«گذار بی خطر» عراق که بی خطر نیست
عراق سرزمینی رام نیست. کشوری است پیچیده که کسانی 14 سال پیش دست به ریسکی بزرگ در آن زدند با این توهم که می توانند آن را اهلی کنند. اما مسئله ای که عراق امروز بدان دچار شده و معادله ای که در حال از هم گسستن است نشان می دهد که عواملی گسترده تر و پیچیده تر در کار است که هیچ کس نمی تواند آنها را مهار کند.
میدل ایست نیوز: موضوعْ انتقال مسئولیت از دولت پیشین به دولت جدید نیست. اگر موضوع به این سادگی بود «عادل عبدالمهدی» می توانست دو روزه دولتش را تشکیل دهد. اما هم او و هم صحنه سیاسی عراق، از جمله عوامل ایرانی و امریکایی، می دانند که عراق در آستانه یک گذار سرنوشت ساز است که در چند سال یا حتی چند ماه آینده تحقق کامل می یابد. این گذار به سرشت روند سیاسی عراق مربوط می شود و آنچه امروز در حال انجام است تعیین خواهد کرد که عراق بابت این گذار جدید چه هزینه هایی باید بپردازد. شاید سطح برداشت گروه ها و شخصیت های سیاسی از اهمیت و نوع این مرحله تفاوت کند. به نظر من، شخصیت های دینی مانند «آیت الله سیستانی» و برخی چهره های سیاسی و فکری در جامعه عراق مانند «سید عمار الحکیم» و البته شخص «عادل عبدالمهدی» از نوع تغییراتی که امروز و همین امروز لازم است برداشت عمیق تری دارند. آنان می دانند که جایی برای تعویق نیست و آگاهند که روند سیاسی زاده شده در سال 2003 با عرف ها و سازوکارهایش دیگر کارکرد خود را از دست داده و دولتی که از این عرف ها و سازوکارها بر سر کار می آید دولتی شکننده است و همه برج و باروهای امنیتی ای که نیروهای سیاسی گرد مراکز خود بنا می کنند بالاتر از خواست تغییر نیست.
سران ایران در مقایسه با بسیاری از گروه های سیاسی عراق درباره ضرورت ها و نیازها و نحوه مدیریت توازن سیاسی در عراق در این مرحله گذار برداشت درست تری دارند. برای همین است که مثلاً می بینیم سردار قاسم سلیمانی که مسئول پرونده عراق است از نفوذ خود برای واداشتن نیروهای سیاسی به کوتاه آمدن از سقف مطالباتشان استفاده می کند و برخی از این احزاب که اتفاقا به ایران نزدیک تر دانسته می شوند این خواست را نادیده می گیرند و به شدت به دنبال یافتن پست و مقام در دولت هستند و فشاری شدید بر نخست وزیر وارد کرده اند. سلیمانی که اهل کشوری است که کسانی نقشه بر هم زدن امنیت آن را کشیده اند می داند که بدون عراق امنیت کشور خودش هم با مشکل مواجه خواهد شد و دیگر گوشش بدهکار هیاهوی رسانه ای درباره دست داشتن سفارت امریکا در آتش سوزی کنسولگری ایران در بصره نیست. او می داند که کشورش هزینه ناکارآمدی چهره های بارز سیاسی عراقی ای را می پردازد که از حمایت ایران برخوردار بوده اند.
امریکا هم که به این وضعیت انتقالی آگاه است خیلی زود متوجه شد که عادل عبدالمهدی مهره ایران در عراق نیست، بلکه صرفا از حمایت ایران برخوردار است و این حمایت نه بابت حفظ سیاست های ایران در عراق یا حتی حفظ روند سیاسی کنونی در این کشور که صرفا بدان خاطر است که مرحله کنونی به حاشیه راندن بنیان های حزبی و بر هم زدن عرف سیاسی و کنار زدن نسلی از چهره های سیاسی و مدیریتی را لازم می آورد. امریکا می داند که در این حالت بی خطرتر آن است این عمل جراحی دشوار را کسی از درون جامعه سیاسی بر عهده بگیرد و نه بیرون آن. امریکا هم که خود در آستانه انتقال به مرحله پساترامپ است نمی خواهد بار دیگر وساطت و حضوری نیمه کاره در عراق داشته باشد تا سیاستمدارانی به عرصه بیایند که هرجا خواستند به آغوش امریکا بیفتند و هرجا خواستند به آن تخم مرغ گندیده پرت کنند.
مرجعیت آیت الله سیستانی هم با پشتوانه عمیق خود از این وضعیت انتقالی آگاه است و توانست با بردباری و بزرگ منشی در لحظه آخر خود را از کسانی که برای رسیدن به قدرت دست و پا می زدند دور نگاه دارد و مرجعیت را نیز در گذار بی خطر سهیم سازد.
تنها خطری که می ماند دکان های سیاسی ای است که امریکا و کشورهای منطقه در عراق راه انداختند و امروز به بانک ها و مافیاهای بزرگ تبدیل شده اند و یک چهارم تولید انرژی جهان را در کنترل خود دارند و با کمک مراکز پژوهشی و شبکه های روابط و رسانه های گسترده وارد برنامه عظیم پولشویی و تجارت سلاح و مواد مخدر و مشروبات الکلی و دخانیات شده اند و در صورتی که لازم بدانند حاضرند هم علیه سردار قاسم سلیمانی و هم علیه «مک گورک» انقلاب کنند. برای همین است که می بینیم این گروه ها تا چه حد با طرح های عادل عبدالمهدی که شامل تغییراتی جزئی و تدریجی در روند تقسیم ثروت و قدرت می شود تا در نهایت در سال 2022 به حد مقبولی از تغییر برسد مقاومت می کنند. آنان خود می دانند که این مقاومت و مخالفتشان مقدمه چینی برای جنگی داخلی است که شدت آن کمتر از درگیری های سابق نخواهد بود و شاید بتواند که گذار حتمی را به تعویق بیندازد.
عراق سرزمینی رام نیست. کشوری است پیچیده که کسانی 14 سال پیش دست به ریسکی بزرگ در آن زدند با این توهم که می توانند آن را اهلی کنند. اما مسئله ای که عراق امروز بدان دچار شده و معادله ای که در حال از هم گسستن است نشان می دهد که عواملی گسترده تر و پیچیده تر در کار است که هیچ کس نمی تواند آنها را مهار کند. دقیقا برای همین است که امروز کسانی «حمایت بین المللی از گذار بی خطر عراق» از مرحله کنونی را لازمه استراتژی های خود در عراق می دانند.
منبع: الحیات