اقتصادی

دو نوع نگرش متضاد درباره بازسازی سوریه

بر اساس گزارشی که در «العرب» آمده است: «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا موضوع نقش آفرینی کشورش در امر بازسازی سوریه را روشن ساخت؛ به طوری که تاکید کرد: «اگر حکومت بشار اسد عقب نشینی نیروهای ایرانی و گروه های تحت حمایتش از خاک سوریه را تضمین نکند، ایالات متحده یک دلار هم برای بازسازی سوریه هزینه نخواهد کرد.»

 

میدل ایست نیوز: غرب در نگاه خود به مساله بازسازی سوریه در حالی نسبت به موجودیت حکومت فعلی اغماض کرده است که حکومت سوریه نحبگان حامی خود را گرد هم آورده و آنها را مورد حمایت قرار می دهد.

بر اساس گزارشی که در «العرب» آمده است: «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا موضوع نقش آفرینی کشورش در امر بازسازی سوریه را روشن ساخت؛ به طوری که تاکید کرد: «اگر حکومت بشار اسد عقب نشینی نیروهای ایرانی و گروه های تحت حمایتش از خاک سوریه را تضمین نکند، ایالات متحده یک دلار هم برای بازسازی سوریه هزینه نخواهد کرد.»

پمپئو همچنین مساله سرمایه گذاری در پروژه های بازسازی سوریه را به آغاز فرآیند سیاسی حقیقی در این کشور مبتنی بر مذاکرات سیاسی ژنو منوط ساخت که باید با مشارکت مخالفان در بافت  حکومت، و نهایتا به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این کشور بیانجامد.

ایالات متحده آمریکا این گونه، مساله بازسازی سوریه را در کنار موضوع خروج نظامیان خود از شمال شرق این کشور قرار می دهد تا از آن به عنوان اهرم فشاری برای تغییر وضعیت سیاسی و نظامی سوریه بدون نیاز به جنگ، استفاده کند.

این سخنان وزیر امور خارجه آمریکا به عنوان واکنش مستقیم به دعوت روسیه مطرح شد که در آن از جامعه جهانی درخواست کرده بود برای ایجاد برنامه ای فوری و موثر در خصوص موضوع سرمایه گذاری برای بازسازی سوریه، فعالیت کنند. این درحالی است که روسیه پیشتر پایان جنگ سوریه را به سود خود و متحدانش اعلام کرده بود.

اما در مقابل، جامعه جهانی تا این لحظه به استانداردهای بین المللی در رابطه با سیاست بازسازی معمول در جهان، مقید و پایبند باقی مانده است، طبق این استانداردها، اعطای پول برای بازسازی هر کشور تنها پس از پایان یافتن جنگ امکان پذیر است. و این موضوعی است که تاکنون در سوریه محقق نشده است (جنگ هنوز در این کشور کاملا به اتمام نرسیده است).

ثانیا؛ هدف از بازسازی، بسیار گسترده تر از صِرف ساخت، ترمیم و اصلاح خرابی های ناشی از جنگ است، چرا که این مساله با ثبات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور جنگ زده در ارتباط است تا از این رهگذر مانع از وقوع مجدد جنگ شود، از همین رو مساله بازسازی به طور معمول در ارتباط با کشوری است که به تازگی از جنگ فارغ شده و اجرای تغییرات گسترده سیاسی و اقتصادی در بدنه حکومت را مورد پذیرش قرار می دهد.

در این میان روسیه، به سوریه و نهادها و موسسات این کشور که در زمینه سیاسی و اقتصادی، سیاست به حاشیه راندن اکثریت مردم را اعمال می کنند، به عنوان مسئول بروز اعتراضات مردمی سال 2011 میلادی نمی نگرد، بلکه حمایت و پشتیبانی منطقه ای از گروه های مسلح مخالف دولت را عامل اصلی سقوط این کشور در سراشیبی جنگ و نیز نابودی مکانیزمی می داند که ضامن اصلی ثبات در این کشور است.

در همین راستا، نوسازی این مکانیسم و بازتولید آن به کمک جامعه جهانی از طریق عملیات بازسازی موجب آن خواهد شد که ثبات سیاسی مورد نظر دوباره به سوریه بازگردد.

در این میان باید گفت که حکومت سوریه به فرآیند بازسازی این کشور که هزینه های آن از طریق جامعه جهانی تامین خواهد شد، به عنوان فرصتی برای تجدید و گسترش ائتلاف حاکم می نگرد تا از این راه، قدرت خود را بازیابی کرده و ثبات خود را در کوتاه مدت تضمین کند. این سرمایه گذاری ها در زمینه بازسازی، حکومت سوریه را برای ایجاد ائتلاف با گروه های فعال در عرصه اقتصاد این کشور یاری خواهد کرد.

اما این به معنای مشارکت و همکاری این ائتلاف ها در قدرت سیاسی و تصمیم گیری های مهم در رابطه با آینده حکومت و رویکردهای اقتصادی و سیاسی آن نیست بلکه تنها بیانگر مشارکت این ائتلاف ها در بهره مندی از فرصت های اقتصادی است که از طریق شبکه های دلالی به وجود آمده است که حکومت سوریه به شکل ویژه در ایجاد آن دخیل بوده است.

در ادامه باید گفت حکومت سوریه امیدوار است عملیات بازسازی منجر به چرخیدن چرخ های اقتصاد و گسترش بازار این کشور از طریق آبادسازی شهرها و مناطق ویران شده و بازگشت ساکنین این شهرها شود و این امر در ادامه موجب افزایش منابع مالی دولت و در نتیجه بالارفتن درآمد شبکه های فساد و دلالی می شود.

به این ترتیب، دو نوع نگرش متضاد علیرغم شباهت در مفهوم، در خصوص بازسازی سوریه وجود دارد. نخست نگرش غربی که بازسازی را مقدمه و در عین حالی پیش شرطی برای بازساخت نه فقط اقتصاد و خرابی ها بلکه ساختار سیاسی سوریه می داند به طوری که این امر، حکومت این کشور را با ثبات تر و مشارکتی تر می سازد.

دوم؛ نگرش نظام سوریه و متحدین روسی و ایرانی آن به مساله بازسازی است که آن را تنها محدود به بازتولید نظام سیاسی و اقتصادی این کشور می داند که مبتنی بر سیاست به حاشیه راندن اکثریت مردم از طریق توسعه شبکه دلالی است.

از رهگذر این تفاوت و اختلاف میان این دو مفهوم در قبال مساله بازسازی سوریه، می توان به ساده لوحانه بودن این ایده غربی ها پی برد که می خواهند از طریق اموال اختصاص داده شده به امر بازسازی به عنوان اهرم فشاری علیه نظام سوریه استفاده کنند تا از این طریق حکومت این کشور را دمکراتیک تر و مشارکتی تر سازند.

نگرش غربی در خصوص بازسازی مناسب شرایطی است که همه طرف های درگیر و در راس آنها نظام حاکم در جنگ داخلی، ناتوان و فرسوده شود و از سوی گروه های داخلی یا خارجی مورد تهدید باشد تا ناچار به پذیرش شروط بازسازی شود. اما این امر در رابطه با سوریه که از حمایت متحدین خود؛ ایران و روسیه بهره مند است، صدق نمی کند چرا که حکومت سوریه هنوز منسجم و پابرجاست و مهم تر از آن، سوریه پس از شکست نظامی مخالفان و قطع کانال های حمایتی تروریست ها، در معرض هیچ تهدید وجودی قرار ندارد.

همچنین در پایان باید گفت که غرب در نگاه خود به مساله بازسازی سوریه، موجودیت حکومت سوریه که مبتنی بر سیاست های حکومت فعلی است، نادیده می گیرد. این در حالی است که حکومت سوریه در مقابل، نحبگان اجتماعی، امنیتی و اقتصادی حامی خود را گرد هم آورده و با حمایت از آنها در جهت تامین ثبات داخلی گام بر می دارد. آخرین مطلب این که، حکومت سوریه ناچار به ادامه این رابطه است به طوری که نمی توان تغییر این سیاست را جز با تغییر نظام سیاسی این کشور مشاهده کرد.

منبع: العرب/مترجم:سعید زرمحمدی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا