ناپدید شدن «جمال خاشقچی» و فرضیه های احتمالی درباره سرنوشت او
ماجرای ناپدید شدن جمال خاشقچی هر روز وارد فاز تازه ای می شود، با اطلاعاتی که تا کنون از این ماجرا مشخص شده الجزیره در گزارشی دو فرضیه احتمالی را مطرح کرده است.
میدل ایست نیوز: روز سه شنبه هفته گذشته «جمال خاشقچی» وارد کنسولگری کشورش در استانبول شد تا یک برگه اداری بگیرد اما تا لحظه نگارش این گزارش بیرون نیامده است. با اطلاعاتی که تا اینجای کار داریم فقط دو احتمال منطقی به نظر می آید یا اینکه به هر ترتیبی جمال خاشقچی را از کنسولگری عربستان خارج کرده و به نقطه نامعلومی که احتمالا خاک عربستان باشد منتقل کرده اند، یا اینکه در خود کنسولگری کار او را تمام کرده اند.
شبکه خبری «الجزیره» گزارش داده که در هر دو حالت تقریبا تردیدی نیست که دولت عربستان سعودی در ماجرا دست دارد. برای اثبات این مدعا کافی است به روایت این کشور از ماجرا استناد کنیم، به خصوص که عربستان حاضر نشده فیلم های ضبط شده توسط دوربین های مداربسته کنسولگری را در اختیار دولت ترکیه بگذارد و مدعی شده که این دوربین ها فقط برای تصویربرداری بوده و فیلمی ضبط نمی شده است. ادعایی که قاعدتا با هدف پنهان کردن چیزی مطرح شده است. در هر دو حالت سؤالات مهم زیادی مطرح می شود از جمله اینکه چرا خاشقچی؟ و چرا ترکیه؟ و چرا داخل کنسولگری عربستان در ترکیه و نه در جایی دیگر؟
واقعیت آن است که اگر واقعا خاشقچی را کشته باشند دو فرضیه مطرح می شود: از اول قرار بوده او را بربایند و به عربستان ببرند و ماجرا به شکلی رقم خورده که منجر به قتل او شده است؛ یا اینکه حکومت عربستان از همان اول برنامه کشتن او را داشته. پاسخ به این مسئله بسیار مهم است چون مسیر هر تحلیلی را مشخص می کند.
اگر هدف اصلی ربایش و انتقال خاشقچی به عربستان بوده باشد، معمولا هدف از این کار ادب کردن فرد یا بستن دهانش است تا اگر اطلاعات مهمی در اختیار دارد که در پی سال ها همکاری با نهادهای تصمیم ساز عربستانی به دست آورده، این اطلاعات را منتشر نکند. اینگونه مخالفان خارج نشین عربستان هم حساب کار دستشان می آید و می فهمند که نباید خیالشان از دولت عربستان و دستگاه های امنیتی آن راحت باشد.
در این حالت اگر پای خاشقچی به عربستان برسد بی شک چند اتهام به او بسته و به چندین سال زندان محکوم می شود و چه بسا حکم اعدام هم برایش صادر کنند. آنچه این فرضیه را تقویت می کند اخباری است که در خبرگزاری های عربستانی درباره «استرداد یک فرد تحت پیگرد جنایی» منتشر شد بی آنکه نامی از این فرد آورده شود. این خبر می توانست پیش زمینه ای برای اقدامات بعدی باشد. اما کار آن طور که ریاض می خواست پیش نرفت و به عللی نقشه عملی نشد و گروه عربستانی نتوانست او را زنده از کنسولگری بیرون ببرد و به عربستان برساند، برای همین و برای آنکه رسوایی به بار نیاید همان جا کارش را تمام کردند.
در این فرضیه باید پرسید چرا جمال خاشقچی؟ در این حالت معلوم می شود که این شخصیت موضوع اصلی تصمیم بوده است. خاشقچی روزنامه نگاری مطرح در سطح جهان است که در روزنامه واشنگتن پست مطلب می نویسد و روابط بسیار گسترده با فعالان سیاسی و رسانه ای دارد. در این صورت گویا عربستان می خواسته به همه مخالفان این پیام قاطع را بدهد که هرچه هم مشهور باشند و هرچه روابط گسترده ای داشته باشند باز دولت در هر لحظه که بخواهد می تواند جلبشان کند.
در حالت دوم، اگر کشتن او از آغاز هدف بوده باشد، موضوع بسیار بزرگ تر از کشتن یک روزنامه نگار برای ترساندن دیگر مخالفان یا بستن دهان کسی است و ابعاد بسیار بزرگ تری دارد. در این صورت عوامل دیگری به غیر از جمال خاشقچی اهمیت داشته بیش از همه محل اجرای عملیات اهمیت پیدا می کرده است. این مسأله ما را به سؤال دیگری می کشاند: چرا در ترکیه؟ و چرا در کنسولگری عربستان و نه نقطه دیگری در خاک ترکیه؟
در این فرضیه به نظر می آید آنچه بیشترین احتمال را دارد هدف قرار دادن روابط ترکیه با عربستان است. اما باید پرسید که تنش بیشتر در روابط دو کشور، که روابطشان پرفراز و نشیب بوده، به سود چه کسی است؟ منافع عربستان در ایجاد تنش در روابطش با ترکیه را می توان شبیه منافع امریکا در انتقال سفارتش به بیت المقدس دانست. در هر دو حالت دولت ها با چنین اقدامی در پی منافع خاصی نیستند بلکه موضوع فشارهای شدید بر سران کشورهاست تا با دست زدن به کارهای غیر منطقی رسانه ها را سرگرم موضوعی کنند و خود در میانه هیاهو اهداف دیگری را پیش ببرند.
متأسفانه در چنین اوضاعی تحلیل مبتنی بر منطق و واقع بینی عملی نیست چون عقلانیت و منطق بر عملکرد تصمیم گیرندگان حاکم نیست.
برخورد محتاطانه ترکیه با این موضوع در این چند روز بر کسی پوشیده نیست و علت آن هم این است که ترکیه به دلایل سیاسی کاملا آشکار نمی خواهد روابطش با عربستان از اینکه هست بدتر شود و برای همین سیاست صبوری استراتژیک را پیش گرفته است.
از طرفی دیگر، شاید بتوان این موضع ترکیه را با این هدف دانست که به توافقی با عربستان برسد که طی آن آبروی دو طرف حفظ شود، به خصوص که ترکیه هم اکنون با مشکلات اقتصادی دست به گریبان شده است.
این بحران «خاموش» میان ترکیه و عربستان سعودی طوری است که انگار یکی می خواهد به دیگری بفهماند که دست به کارهای خطرناکی می تواند بزند.