیارد دلار در 10 سال است یعنی سالانه 750 میلیون دلار، یعنی نصف آنچه ایالات متحده امروز به اردن می پردازد!
- خطرناک ترین بخش این طرح استفاده از تعابیری است که نشان دهنده قصد امریکا برای بستن سیاسی پرونده است.
- این طرح هیچ چیز مثبت واقع بینانه ای ندارد و به روشنی توطئه ای علیه ملت فلسطین است.
میدل ایست نیوز: «مروان المعشر»، نایب رئیس مرکز مطالعات کارنگی که سابقه وزارت امور خارجه و معاونت نخست وزیر اردن را در کارنامه خود دارد، در مقاله ای که همزمان با پایگاه مرکز کارنگی در روزنامه اردنی «الغد» منتشر کرده تحلیل خود از بخش اقتصادی طرح امریکا برای حل مناقشه فلسطین و اسرائیل موسوم به «معامله قرن» را ارائه کرده است. ایالات متحده امریکا پیش از این جزئیات این طرح اقتصادی را در جزوه ای حدود 40 صفحه ای منتشر کرد و در نشستی در منامه که 25 و 26 ژوئن برگزار شد آن را به بحث گذاشت.
در مقاله المعشر آمده: این عجیب ترین طرح اقتصادی ای است که به عمرم دیدم. انگار فلسطینی ها در آرمانشهر سیاسی به سر می برند و در تصمیم گیری سیاسی استقلال دارند. هیچ طرح اقتصادی ای بدون استقلال سیاسی موفق نخواهد بود.
طرح نشست بحرین با همه شعارهای زیبا و زرورق های چشمگیر و عکس های حرفه ای هرگز نمی تواند واقعیتی اساسی را از دیده پنهان کند، اینکه این طرح حتی اگر فرض کنیم کسی پیدا شود که در قدس و فلسطین آن را اجرا کند و حق فلسطینیان در تعیین سرنوشت را نادیده بگیرد باز هم در وضعیت اشغالگری قابلیت اجرا ندارد.
این طرح گویا ما را نادان یا حمق فرض کرده و کسی که آن را نوشته کمترین درکی از سرشت منطقه و مردم فلسطین و بلکه مردمی که آرزوی آزادی دارند نداشته است. در این طرح، همه این چیزها کنار گذاشته شده، بخش سیاسی ماجرا کاملا نادیده گرفته شده، انگار می شود اقتصاد را از سیاست جدا گرد. در آن صحبت از پروژه ها و ارقامی خیالی و بلکه سورئالیستی است که هیچ دولتی در امریکا هر قدر هم که مدافع اسرائیل تا کنون به چنین ساده دلی ای که حتی شایسته افراد هم نیست چه رسد به حکومت ها نرسیده بود.
طبیعی است این طرح نه نتیجه ساده دلی سیاسی که برآمده از مواضع ایدئولوژیک طراحان آن (کوشنر، گرینبلات، فریدمن) و تلاشی آشکار برای خلاصه کردن مسئله فلسطین در مسائل پیش پاافتاده اقتصادی دقیقا مانند فروش یک قطعه زمین است.
در این طرح از ریخته شدن سرمایه به کرانه باختری و غزه و ورود بازارهای جهانی سخن گفته شده بی آنکه هیچ اشاره ای به اشغالگری اسرائیل یا وجود 650 مانع امنیتی در زمین های اشغالی باشد. ایده های بلندپروازانه ای مانند ایجاد یک میلیون فرصت شغلی و کاهش فقر به نصف مطرح شده بی آنکه سازوکار تحقق آن مشخص باشد. وعده 50 میلیارد دلار داده شده که نیمی از آن در قالب وام است و براساس گزارش ها اکثر آن را قرار است کشورهای خلیج تأمین می کنند و غیر واقع بینانه بودن چنین طرحی نیاز به استدلال ندارد. این پنجاه میلیارد دلار قرار است طی 10 سال پرداخت شود و براساس برآوردهای دکتر مصطفی البرغوثی آنچه از آن به فلسطینیان خواهد رسید 800 میلیون دلار در سال است، یعنی کمتر از آنچه فلسطینی ها از جامعه بین المللی دریافت می کردند. سهم اردن هم 7.5 میلیارد دلار در 10 سال است یعنی سالانه 750 میلیون دلار، یعنی نصف آنچه ایالات متحده امروز به اردن می پردازد!
در این طرح از نمونه کشورهایی که توانسته اند برای مردمشان رفاه تأمین کنند مانند کره جنوبی و تایوان و ژاپن و سنگاپور سخن گفته شده و این موضوع که این کشورها دارای استقلال سیاسی و اقتصادی اند و تحت اشغال نیستند کاملا نادیده گرفته شده است.
خطرناک ترین بخش این طرح استفاده از تعابیری است که نشان دهنده قصد امریکا برای بستن پرونده است، در آن از «جامعه فلسطین» سخن گفته شده و هیچ اشاره ای به «حکومت فلسطین» نشده است. از «آمال فلسطینیان» سخن رفته نه حق تعیین سرنوشت یا استقلال و حاکمیت ارضی فلسطینیان.
این طرح هیچ چیز مثبت واقع بینانه ای ندارد و به روشنی توطئه ای علیه ملت فلسطین است. درباره حضور اردن در نشست منامه نظری نمی دهم اما امیدوارم که اردن همان قاطعیتی که پادشاهش تاکنون نشان داده دربرابر این طرح بایستد و مطلقا حاضر به پذیرش آن نشود. تلاش برای جدا کردن سیاست از اقتصاد و ارائه طرحی اقتصادی با ظاهری خوش آب و رنگ که در باطن چیزی جز زدوبند برای بستن پرونده نیست، اقدامی چنان رسواست که ارزش هیچ اشاره مثبتی را ندارد.